متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-بیست و چهارم بهمن 92 (92/11/24)


تاریخ شروع مسابقه:1392-11-24

تاریخ پایان مسابقه:1392-11-30

....چوب كبريت پنج سانت است. اگر خودش را روشن كني، بعد از چند ثانيه خاموش مي‌شود. شما بايد كبريت تا روشن شد، فرصت را هدر ندهيد. فوري كبريت را به چراغ گاز بزنيد. چراغ گاز هم قابلمه را رويش مي‌گذاريد، غذا پخته مي‌شود.قابلمه كه پخته شد، غذاي انسان مي‌شود. اين سلول بدن من كه شد، بعد من مي‌گويم: تو در راه خدا حركت كن. يعني اين چوب كبريت تا خدا مي‌رود. چون چوب كبريت به گاز وصل شد. گاز وصل شد به نخود، نخود به من وصل شد و من به كارهاي خدايي وصل شدم. يعني چوب كبريت تا خدا پيش مي‌رود. ...
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-هفدهم بهمن 92 (92/11/17)


تاریخ شروع مسابقه:1392-11-17

تاریخ پایان مسابقه:1392-11-23

....حضرت شعيب پيرمرد به حضرت موسي جوان گفت: دخترم را به تو مي‌دهم. آسان مي‌گيرم. بعد گفت: خواهي ديد که من آدم صالحي هستم. يعني به داماد گير نمي‌دهم. «السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِين‏» يعني  السلام علينا و علي هر پدر زني که در بله برون به داماد گير ندهد! (خنده حضار) چون شعيب گفت: «وَ ما أُريدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْك‏» (قصص/27) نمي‌خواهم به مشقت بيفتي. يعني آسان مي‌گيرم. السلام علينا و علي هر مادر شوهري که به عروس گير ندهد. چون فرقي نمي‌کند. وقتي مي‌گويد: عابرين محترم پياده عبور و مرور کنيد. يعني عابرات هم بايد پياده... نه اينکه زن‌ها بروند وسط خيابان، بگويند: عابرين گفته، عابرات که نگفته است. ما عابرات هستيم. وقتي نيروي انتظامي مي‌گويد: عابرين محترم، يعني هم عابرين، هم عابرات. وقتي مي‌گويد: به داماد گير نده، پدر زن به داماد گير ندهد، معنايش اين است که مادر شوهر هم به عروس گير ندهد...
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-دهم بهمن 92 (92/11/10)


تاریخ شروع مسابقه:1392-11-10

تاریخ پایان مسابقه:1392-11-16

.. امام صادق مي‌خواست يک مسأله را آموزش بدهد. به يارش گفت: شما اجازه مي‌دهي من دستت را فشار بدهم. گفت: آقا جانم فداي شما. «بِسْمِ اللَّهِ‏». امام صادق يک خرده دست ايشان را فشار داد. طوري فشار داد که جايش ماند. فرمود: اسلام به مقدار همين فشار ديه قرار داده است. که اگر دستي را فشردي جايش ماند، به همين مقدار بايد جريمه شوي. امام صادق براي آموزش مي‌خواست ذره‌اي دست يارش را فشار بدهد، مي‌گويد: با اجازه! کجا سراغ آنها برويم؟ اين حقوق است...
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-سوم  بهمن 92 (92/11/03)


تاریخ شروع مسابقه:1392-11-03

تاریخ پایان مسابقه:1392-11-09

.. خدا آقاي پرورش را رحمت كند. يك مؤسسه‌اي بود به يتيم‌هاي اصفهان مي‌رسيدند، ايشان هم يك مدتي آنجا كمك مي‌كرد. اين خاطره را من از ايشان شنيدم. مي‌گفت: بيسكوييت برديم خانه‌ي يتيم‌ها به بچه يتيم‌ها داديم. يك بچه يتيم بيسكوييت‌اش را پنهان كرد و آمد به خواهرش گفت: بيسكوييت‌ات را نخور! گفت: چرا؟ گفت: من هم نخوردم، تو هم نخور. اينها هفته‌ي ديگر كه براي ما بيسكوييت مي‌آورند، مي‌گذاريم كنار، هفته‌ي ديگر هم كنار مي‌گذاريم. بيسكوييت‌هاي ما جمع مي‌شود، مي‌رويم مي‌فروشيم جوراب مي‌خريم مي‌پوشيم. مي‌گفت: همه‌ي اينها از گريه پوكيدند. كه اين بچه يتيم اينقدر به اين فشار آمده كه بچه يتيم بيسكوييت نمي‌خورد كه پولش را بفروشد و جوراب بخرد بپوشد....
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-بیست و ششم دي 92 (92/10/26)


تاریخ شروع مسابقه:1392-10-26

تاریخ پایان مسابقه:1392-11-02

.. يك آيه داريم طرفدار ندارد. آيه اين است. «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئات‏» (هود/114) تو به خاطر خوبي‌هايش، بدي‌هايش را ببخش. به پيغمبر گفتند: بلال نمي‌تواند اشهد بگويد، ‌مي‌گويد: اسهد ان لا اله الا الله! به جاي شين، سين مي‌گويد. حضرت فرمود: بابا، بلال يك كمالاتي دارد كه تو سر سين و شين به او گير نده. حالا اين دختر كمالاتي دارد. حالا پشت دندانش، دو تا از دندان‌هايش روي هم است. مي‌گويد: نه،اين مي‌خواهد بخندد، آنوقت رفيق‌هايم مي‌گويند: اوه دو تا دندان‌هايش روي هم افتاده است. بابا عروس خانواده‌اش، لقمه‌اي كه خورده، تحصيلاتش، فكرش، نجابتش، عفتش، صد تا كمال دارد، اين به خاطر اينكه دو ميلي‌متر... داماد يك ذره، دو ميلي‌متر يك پايش كج است. نه بابا، اين راه كه مي‌رود، مي‌خواهم پيش دختر عمه‌هايم بگويم: داماد من مثل اسب راه مي‌رود اين الآن مي‌لنگد. (خنده حضار) بابا هزار تا كمال دارد، به خاطر هزار تا كمال، حالا يك داماد يك نقصي دارد، يك كسي صدا ندارد. يك كسي خط ندارد. يك كسي شنا بلد نيست. يك كسي استعداد، بالاخره يك كسي خوبي‌هايي دارد، بدي‌هايي هم دارد. قرآن مي‌گويد: به خاطر خوبي‌هايش بدي‌هايش را ببخشيد، اين حالا طرفدار ندارد. ولي به خاطر بدي‌اش، خوبي‌هايش را نابود كني، آن طرفدار دارد...
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-نوزدهم دي 92 (92/10/19)


تاریخ شروع مسابقه:1392-10-19

تاریخ پایان مسابقه:1392-10-25

.. امام زمان چطور عمرش طولاني است؟ اشكالي دارد؟ ما دليلي داريم كه عمر بايد چقدر باشد؟ پير نمي‌شود؟ نه. مگر مي‌شود آدم پير نشود؟ آره. موي مژه‌ي شما هيچوقت پير نمي‌شود. هشتاد سال موي مژه و موي ابرو هشتاد سال تكان نمي‌خورد. يك سانتي آن موي سر و صورت است. هر هفته درمي‌آيد. اصلاح مي‌روي، هفته‌ي ديگر باز بلند مي‌شود. پوست يكي، گوشت يكي، نان يكي، آب يكي است. كربن يكي و اكسيژن يكي است. خدا اراده كرده اين مو ثابت، اين مو متغير باشد. همان خدايي كه در يك صورت يك مو را ثابت كرد و يك مو را متغير، در جامعه يك نفر را ثابت نگه مي‌دارد و ما متغير هستيم. اشكالي ندارد. هم بايد بشناسيم...
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-دوازدهم دی 92 (92/10/12)


تاریخ شروع مسابقه:1392-10-12

تاریخ پایان مسابقه:1392-10-18

.. يک کسي به يک کسي گفت: التماس دعا داريم. تو رو به خدا يک دعايي در حق ما بکن. گفت: خدا «إِنْ شاءَ اللَّه‏» ايشان را مرگ بدهد. گفت: اِ... من گفتم: دعا کن. گفت: تو هرچه زنده باشي، گناهت بيشتر است. زودتر بروي، بهتر است. افرادي هستند، به قول مناجات مي‌گويد: « کل ما زاد عمري، زاد معصيتي» هرچه عمرم بيشتر مي‌شود... از مرگ هم نترسيد. مرگ، حساب کردم يا بهشتي هستيم يا جهنمي. ديگر راه سوم که ندارد. يا بهشتي هستيم، يا جهنمي. اگر بهشتي هستيم، زودتر پيش سلمان و ابيذر برويم. چرا اينجا ول معطل هستي؟ برو نزد اولياي خدا. نزد امام صادق برو. اگر هم جهنمي هستي، زودتر برو، هرچه باشي جهنمت داغتر مي‌شود. بنابراين مرگ ترس ندارد....
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-پنجم دي 92 (92/10/05)


تاریخ شروع مسابقه:1392-10-05

تاریخ پایان مسابقه:1392-10-11

..قرآن يازده تا قسم خورده بعضي از آيه‌هاي سوره‌ي قرآن يك قسم خورده مثل والعصر. يك قسم است. بعضي را دو قسم خورده است. بعضي سه تا، يك سوره داريم يازده قسم خورده است. 1- «وَ الشَّمْسِ» (شمس/1) 2- «وَ ضُحاها» (شمس/1)، «وَ الْقَمَرِ» (شمس/2)، «وَ الْأَرْضِ وَ ما طَحاها» (شمس/6)، «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها» (شمس/7)، خدا در قرآن يازده قسم خورده، آخر يازده قسم، مي‌گويد: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها» (شمس/9) هركس بتواند جلوس نفسش را بگيرد، اين اهل رستگاري است. «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها» ما بدانيم كه اگر لجبازي را كنار بگذاريم، پهلوي خدا رو سفيد هستي...
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-بیست و هشتم آذر 92 (92/۰9/28)


تاریخ شروع مسابقه:1392-09-28

تاریخ پایان مسابقه:1392-10-04

..قرآن يازده تا قسم خورده بعضي از آيه‌هاي سوره‌ي قرآن يك قسم خورده مثل والعصر. يك قسم است. بعضي را دو قسم خورده است. بعضي سه تا، يك سوره داريم يازده قسم خورده است. 1- «وَ الشَّمْسِ» (شمس/1) 2- «وَ ضُحاها» (شمس/1)، «وَ الْقَمَرِ» (شمس/2)، «وَ الْأَرْضِ وَ ما طَحاها» (شمس/6)، «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها» (شمس/7)، خدا در قرآن يازده قسم خورده، آخر يازده قسم، مي‌گويد: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها» (شمس/9) هركس بتواند جلوس نفسش را بگيرد، اين اهل رستگاري است. «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها» ما بدانيم كه اگر لجبازي را كنار بگذاريم، پهلوي خدا رو سفيد هستي...
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-بیست و یکم آذر 92 (92/۰9/21)


تاریخ شروع مسابقه:1392-09-21

تاریخ پایان مسابقه:1392-09-27

..شخصي بود به نام ثعلبه، گفت: يا رسول الله، دعا كن وضع ما خوب شود. حضرت فرمود: همينطور كه هست، خوب است. گفت: نه، من مي‌خواهم توسعه بدهم. آخر توسعه‌ي اقتصادي، توسعه‌ي سياسي به شرطي كه توسعه‌ي ديني هم در آن باشد. گفت: نه من از نظر اقتصادي توسعه بدهم. توسعه داد، ديگر در مدينه جا نبود براي كشاورزي، بيرون مدينه رفت. مزرعه و دامداري و گوسفند و وضعش خوب شد. حضرت فرمود: زكات بده. گفت: من زكات نمي‌دهم. قرآن مي‌گويد: چون زكات نداد، از منافقين شد. «وَ مِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللَّه‏» (توبه/75) عربي‌اش يادم آمد. من قرآن مي‌خوانم شما اكثرش را مي‌فهميد. «وَ مِنْهُمْ» بعضي از مردم، «مَنْ عاهَدَ اللَّه» با خدا عهد مي‌بندد. قول مي‌دهد كه خدايا اگر به ما از فضلش بدهد. «لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ» (توبه/75) اگر خدا از فضلش به ما بدهد، ما توسعه پيدا كنيم و وضع ما خوب شود، «لَنَصَّدَّقَنَّ» ما صدقه مي‌دهيم. «فَلَمَّا ءَاتَئهُم‏» (توبه/76) وقتي خدا به او داد، «بخَِلُوا» بخل مي‌كند. آنوقت خداوند مي‌فرمايد: به خاطر اين، «فَأَعْقَبهَُمْ نِفَاقًا فىِ قُلُوبهِِمْ» (توبه/77)...
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-چهاردهم آذر 92 (92/۰9/14)

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-چهاردهم آذر 92 (92/۰9/14)

تاریخ شروع مسابقه:1392-09-14

تاریخ پایان مسابقه:1392-09-20

...نيمه‌ي شعبان تولد امام زمان بود در مدينه در فندق‌الدخيل، نشسته بودم. يك هتلي بود كه طبقه همكف خيابان، مغازه بود. طبقه دوم غذا خوري بود. از دوم به بالا كاروان‌هاي عمره، نيمه شعبان بود. ماه ذي‌الحجه نبود. من رفتم طبقه‌ي دوم نشستم، غذا بخورم. گفتم: قرائتي! نمي‌خواهي نيمه شعبان يك كاري كني؟ گفتم: چه كنم؟ گفتم: هيچي برو همين مغازه‌هاي پايين چند تا پيراهن، زير پيراهن بخر. خودنويس بخر. برو بده به آشپزها بگو: امشب نيمه شعبان است، نفري يك پيراهن عيدي! همينطور كه غذا مي‌خوردم، فكر كردم و گفتم: فكر خوبي است. بعد متوجه شدم كه پول ندارم. يعني پولم را خرج كرده بودم، فكر كردم پول دارم. حالم گرفته شد و گفتم: خوب نداري هيچي. غذايم كه تمام شده و نشده، يك كسي آمد كنار من نشست. گفت: حاج آقا! گفتم: بله. گفت: آشپزها مي‌آيند از شما تشكر مي‌كنند، چيزي نگوييد. گفتم: آشپزها از من براي چه تشكر كنند؟ گفت: من آن طرف غذا مي‌خوردم، يك مرتبه برق مرا گرفت. به من الهام شد، پايين بروم در اين مغازه‌ها چند تا پيراهن و زير پيراهني و خودنويس بخرم و نزد اين آشپزها بروم و بگويم: عيدي نيمه شعبان. شب تولد امام زمان است. بعد ديدم اگر بگويم: من عيدي دادم، كم خوشي مي‌كنند. اگر بگويم قرائتي داده، چون تو را در تلويزيون ديدند، بيشتر خوشي مي‌كنند. من به نيابت از تو اين كار را كردم. حالا مي‌آيند تشكر كنند، نگو: من خبري ندارم. من خراب مي‌شوم. من يك لحظه گفتم: يا امام زمان! تو كي هستي؟ نه حرف زدم. نه از سر جايم بلند شدم. نه پول خرج كردم. نه زحمت كشيدم. اين كه بود؟ بابايش كيه؟ ننه‌اش كيه؟ چطور اين برقي كه به دل اين وارد شد، همان لحظه‌اي كه من متوجه شدم پول ندارم، همان لحظه خدا به ايشان گفت: بلند شو اين كار را انجام بده. اين پول ندارد تو انجام بده. امام زمان اين است. بسوزند اينهايي كه نمي‌فهمند اهل بيت ما كي هستند و توسل شرك مي‌زنند. محروم هستند. اينها محروم هستند. ما به توسل افتخار مي‌كنيم...
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-هفتم آذر 92 (92/09/07)

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-هفتم آذر 92 (92/۰9/07)

تاریخ شروع مسابقه:1392-09-07

تاریخ پایان مسابقه:1392-09-13

...به يك كسي گفتند: بيمارستان نيروي دريايي كجاست؟ يك خرده فكر كرد، گفت: لابد كنار دريا! (خنده حضار) ما همينطور هستيم. مي‌گويند: بيمارستان نيروي دريايي، مي‌گوييم: لابد كنار دريا. حالا كه يكي ده تا، دو تا، بيست تا، سه تا، سي تا، لابد چهار تا چهل تا. مي‌گويد: نه، چهار تا، بيست تا. نمي‌دانم چرا. خوب برگ انار باريك است. چرا؟ انار ميوه‌اش يزرگ است ولي برگش كوچك است. انجير برگش بزرگ است، ميوه‌اش كوچك است. خوب ما نمي‌دانيم، كجاي حساب ما... ما يك ديپلم گرفتيم، كه اصلاً ديگر ديپلم سواد نيست. ليسانس هم سواد نيست. ديپلم الآن مثل پيراهن تمبون است. نداشتنش زشت است. ديگر من تمبون دارم. من پيراهن دارم. خوب داري كه داري. ديپلم نداشتنش آبروريزي است. ليسانس هم چيزي نيست. ليسانس هم مثل دندان است. آدمي كه ليسانس گرفتند، بگويند: من دندان دارم. خوب داشته باش. چه مي‌خوري؟ آدمي كه دندان‌هايش درآمده تازه اول خوردنش است. كسي كه ليسانس گرفته تازه اول مطالعه‌اش است. سريع به خودمان فارغ‌التحصيل مي‌گوييم. مگر زن حامله هستي كه فارغ شوي. انسان هيچ‌وقت از تحصيل فارغ نمي‌شود. خدا به پيغمبرش مي‌گويد: تو فارغ‌التحصيل نيستي. «وَ قُلْ رَبِّ زِدْني‏ عِلْماً» (طه/114) يك كاري كنيد فرهنگ مطالعه...
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-سی ام آبان 92 (92/08/30)

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-سی ام  آبان 92 (92/۰8/30)

تاریخ شروع مسابقه:1392-08-30

تاریخ پایان مسابقه:1392-09-06

...يکوقت ما مريض شديم. ما را بيمارستان بردند. پژشک‌ها وقتي فهميدند ما مريض شديم روي حساب اينکه با تلويزيون آشنا بودند و به ما علاقه داشتند همه دور ما جمع شدند و اين رگ ما را پيدا نکردند. هي زدند، آخ آخ آخ آخ! يکي ديگر آخ آخ آخ! آخر گفتم: آقا شما تخصص‌تان را کنار بگذاريد. شهرت قرائتي را هم کنار بگذاريد. يک پارچه روي من بپوشانيد. بگوييد: آقا يک کارگر معمولي مريض شده، يک آمپول زن معمولي مي‌آيد رگ را پيدا مي‌کند. اينها چون خيلي آمپول را غلط زده بودند، خودشان خيلي خجالت کشيدند، يک پارچه روي ما کشيدند و کنار رفتند. ما هم يک پارچه رويمان کشيديم، و يک آمپول زن ساده آمد آمپول زد و رفت. گاهي هم يکبار به هواي اينکه هارت و هورت است بيشتر خرابش مي‌کنيم. يعني مثل اينهايي که مي‌خواهند يک همسر درجه يک بگيرند. آن کسي که مي‌خواهد همسر درجه يک بگيرد، 35 ساله است و هنوز دختر پيدا نکرده است. يا اين خانم‌هايي که حالا يک ليسانس گرفتند فکر مي‌کنند علي آباد شهري است. مي‌گويند: نه! من ليسانس هستم شوهرم ديپلم باشد!؟ من که ليسانس هستم بايد شوهرم هيچي... مي‌ماند پير دختر مي‌شود و ديگر شوهر هم نيست. لفتش ندهيد. بسيج يعني پا به کار، چابک، ارزان...   
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-شانزدهم  آبان 92 (92/08/16)

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-شانزدهم آبان 92 (92/۰8/16)

تاریخ شروع مسابقه:1392-08-16

تاریخ پایان مسابقه:1392-08-22

...يك مورچه ديد سليمان با لشگرش ميآيد گفت: «يا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساكِنَكُمْ» (نمل/18) مورچه‌ها برويد داخل لانه‌هايتان! اين كسي كه دارد مي‌آيد، سليمان است و آن‌هايي هم كه به دنبالش هستند لشگرش هستند، الان همه‌ي شما زير پا مي‌رويد. يعني همين كه احساس خطر كرد، كه مورچه‌ها زير پا له مي‌شوند، هشدار داد. گفت: زود برويد در لانه‌هايتان در امان باشيد. ببينيد هشدار به باقي مورچه‌ها در نهاد مورچه هم هست. توجه به اينكه خورشيدپرستي غلط است و بايد اين كار غلط را به پيغمبر گزارش بدهد، در هدهد هم هست. از اين چه مي‌فهميم؟ مي‌فهميم مسأله اين است كه اگر كسي خطر ببيند و داد نزند، از هدهد و مورچه هم شما بگوييد... كمتر است. امروز 13آبان است، مثلاً ما 13 آبان را پست سر گذاشتيم. همين 13 آبان را اگر آمريكا بداند كه اگر جنايتي بكند، همه‌ي دنيا داد مي‌زنند، جنايت نمي‌كند. دليل جنايات آمريكا براي سكوت رئيس‌جمهورهاي دنيا است. اگر همه داد بزنند... داد زدن عليه ظالم! وارد محرم شديم. تنها مكتبي كه مي‌گويد دكان‌ها را ببنديد و به نفع مظلوم فرياد بزنيد، عاشورا است. تاسوعا و عاشورا مردم مغازه و كارخانه و اداره و خانه و مزرعه را تعطيل مي‌كنند نعره مي‌كشند. داد مي‌زنند و گريه مي‌كنند. يعني بياييد مغازه‌ها را ببنديد و به نفع مظلوم فرياد بزنيد. بياييد و مغازه‌ها را ببنديد و به ضرر ظالم بگوييد: «اللهم العن... اللهم العن...» مكتب خيلي زنده‌اي است. دين ما دين زنده‌اي است. حديث داريم اگر كسي، خلاف ببيند و بي‌غيرت باشد، بي‌تفاوت باشد، اين مرده است، منتها مرده‌ي عمودي! چون مرده‌هاي در قبرستان افقي هستند. مرده‌ي عمودي يعني سيخكي است، يعني راه مي‌رود، باد هم در ريه‌اش مي‌رود، اما بي‌خاصيت است. «فَهُوَ مَيِّتٌ بَيْنَ الْأَحْيَاء» (التهذيب/ج6/ص181) «مَيِّتٌ بَيْنَ الْأَحْيَاء» تعبير حديث است. يعني اين مرده‌ي عمودي است. چرا امام حسين(ع) به كربلا رفت؟ «اني اريد»..

متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-نهم آبان 92 (92/08/09)

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-دوم آبان 92 (92/۰8/02)

تاریخ شروع مسابقه:1392-08-09

تاریخ پایان مسابقه:1392-08-15

...من دخترم مي‌خواست عقد بكند، رفتيم به اين كساني كه در جلسه‌ها مي‌خوانند، يك پولي گفت، گفتم: اوه... من خودم مي‌خوانم! (خنده حضار) در عروسي دخترم بلند شدم و گفتم: سخنراني عروسي... حالا اين را هم اگر طلبه نشسته ياد بگيرد كه اگر در جلسه‌ي عروسي گفتند: يك دقيقه صحبت كن، سخنراني يك دقيقه‌اي. حالا اين بين پرانتز باشد. گفتم: سه تا رابطه در قرآن است. رابطه‌ي پيامبر با ما، رابطه‌ي ما با پيامبر، رابطه‌ي عروس و داماد.

رابطه‌ي پيغمبر با ما رحمت است. چون قرآن مي‌فرمايد: «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَة» (انبياء/107) تو نقشت رحمت است. رابطه‌ي ما با پيغمبر مودت است. گفتند: مزد رسالت مودت اهل بيت است. رابطه‌ي عروس و داماد، قرآن مي‌گويد: «وَ جَعَلَ بَيْنَهُما» (فرقان/53)، «مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً» (روم/21) هم مودت است، هم رحمت. گرفتيد؟ رابطه‌ي پيغمبر با ما، رابطه‌ي ما با پيغمبر، رابطه‌ي عروس و داماد، هم مودت هم رحمت. والسلام عليكم و رحمة الله! هم يك تكه‌ي قرآني گفتم. بعد هم صلوات فرستادند و آن پول سنگين را هم نداديم. والله به خدا مي‌شود ساده زندگي كرد...

متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-دوم آبان 92 (92/08/02)

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-دوم آبان 92 (92/۰8/02)

تاریخ شروع مسابقه:1392-08-02

تاریخ پایان مسابقه:1392-08-08

...قرآن در سوره‌ي بقره يك چيزي مي‌گويد، مي‌گويد: «قَتَل‏» مي‌دانيد يعني چه. يعني كشت. «قَتَلَ داوُدُ» داود همان كسي كه بعداً شد حضرت داود، پيغمبر. «قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ» (بقره/251) جالوت رهبر كفر بود. حضرت داود كه بعداً پيغمبر شد، جالوت رهبر كفر را كشت. مي‌گويد سه چيز داديم: «وَ آتاهُ اللَّهُ» به او داديم، چه داديم؟ «الْمُلْكَ» حكومت به او داديم، حضرت داود حكومت داشت. «وَ الْحِكْمَةَ» حكمت به او داديم، «وَ عَلَّمَهُ» علم بي‌نهايت به او داديم. حرف ما اين است. هيچ‌كس نمي‌تواند جواب اين را بدهد. هيچ‌كس! هيچ‌كس! هيچ‌كس نمي‌تواند جواب بدهد. تكرار مي‌كنم، احدي نمي‌تواند جواب بدهد. در سوره‌ي بفره اين آيه هست. شيعه و سني قبول دارند. داود جالوت را كشت، خدا گفت: مزد ناز شصت تو كه رهبر كفر را كشتي، ملك يعني به تو حكومت مي‌دهيم. حكمت مي‌دهيم، علم بي‌نهايت هم به تو مي‌دهيم. پس چطور علي بن ابي طالب در خندق، «قَتَلَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالب» عمربن عبدود را... آنوقت مي‌توانيم بگوييم: خدا به او حكومت نداد. حكمت نداد، علم نداد. مگر خدا تبعيض قائل مي‌شود. چطور در يك ماجرا به خاطر يك شيرين‌كاري كه داود، جالوت را كشت، به خاطر يك شيرين‌كاري و ناز شصتش، تشويقي، تشويقي چيه؟ حكومت، حكمت، علم بي‌نهايت. آنوقت داود تشويقي دارد. علي بن ابي طالب... علي بن ابي طالب تشويقي ندارد؟...

متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-بیست و پنجم مهر 92 (92/۰7/25)

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-بیست و پنجم مهر 92 (92/۰7/25)

تاریخ شروع مسابقه:1392-07-25

تاریخ پایان مسابقه:1392-08-01

...حضرت آمد نماز بخواند فرمود: فاطمه جان، اين پرده حواس مرا پرت مي‌كند. يعني گل پارچه حواس پيغمبر را پرت مي‌كند. آنوقت دختر زيبا حواس پسر را پرت نمي‌كند؟ پسر مي‌آيد لباسش خيلي كوتاه است. مي‌گويد: آقا حرام است. من كار به حلال و حرام بودن ندارم. يك كسي هندوانه مي‌خورد، هندوانه دزدي مي‌خورد. ‌گفتند: حرام است. گفت: من به خاطر خنكي‌اش مي‌خورم. من اينجا كار به حلال و حرام ندارم. من مي‌گويم: اگر حلال هم هست، پسرها طوري باشد تحريك كننده نباشند. خود شهوت و جواني به اندازه‌ي كافي تحريك مي‌شود، ديگر ناخنك نزنيم. قيافه‌ها طبيعي باشد. ....

متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-هجدهم مهر 92 (92/۰7/18)

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-هجدهم مهر 92 (92/۰7/18)

تاریخ شروع مسابقه:1392-07-18

تاریخ پایان مسابقه:1392-07-24

...يك خاطره از مرحوم شهيد مطهري بگويم. ايشان سخنراني مي‌كرد، داد مي‌زد، حلقش خشك مي‌شد. هي چنين مي‌كرد، گفتم: آقا آب بخور. گفت: زشت است! گفتم: چرا زشت است. خوب وقتي آدم حلقش خشك مي‌شود آب مي‌خورد. گفت: آخر روبروي مردم است. گفتم: من روي منبر، روبروي مردم نان و پنير و سبزي هم خوردم. گفت: چطوري؟ گفتم: يك روز تابستان بود از صبح تا غروب كلاس داشتم. نرسيدم ناهار بخورم. دم غروب جلسه‌ي‌ آخر ضعف مرا گرفت. گفتم: مرا ضعف گرفته است. يا همين مقدار پنج دقيقه بس است يا بايد يك چيزي بخورم. گفتند: آقا مي‌نشينيم بخور. به صاحبخانه گفتم: هرچه در يخچال است در يك سيني بگذار و روي منبر بياور. رفت يك طبق چيز آورد، ما روي منبر خورديم، چاي خورديم و آب خورديم و آنها هم نشستند نگاه كردند، بعد هم گفتم: و اما دنباله‌ي بحث. ....

متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-یازدهم مهر 92 (92/۰7/11)

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-یازدهم مهر 92 (92/۰7/11)

تاریخ شروع مسابقه:1392-07-11

تاریخ پایان مسابقه:1392-07-17

...«مَنْ كَانَ فِي خِدْمَةِ عِيَالِه‏» اگر در خانه كسي به خانمش كمك كند، «فِي الْبَيْتِ وَ لَمْ يَأْنَفْ» (مستدرك/ج13/ص48) نق نزند. نق نزند، با علاقه كار كند. «كَتَبَ اللَّهُ اسْمَهُ فِي دِيوَانِ الشُّهَدَاء» خداوند اسم اين مردي را كه در خانه كمك شوهرش مي‌كند و نق نمي‌زند، نامش را در دفتر شهدا مي‌نويسد. يعني انسان مي‌تواند جبهه نرفته هم ثواب شهيد داشته باشد.

به يك افرادي هم بايد مخصوصاً خدمت كرد. 1- عزيزي كه ذليل شده باشد. «عَزِيزاً ذَلَّ» (كافي/ج8/ص150) عزيزهايي كه ذليل شدند بايد به آنها رحم كرد. غني كه فقير شده باشد. «وَ غَنِيّاً افْتَقَرَ»، «وَ عَالِماً» دانشمندي كه بين آدم‌هاي زمان جهال گير كرده است. مي‌گويد: به اينها بايد بيشتر خدمت كرد....

متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-بیست و یکم شهریور 92 (92/۰6/21)

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-بیست و یکم شهریور 92 (92/۰6/21)

تاریخ شروع مسابقه:1392-06-21

تاریخ پایان مسابقه:1392-06-27

...قرآن مي‌گويد: روز قيامت پدر و پسر از هم فرار مي‌كنند. كسي به كسي نيست. «يَوَدُّ الْمُجْرِم‏» (معارج/11) «نَعُوذُ بِاللَّه»، «نَعُوذُ بِاللَّه»! «يَوَدُّ الْمُجْرِم‏» مجرم مي‌گويد: دوست دارم، «لَوْ يَفْتَدي مِنْ عَذابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنيهِ» (معارج/11) مي‌گويد: تمام بچه‌هاي مرا در آتش بگذاري، «وَ صَاحِبَتِهِ» خانم مرا هم در آتش بياندازي. «وَ فَصِيلَتِهِ الَّتىِ تُْوِيهِ» (معارج/13) فاميل‌هايم را هم بياندازي. «وَ مَن فىِ الْأَرْضِ جَمِيعًا» (معارج/14) همه مردم كره‌ي زمين را در جهنم بياندازي. «ثمُ‏َّ يُنجِيهِ» مرا نجات بدهي. همه را بگير و مرا رها كن. مي‌گويند: «كلاََّ» ابدا! ابدا! ...

متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-چهاردهم شهریور 92 (92/۰6/14)

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-چهاردهم شهریور 92 (92/۰6/14)

تاریخ شروع مسابقه:1392-06-14

تاریخ پایان مسابقه:1392-06-20

...نماز در همه‌ي اديان بوده، از آدم تا خاتم. نماز براي اولياي خدا ابزار راحتي است. براي غير اولياي خدا ابزار سنگيني است. «وَ إِنَّها لَكَبيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعينَ» (بقره/45) نماز براي بعضي سنگين است. ولي براي نماز...

نماز محكم‌ترين، دائم ترين، راحت ترين، گرم‌ترين، ارزان‌ترين، مفيد ترين، جامع ترين عبادت است. چند تا ترين دارد. يكبار ديگر، محكم‌ترين وسيله‌ي ارتباط، دائمي‌ترين وسيله‌ي ارتباط، راحت‌ترين وسيله‌ي ارتباط، گرم‌ترين، ارزان‌ترين، مفيد‌ترين، جامع‌ترين. هرچه فساد بيشتر مي‌شود نياز انسان به نماز بيشتر مي‌شود. هرچه هوا داغ مي‌شود ارزش آب سرد بيشتر معلوم مي‌شود....

متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-هفتم شهریور 92 (92/06/07)

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-هفتم شهریور 92 (92/۰6/07)

تاریخ شروع مسابقه:1392-06-07

تاریخ پایان مسابقه:1392-06-13

...يك مرتبه امام فرمود: خدا را شاهد مي‌گيرم دو ركعت نماز نخواندم كه به درد بخورد. فردايش سران مملكت گفتند: آقا شما رهبر هستي. مردم به عشق شما جبهه مي‌روند و جان مي‌دهند. آخر يعني چه كه شما مي‌گويي من دو ركعت...؟ گفت: به مردم دروغ بگويم؟ اينها نماز است كه ما مي‌خوانيم؟ اينها مثل انگورهاي پلاستيكي است كه شوفرهاي تاكسي كنار آينه آويزان مي‌كنند. آب ندارد. و چقدر خوب شد پيغمبر فرمود: «صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي‏» (بحارالانوار/ج82/ص279) نماز بخوانيد، آنطور كه مي‌بينيد من نماز مي‌خوانم. اگر مي‌گفت: «صَلُّوا كَصلاتي» خاك بر سر ما بود! مي‌گفت: نمازتان مثل من باشد. همه مي‌مانديم. نگفته: مثل من نماز بخوانيد. گفته: همينطور كه من، من چه مي‌كنم؟ نگاه كن هركار من مي‌كنم تو هم بكن. مثل اينكه به بچه بگويي: آقاجان، هروقت من دولا شدم، تو هم دولا شو. هروقت بلند شدم تو هم بلند شو. «صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي‏» يعني فيزيك من را ببينيد، دولا و راست شدن شما مثل من باشد. وگرنه اگر مي‌گفت: مثل من نماز بخوانيد كه ديگر هيچي! خودت بخوان... ما نمي‌توانيم.....

متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-سی و یکم مرداد 92 (92/۰5/31)

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-سی و یکم مرداد 92 (92/۰5/31)

تاریخ شروع مسابقه:1392-05-31

تاریخ پایان مسابقه:1392-06-06

...داريم اگر مردي براي خرجي كار كند، «الْكَادُّ عَلَى عِيَالِهِ» (بحارالانوار/ج93/ص324) مردي كه براي خانواده‌اش كار كند، «كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّه». يعني مثل مجاهد است. كسي كه در راه خدا جهاد كرده است. ‏اما اگر زن كار كند، مي‌گويد: «جِهَادُ الْمَرْأَة» (بحارالانوار/ج10/ص98) يعني جهاد زن اين است كه خوب شوهرداري كند. مرد كه كار مي‌كند نمي‌گويد: مجاهد است. مي‌گويد: «كَالْمُجَاهِدِ»، ولي زن كه خوب شوهرداري مي كند، نمي‌گويد: مثل مجاهد، مي‌گويد: خود جهاد است. يكبار ديگر تكرار مي‌كنم....

متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-بیست و چهارم مرداد 92 (92/۰5/24)

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-بیست و چهارم مرداد 92 (92/۰5/24)

تاریخ شروع مسابقه:1392-05-24

تاریخ پایان مسابقه:1392-05-30

...حضرت سليمان داشت مي‌رفت، يك مورچه نگاه كرد ديد، سليمان با لشگرش مي‌آيند. الآن زير پا له مي‌شوند. تا ديد امنيت باقي مورچه‌ها در خطر است، «وَ قالت» من از قرآن مي‌خوانم، شما بعضي از كلماتش را مي‌فهميد. «قالَ» يعني چه؟ «قالَتْ نَمْلَة» (نمل/18) نمل يعني مورچه. «قالَتْ نَمْلَةٌ» يكي از مورچه‌ها گفت: «يا أَيُّهَا النَّمْل‏» آي مورچه‌ها! «ادْخُلُوا» يعني داخل شويد، «ادْخُلُوا مَساكِنَكُمْ» برويد در لانه‌ها. «لا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمانُ وَ جُنُودُهُ» سليمان و لشگرش همه شما را له خواهند كرد، «وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ» حاليشان نيست. يعني يك مورچه وقتي احساس ناامني كرد، هشدار داد، گفت: مورچه‌ها در لانه‌ها برويد، اينكه مي‌آيد سليمان است. آنها هم كه دنبالش هستند، لشكرش هستند، الآن له مي‌شويد. يعني مورچه غيرت دارد. وقتي ديد باقي مورچه‌ها له مي‌شودجيغ كشيد. آنوقت يك مسلمان مي‌بيند يك آقايي پشت موتور نشسته، خانمش هم پشت موتور است. اين چادر خانم تكان مي‌خورد، و ممكن است لاي پره‌هاي موتور برود و خانم بيفتد. مي‌گوييم: برو برو بگو: نگهدار! ول كن بابا مي‌افتد مي‌فهمد. (خنده حضار) حضرت عباسي اين از حيوان پست‌تر است.چون حيوان وقتي ديد خطر است، گفت: «ادْخُلُوا مَساكِنَكُمْ» در لانه‌ها برويد، الآن له مي‌شويد. اين مي‌بيند كه دارد مي‌افتد. بگذار در جوي برود بعد مي‌خنديم!...

متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-هفدهم مرداد 92 (92/۰5/17)

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-هفدهم مرداد 92 (92/۰5/17)

تاریخ شروع مسابقه:1392-05-17

تاریخ پایان مسابقه:1392-05-23

...بچه‌اي نزد پيغمبر آمد گفت: مادرم گفته: پيراهن پيغمبر را برايش تبرك ببرم. پيغمبر هم يك پيراهن داشت، درآورد به بچه داد، گفت: به مادرت تبرك بده. اذان گفتند: «حي علي الصلاة»، «حي علي الفلاح» پيغمبر پيراهن نداشت. آيه نازل شد چه كسي گفته: پيراهنت را بدهي؟ كسي كه يك پيراهن دارد، حق ندارد به كسي بدهد. «وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى‏ عُنُقِك‏» (اسراء/29) نه آن رقمي كه دستت به گردنت قفل شود كه، يعني دستت در جيبت نرود، «وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ» نه آن رقمي كه هرچه داري بدهي، بايد برنامه‌ريزي باشد براي پول خرج كردن. وقتي انفاق مي‌كنيد، چه به فقرا، چه خرجي خودتان «لَمْ يُسْرِفُوا» اسراف نكنيد.

متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-دهم مرداد 92 (92/۰5/10)

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-دهم مرداد 92 (92/۰5/10)

تاریخ شروع مسابقه:1392-05-10

تاریخ پایان مسابقه:1392-05-16

...يك جعبه‌ي گز نزد امام (ره) آوردند. امام يك خرده‌اش را خورد، ديد خيلي گز خوبي است. گفت: خيلي گز خوبي است. اين را به فلاني بدهيد. حالا فلاني كيه؟ اسمش را نمي‌خواهم ببرم. يك كسي بود كه اول انقلاب با انقلاب بود و كم كم كنار كشيد و براي خودش حزبي و مجله‌اي و مقاله‌اي و ديگر پايش را كنار كشيده بود گفتند: آقا شما چه فرموديد؟ گفت: هيچي اين گز را به فلاني بدهيد. گفتند: آقا مي‌دانيد اين آدم چند سال است با انقلاب نيست. اصلاً ديگر خطش از خط شما جدا شده است. گفت: گز چه كار به خط سياسي دارد؟ برويد به او بدهيد. گفتند: آقا در اين جعبه باز شده است و زشت است. گفت: نه اتفاقاً قشنگ است. برويد بگوييد: خوردم ديدم خوب است. مي‌خواهم باقي‌اش را هم تو بخوري. اگر درش بسته باشد مي‌گويند: لابد زيادي بوده، فرستادند. بگو: نه، درش را باز كرديم، ديدم خوشمزه است گفتم: شما هم بخوريد. دفتر حضرت امام يك خرده پا به پا كردند كه آخر يعني چه؟ ما در خانه‌ي ايشان را بزنيم. معلوم نيست رابطه‌اش با انقلاب و امام چيست؟ امام پيگيري كرد و گفت: برديد؟ گفتند: آقا شما نمي‌خواهيد تجديد نظر كنيد؟ گفت: نخير! گفتم: ببريد. گفتند: چشم! رفتند در خانه و در را زدند و آن بنده خدا آمد. گفتند: امام اين گز را خورده، خوشمزه بوده، گفته: باقي‌اش را به شما بدهم. گفت: خود امام گفت؟ خود امام گفت؟ خود امام گفت؟! اصلاً پوكيد! پشت در وا رفت. افرادي هستند كه سران يك خط سياسي هستند. با يك جعبه گز، با يك محبت....

متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات- سوم مرداد 92 (92/05/03)

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-سوم مرداد 92 (92/۰5/03)

تاریخ شروع مسابقه:1392-05-03

تاریخ پایان مسابقه:1392-05-09

...امام كاظم فرمود: اگر پول حقي را خرج نكني خدا دو برابر را در راه باطل آتش مي‌زند. دو برابرش را، يك جايي، يك بانكي مي‌تواند مثلاً كمك ازدواج كند، نمي‌كند. بعد مي‌بيني چند ميليارد دزديدند و بردند و خوردند. حديث است. بانك‌ها، تجار، دولت، اصلاً خود وزارتخانه‌ها، همين وزارتخانه‌ي خودش مي‌تواند مشكل را حل كند.

متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات- بیست و هفتم تیر 92 (92/04/27)

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-بیست و هفتم  تیر 92 (92/۰۴/27)

تاریخ شروع مسابقه:92/۰۴/27

تاریخ پایان مسابقه:92/۰5/02

..يوسف لب چاه خنديد. گفتند: چرا مي‌خندي؟ گفت: نگاه كردم به برادرهايم، گفتم: با داشتن ده، دوازده تا برادر، كسي نمي‌تواند بگويد: بالاي چشمت ابرو است. حالا مي‌بينم همين برادرها آمدند مرا در چاه مي‌اندازند. به هماني كه اميدوار بودم از همان سيلي خوردم. به بچه‌هايمان بگوييم: همه‌كاره خداست. فكر نكن اگر خانه‌ي ما آن محله بود عزيز هستيم. فكر نكن اگر اين شغل را داشته باشيم عزيز هستيم. با فلاني فاميل شويم عزيز هستيم. سراغ دارم آدم‌هايي را كه دست و پا زدند با فلان فاميل ازدواج كنند. آن فاميلشان چپه شد، حالا فراري است. همه به او مي‌گفتند: خوشا به حالت! با چه خانواده‌اي وصلت كردي. فقط عزت را از خدا بگيريد. «الهي بِيَدِكَ لَا بِيَدِ غَيْرِكَ زِيَادَتِي وَ نَقْصِي‏» (بحارالانوار/ج91/ص96) زيادي من و نقص من فقط دست توست. اشتباه مي‌كنيم ما برنامه‌هاي ديگر مي‌ريزيم.‏ اين خيالات خودمان است. ...


متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات- بیستم تیر 92 (92/04/20)

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-بیستم  تیر 92 (92/۰۴/20)

تاریخ شروع مسابقه:92/۰۴/20

تاریخ پایان مسابقه:92/۰4/26

... گاهي وقت‌ها آدم در خانه مشكلي دارد. از همسرش ناراحت است. يا مرد از خانم، يا خانم از همسر. مي‌گويد: اگر ناراحت هم هستي به شما بگويم: تحمل كنيد، خدا خير كثير به شما مي‌دهد. دو جاي قرآن گفته: خير كثير. يك جا گفته: هركس به او حكمت داديم، «فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثيرا» (بقره/269) خدا به حكمت گفته: خير كثير، يك دغدغه‌اي هم داريد تصميم بر ازدواج و طلاق و ازدواج دوم و طلاق و قهر كردن و بي‌اعتنايي و... قرآن مي‌فرمايد: «فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً» (نساء/19) آيه قرآن است. سوره‌ي نساء آيه 19 مي‌گويد: «فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ» اگر از همسرتان به يك دليلي از لهجه‌اش خوشت نمي‌آيد، از قدش خوشت نمي‌آيد، دلت مي‌خواهد مثلاً حالا غير از اين كس ديگر بود، طور ديگر بود. چرا مثلاً چنين شد. اگر يكوقت دغدغه‌اي از همسر داري، زندگي‌تان را از هم نپاشانيد. «فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ» اگر يك شرايطي هست، زندگي را تحمل كنيد، «فَعَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً» چرا تا از يك چيزي خوشتان نمي‌آيد اما «وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً» خير كثير در اين است....

متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات- سیزدهم تیر 92 (92/04/13)

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-سیزدهم  تیر 92 (92/۰۴/۱۳)

تاریخ شروع مسابقه:92/۰۴/۱۳

تاریخ پایان مسابقه:92/۰4/۱۹

... شاعر راجع به امام حسين يك شعر دارد مي‌گويد: حسين جان! تيرها بدنت را سوراخ سوراخ كردند. شمشير و خنجرها بدنت را سوراخ كردند. اما آنچه كه نشد سوراخ كني، در روح تو نفوذ نشد. زينب كبري خيلي صدمه ديد. شهادت برادر، پسر، بستگان، داغ، اسارت، سفر، خستگي، آنوقت در شام آمد به يزيد گفت: «اني» من كه زن هستم، «لاستصغرك» از صغير يعني من زينب، تو را خيلي كوچك مي‌بينم. اوه، يزيد گفت: اين متكبر چه كسي است؟ اين خانم بند به خداست. آدمي كه بند به خدا شد، همه اين مصيبت‌ها را هم ببيند، از پا نمي‌افتد. مي‌گويد: «اني لاستصغرك» تو نزد من خيلي كوچك هستي. ايمان به خدا به آدم عزت مي‌دهد....


متن کامل+جوابها:در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد

ادامه نوشته