شرحی کوتاه ومختصراززندگانی حضرت ابوعبدالله جعفربن محمدعليه السلام

شرحی کوتاه ومختصر از زندگانی حضرت  ابو عبدالله جعفر بن محمد الصادق عليه السلام

 امـام صـادق عـليـه السـلام در سـال 83 مـتـولد شـد و در مـاه شوال سال 148 در گذشت و 65 سال داشت و در قبرستان بقيع كه پدرش و جدش و حسن بـن عـلى عـليـهـم السـلام مدفون بودند. بخاك سپرده شد، مادرش ام فروه دختر قاسم بن محمد بن ابى بكر است و مادر ام فروه اسماء دختر عبدالرحمن بن ابى بكر است .
امـام صادق عليه السلام فرمود: سعيد بن مسيب و قاسم بن محمد بن ابى بكر و ابو خالد كـابلى از موثقين اصحاب على بن الحسين عليهماالسلام بودند، و مادر من (دختر همين قاسم ) با ايمان و تقوى و نيكوكار بود و خدا ...

 

ادامه نوشته

برخی مصائب وارده به امام صادق (علیه السلام)

برخی مصائب وارده به امام صادق (علیه السلام)

شهادت امام جعفر بن محمد عليهماالسلام پس از گذشت دوازده سال از حكومت سياه منصور عباسى رخ داد و طى اين مدت با اينكه امام دور از عراق مركز حكومت در مدينه مى‏زيست ، مع ذلك از دست او امان و راحتى نداشت و همچنانكه دوست با ارسال هدايا و يا تحف، خاطره دوستى را تجديد مى كند، منصور هم با متوجه ساختن انواع آزارها و اذيتها دشمنى‏اش را با امام بزرگوار تازه مى‏نمود.

ابوالقاسم على بن طاووس 1 طاب ثراه در كتاب شريف «مهج الدعوات» فصل «ادعيه امام صادق (ع)» چنين مى‏نويسد : منصور در دوران حكومتش هفت بار امام صادق (ع) را نزد خود احضار كرده است؛ گاهى در مدينه و...

ادامه نوشته

پنج درس آموزنده و ارزشمند

پنج درس آموزنده و ارزشمند

عمر خويش را بر چهار پايه و ركن اساسى سپرى مى نمايم :
مى دانم آنچه كه روزى براى من مقدّر شده است ، به من خواهد رسيد و نصيب ديگرى نمى گردد.
مى دانم داراى وظائف و مسئوليّت هائى هستم ، كه غير از خودم كسى توان انجام آن ها را ندارد.
مى دانم مرا مرگ در مى يابد و ناگهان بدون خبر قبلى مرا مى ربايد؛ پس ...

ادامه نوشته

دانلود کاغذ دیواری

دانلود کاغذ دیواری به مناسبت شهادت امام صادق علیه السلام

 اندازه : 3.2MB | نوع : rar(برروی لینک دانلود(در زیر)راست کلیک کرده وگزینه ...save target as را انتخاب کنید.)

دانلود کنید

پیامک‎های (SMS) تسلیت شهادت امام صادق(علیه‎ السلام)

پیامک‎های (SMS) تسلیت شهادت امام صادق(علیه‎ السلام)

بنال ای دل که در نای زمان، فریاد را کشتند              بهین آموزگار مکتب ارشاد را کشتند

 اساتید جهان باید به سوگ علم بنشینند                   که در دانشگه هستی، بزرگ استاد را کشتند

**********

دین از تو پدیدار شده حضرت صادق                              شیعه ز تو بیدار شده حضرت صادق

از مکتب تو جن و ملک علم گرفتند                                 انسان ز تو دیندار شده حضرت صادق

**********

به ادامه مطلب مراجعه کنید...

ادامه نوشته

14 داستان آموزنده از آمام صادق(علیه السلام)

14 داستان آموزنده از آمام صادق(علیه السلام)

تلخى گوش و شورى آب چشم

يك جهان در يك جسم

مرثيّه شاعر و اهميّت گريه
كِشتى در درياى شيرين و سفيد
ميهمان خراسانى و تنور آتش
آمرزش گناه دوست و مخالف
عدالت در علاقه و محبّت زنان
اهمّيت ديدار خويشاوندان
فضيلت ميهمان بر ميزبان
چاره جوئى قبل از حادثه
گناه بى اعتنائى سواره
كنار هر نفر يك نان
بخشنده و مخلص گمنام
پيش بينى از فرقه اسماعيليّه
ادامه نوشته

برخى وصيتهاى امام براى شيعيان

برخى وصيتهاى امام براى شيعيان‏
  1. وصيت امام به زيد شحام

  2. وصيت امام به مؤمن الطاق

  3. وصيت امام به حمران بن اعين

  4. وصيت امام به مفضل بن عمر

  5. وصيت امام به جميل بن دراج

  6. وصيت امام به معلى بن خنيس

  7. وصيت امام به سفيان ثورى

ادامه نوشته

مهمّترين سفارش در آخرين لحظات

مهمّترين سفارش در آخرين لحظات

مرحوم شيخ صدوق رضوان اللّه تعالى عليه و ديگر بزرگان آورده اند:
يكى از راويان حديث و از اصحاب و دوستان امام جعفر صادق عليه السلام به نام ابوبصير ليث مرادى حكايت كند:
پس از آن كه امام جعفر صادق عليه السلام به شهادت رسيد، روزى جهت اظهار هم دردى و عرض تسليت به اهل منزل حضرت ، رهسپار منزل آن امام مظلوم عليه السلام گرديدم .
همين كه وارد منزل حضرت شدم ، همسرش حميده را گريان ديدم ؛ و من نيز در غم و مصيبت از دست دادن آن امام همام عليه السلام بسيار گريستم .
و چون لحظاتى به اين منوال گذشت ، افراد آرامش خود را باز يافتند. آن گاه همسر آن حضرت به من خطاب كرد و اظهار داشت :اى ابوبصير! چنانچه در آخرين لحظات عمر امام جعفر صادق عليه السلام در جمع ما و ديگر اعضاء خانواده مى بودى ، از كلامى بسيار مهمّ استفاده مى بردى .
ابوبصير گويد: از آن بانوى كريمه توضيح خواستم ؟
پاسخ داد: در آن هنگام ، كه ضعف شديدى بر امام عليه السلام وارد شده بود فرمود: تمام اعضاء خانواده و آشنايان و نزديكان را بگوئيد كه در كنار من حاضر و جمع شوند.وقتى تمامى افراد حضور يافتند، حضرت به يكايك آنان نگاهى عميق انداخت و سپس خطاب به جمع حاضر فرمود:
كسانى كه نسبت به نماز بى اعتنا باشند، شفاعت ما اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام شامل حالشان نمى گردد.(ثواب الا عمال : ص 205، بحارالا نوار: ج 47، ص 2، ح 5.)

چهل حدیث از امام صادق علیه السلام

چهل حدیث از امام صادق علیه السلام

درادامه مطلب خواهید خواند:

  1. شرافت دنيا و آخرت
  2. كليد همه بديها
  3. فوائد سرمه کشیدن
  4. معاشرت با چه کسانی؟!
  5. احسان فقط كسانی را سزا است که ...
  6. راهکار شیطان
  7. اندوه شکم وفرج
  8. مبغوض ترین خلق خدا
  9. بدزبانی
  10. ابزار کار شیطان
  11. آفت حسب و شرافت
  12. آزار نرساندن به مردم
  13. شراب - دروغ
  14. اصلاح ذات البین
  15. صله رحم
  16. مؤمن سه مسكن دارد
ادامه نوشته

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات

موضوع: خوشي‌هاي واقعي و خيالي
تاريخ پخش:  24/06/90

بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

در اين جلسه مي‌خواهيم راجع به اين موضوع بحث كنيم: خوشي‌هاي واقعي و خوشي‌هاي خيالي و لحظه‌اي. رستگار چه كسي است؟ خوشبخت چه كسي است؟ خوشبختي چيست؟ موضوع بحث ما اين است.
همه مردم دنبال خوشي مي‌گردند. كسي نيست كه به اين بحث نياز نداشته باشد. يكي خوشي را در پول مي‌داند، يكي در مقام مي‌داند. يكي در خانه مي‌داند. يكي در همسر زيبا مي‌داند. پس موضوع بحث اين است كه خوشبختي چيست و خوشبخت كيست؟ خوشبختي‌ها بعضي از خوشبختي‌ها خيالي است، بعضي از خوشبختي‌ها واقعي است. قرآن هم براي همه تابلو زده كه مواظب باشيد.
در قرآن خيلي آيه داريم چون مردم قاطي مي‌كنند....

ادامه نوشته

سخنرانیهای مکتوب آقای قرائتی (درسهایی از قرآن )در سال ۱۳۸۹

سخنرانیهای مکتوب آقای قرائتی (درسهایی از قرآن )در70 جلسه ارائه شده در سال ۱۳۸۹ که  در قالب یک فایل Pdf جمع آوری و بصورت فهرست بندی شده در اختیار دوستان قرار می گیرد.

تعداد سخنرانی:70

حجم فایل:4.1MB

برروی لینک دانلود(در زیر)راست کلیک کرده وگزینه ...save target  as را انتخاب کنید.

دانلود کنید/نوع فایل:pdf

لطفا این فایل را دراختیار سایر دوستان علاقمند نیز قرار دهید.

انشااله درآینده آرشیو سخنرانی های آقای قرائتی به همین منوال در اختیار شما بزرگواران قرار خواهد گرفت.

نظرات یا انتقادات و یا پیشنهادهای شما برای پربار کردن مطالب این وبلاگ حتما سودمند خواهد بود.

اللهم عجل لولیک الفرج

التماس دعا

یاعلی 

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات

موضوع: اصول مديريت در قرآن
تاريخ پخش:  17/06/90

بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

خدمت برادران و خواهراني هستيم كه در دنياي مديريت كار مي‌كنند. يعني دو سه ميليون كارمند دولت، مدير اين نيروي انساني و بازوي نيروي انساني نظام هستند. گفتيم: سيصد آيه راجع به مديريت در يك جزوه‌اي چاپ شده از تفسير نور، چند مورد را براي شما بگويم.
1- ارتقاي گام به گام مديران
به حضور شما عرض كنم يكي كه پست‌ها بايد مرحله‌اي باشد. در مديريت، گام به گام، ارتقاء گام به گام. قرآن مي‌گويد: حضرت ابراهيم را در چند مرحله امتحان كرديم. هر مرحله امتحانش خوب شد يك درجه بالا مي‌رفت. ولذا حضرت ابراهيم اول عبدالله شد. بنده خدا، بعد شد نبي الله، يك امتحان ديگر خوب درآمد. بعد از نبي‌الله، رسول الله شد. بعد از رسول‌الله امتحان سخت‌تر شد، خليل‌الله شد. بعد امتحان سخت‌تر شد «إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماما» (بقره/124) رهبر جهان براي هميشه شد. گام به گام.
حالا يك كسي لياقت دارد، يك مرتبه اين را برمي‌داريم استاندار مي‌كنيم كه هيچ‌ سابقه‌ي بخشداري...
 
 
توجه:برای شرکت در مسابقه درسهایی ازقرآن به سایت
 مراجعه کنید.
 
ادامه نوشته

رهبر امت اسلامی

رهبر امت اسلامی

احنف بن قيس مى‏گويد: روزى به دربار معاويه رفتم، وقت نهار آن قدر طعام گرم، سرد، ترش و شيرين پيش من آوردند كه تعجّب كردم. آنگاه طعام ديگرى آوردند كه آنرا نشناختم. پرسيدم: اين چه طعامى است ؟ معاويه جواب داد: اين طعام از روده‏هاى مرغابى تهيّه شده، آنرا با مغز گوسفند آميخته و با روغن پسته سرخ كرده و شكر نِيشكر در آن ريخته‏اند. احنف بن قيس مى‏گويد : در اينجا بى اختيار گريه‏ام گرفت و گريستم. معاويه با شگفتى پرسيد: علّت گريه‏ات چيست ؟ گفتم : به ياد على بن ابيطالب(عليه السلام) افتادم، روزى در خانه او بودم، وقت طعام رسيد. فرمود : ميهمان من باش. آنگاه سفره‏اى مُهر و مُوم شده آوردند. گفتم: در اين سفره چيست ؟ فرمود: آرد جو سويق شعير گفتم: آيا مى‏ترسيد از آن بردارند يا نمى‏خواهيد كسى از آن بخورد ؟ فرمود: نه، هيچ كدام از اينها نيست، بلكه مى‏ترسم حسن و حسين(عليهماالسلام) بر آن روغن حيوانى يا روغن زيتون بريزند. گفتم: يا اميرالمؤمنين مگر اين كار حرام است ؟ حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود: نه اما رهبرامّت اسلامى بايد در خوراك و لباس مانند فقيرترين افراد جامعه زندگى كند تا الگوى بينوايان باشد، و فقرا بتوانند مشكلات و تهيدستى را تحمّل كنند.

لا وَ لكِنْ يَجِبُ عَلى‏ اَئِمَّةِ الْحَقِّ اَنْ يُقَدِّرُوا اَنْفُسَهُمْ بِضَعْفَةِ النَّاسِ لِئَلاَّ يَطْغِى الفَقيرَ فَقْرُهُ

(نه، بلكه بر امامان حق لازم است در طعام مانند مردمان عاجز و ضعيف باشند تا فقر باعث طغيان فقرا نگردد). هر وقت فقر به آنها فشار آورد بگويند: بر ما چه باك، سفره اميرالمؤمنين نيز مانند ماست.

معاويه گفت: اى احنف مردى را ياد كردى كه فضيلت او قابل انكار نيست.

اصل الشيعه و اصُولُها ص 65 - و - نثر الدرر، سعيد بن منصور بن الحسين الآبى

همراه با علی(علیه السلام)

همراه با علی(علیه السلام)

روزى اميرالمؤمنين ديد زنى مشك آبى به دوش گرفته مى‏برد، امام على(عليه السلام) مشك آب را از او گرفت و به محلّى كه زن مى‏خواست آورد، آنگاه از حال زن پرسيد. زن گفت : على بن ابيطالب(عليه السلام) شوهر مرا به بعضى از مرزهاى نظامى فرستاد و در آنجا كشته شد، چند طفل يتيم براى من گذاشت و احتياج مرا وادار كرده است تا براى مردم خدمت كنم كه خود و اطفالم را تأمين نمايم. حضرت اميرالمؤمنين على(عليه السلام) از آنجا بازگشت. سپس زنبيلى كه در آن طعام بود برداشت و قصد خانه زن كرد. بعضى از يارانش گفتند : بگذاريد ما ببريم. فرمود : كيست كه بار مرا در قيامت بردارد؟ چون به در خانه زن رسيد، زن پرسيد : كيست كه دَر مى‏زَنَد ؟ فرمود : همان بنده خدا هستم كه ديروز مشك آب را براى تو آوردم، در را باز كن براى بچّه‏هايت طعام آورده‏ام. زن گفت : خدا از تو راضى باشد و ميان من و على بن ابيطالب حكم كند، سپس در را باز كرد. امام على(عليه السلام) داخل شد، فرمود : من كسب ثواب را دوست دارم، مى‏خواهى تو خمير كن و نان بپز و من بچّه‏ها را آرام كنم و يا من خمير كنم و تو آنها را آرام كنى؟ زن گفت : من به نان پختن آگاهترم و شروع به خمير گرفتن كرد. حضرت اميرالمؤمنين على(عليه السلام) گوشت را آماده كرد و لقمه لقمه به دهان اطفال گوشت و خرما مى‏گذاشت و به هر يك مى‏فرمود: على را حلال كن، در حقّ تو كوتاهى شده است چون خمير آماده شد، زن گفت : بنده خدا تنور را آتش كن. امام على(عليه السلام) تنور را آتش كرد. حرارت شعله به چهره آن حضرت مى‏رسيد و مى‏فرمود: بچش حرارت آتش را، اين سزاى كسى است كه از زنان بيوه و اطفال يتيم بى‏خبر باشد. در اين ميان زنى از همسايه داخل خانه شد، كه اميرالمؤمنين(عليه السلام) را مى‏شناخت به زن صاحب خانه گفت: واى بر تو اين كيست كه براى تو تنور را آتش مى‏كند؟ زن جواب داد : مردى است كه به اطفال من رحم كرده است. زن همسايه گفت : واى بر تو اين اميرالمؤمنين على بن ابيطالب(عليه السلام) است.

 آن زن چون حضرت اميرالمؤمنين على(عليه السلام) را شناخت پيش دويد و گفت : واحَيائِى‏ مِنْكَ يا أَمِيرَالْمُؤْمنين اى اميرمؤمنان از شرمندگى آتش گرفتم، مرا ببخشيد

امام على(عليه السلام) فرمود: بَل واحَيائِى مِنْكَ يا اَمَةَ اللَّه فيما قَصُرْتَ فِى حِقِّكَ بلكه من از تو شرمنده‏ام، اى كنيز خدا، در حقّ تو كوتاهى شده است.

 بحار الانوار ج 41 ص 52 - و - مناقب آل ابيطالب ج 2 ص 11

امتيازات اميرالمؤمنين علي عليه السلام

امتيازات وفضائل حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام

قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم):
 ذِكْرُ عَليٍّ عليه السلام عِبادَةٌ


 رسول خدا(ص) فرمودند: براستى خداوند براى برادرم على(ع) فضائل بى‏شمارى قرار داده است ،كه اگر كسى يكى از آن فضايل را از روى اعتقاد و اعتراف بيان نمايد، خداوند گناهان گذشته و آينده او را مى‏بخشد.واگر كسى يكى از فضائل آن حضرت را  بنويسد، تا هنگامى كه آن نوشته باقى است، ملائكه براى او استغفار مى‏كنند. و اگر كسى يكى از فضائل آن حضرت را بشنود، خداوند همه گناهانى را كه از راه گوش انجام داده است مى‏بخشد. و اگر كسى به نوشته‏اى درباره فضائل على(ع) نگاه كند، خداوند تمام گناهانى كه از راه چشم كرده است مى‏پوشاند، و از آن در مى‏گذرد.


المناقب، خوارزمى، ص 32

اول نوبت يک هاست!

يا علي! تو نخستين کسي هستي که به پيامبر صلي الله عليه و آله ايمان آورد و تنها کسي که با او در غار حراء همراه بود.

يا علي! تو نخستين و تنها کسي هستي که در کعبه به دنيا آمد.

يا علي!  در ميان صحابه تنها تويي که خدا نامت را برگزيد.

يا علي!  تو نخستين کسي هستي که با پيامبر صلي الله عليه و آله  نماز خواندي.

يا علي!  تو نخستين کسي هستي که بر پيکر پاک پيامبر صلي الله عليه و آله نماز خواندي.

يا علي!  در ميان صحابه تو تنها کسي هستي که لحظه‌اي به خدا شرک نورزيد.

يا علي!  تنها تويي که در خانه کعبه، پا بر دوش پيامبر صلي الله عليه و آله گذارد و بت‌ها را شکست.

يا علي! تو نخستين جانشين و وصي بعد از پيامبر هستي.

يا علي! تو نخستين و تنها کسي هستي که قرآن را زير نظر پيامبر صلي الله عليه و آله به ترتيب نزول و با تمام مشخصات جمع آوري نمود.

يا علي!  تنها تو اگر نبودي، در سراسر جهان هستي هم شأني براي زهراي اطهر نبود.

يا علي!  تنها تويي که خدا در کتابش پسرانت را، پسران رسول خدا صلي الله عليه و آله خواند.

يا علي!  تنها تو را، پيامبر صلي الله عليه و آله به برادري خويش برگزيد.

يا علي! تو تنها کسي هستي که هيچ گاه از جنگ نگريخت و هيچ کس به جنگ با تو پيشقدم نشد، جز آن که به هلاکت رسيد.

يا علي! تو تنها کسي هستي که زره‌ات پشت نداشت.

يا علي!  تو تنها کسي هستي که در تمام جنگ‌هاي پيامبر صلي الله عليه و آله شرکت داشتي جز تبوک، و تو ماندي تا از فتنه منافقان جلوگيري نمايي؛ سپاه اسلام نيز بدون برخورد از تبوک بازگشت.

يا علي! تنها تو، درِ قلعه خيبر را از جا بر کندي؛ در حالي که عده زيادي از مردان، توان جابجا کردن آن را نداشتند.

يا علي!  تنها تويي که رسول خدا صلي الله عليه و آله از 120000 نفر، بر پيشواييت، اقرار و بيعت گرفت و همگان به نام اميرالمؤمنين بر تو سلام کرده، تبريک گفتند.

يا علي! تو تنها کسي هستي که نسل پيامبر صلي الله عليه و آله از طريق او ادامه يافت.

يا علي!  تنها تويي که محبتت، سرفصل کارنامه مؤمنان قرار مي‌گيرد.

يا علي! تنها تويي که در مورد قاتلت سفارش کردي: خوراکش را خوب و بسترش را نرم کنيد، از غذاي من به او بخورانيد و از آن چه مي‌نوشم به او بنوشانيد.

يک‌هاي تو تمام نشدني است!

حالا فقط چند تا از دوها!

 

يا علي!  تو آني که جز دو کس: خداي تعالي و رسول صلي الله عليه و آله تو را نشناخت.

يا علي! تو و پيامبر صلي الله عليه و آله دو پدر امت هستيد.

يا علي! هنگامي که بين دو کار قرار مي‌گرفتي، سخت‌ترين آن دو را بر مي‌گزيدي.

يا علي! تو پدر دو سرور جوانان بهشتي.

يا علي! تو يکي از آن دو امانت گرانبهايي هستي که پيامبر صلي الله عليه و آله در بين امت بر جاي نهاد، تا به وسيله آن از گمراهي نجات يابند.

يا علي! درِ خانه تو و رسول خدا صلي الله عليه و آله تنها دو دري بودند که به مسجد باز مي‌شدند؛ در حالي که ساير درها اجازه باز بودن نيافتند.

يا علي! تو هماني که ضربت شمشيرت در جنگ خندق، برتر از عبادت دو گروه انس و جن شمرده شد.

يا علي! تو را جمع اضداد خوانده‌اند؛ جنگاوري و مهرورزي، سخاوت و قناعت، عبادت و سياست، زهد و تلاش ... آيا پاياني براي اين شمارش هست؟

دوهايت هم بي انتهاست!

 

حالا فقط سه تا از سه‌ها!

 

يا علي! تو در سه سالگي به خانه پيامبر صلي الله عليه و آله منتقل شدي و سومين نفر آن خانه بودي.

يا علي! تو و اهل خانه‌ات بزرگواراني هستيد که سه روز متوالي، با گرسنگي روزه گرفته، افطار خود را به مسکين و يتيم و اسير بخشيديد.

يا علي!  پيامبر فرمود: سه چيز به تو عطا گرديده که به من داده نشده، پدر همسريي چون من، همسري چون فاطمه و فرزنداني چون حسن و حسين عليهم السلام

منبع: تبیان

گفتگوی عمر و علی(ع)دم مرگ

گفتگوی عمر و حضرت امیر المومنین علی ابن ابیطالب (ع)در لحظات مرگ عمر
سيد هاشم بحراني رحمه الله در کتاب مدينة المعاجز مي نويسد:
درباره جريان قتل فلاني (عمر) از ابن عباس و کعب الاحبار در حديثي طولاني آمده است که عبدالله فرزند فلاني (عمر) گفت: چون زمان مرگ پدرم فرار رسيد گاهي از هوش مي رفت و دوباره به هوش مي آمد تا اينکه يکبار که به هوش آمد مرا صدا کرد و گفت: فرزندم! قبل از اينکه بميرم علي بن ابيطالب عليه السلام را بر بالينم حاضر کن. 
گفتم: تو را با علي بن ابيطالب چه کار؟ و حال آنکه براي بعد از خود شورا تشکيل داده اي و او را هم يکي از آنها قرار داده اي ؟
پدرم گفت: فرزندم! از رسول خدا صلي الله عليه و اله شنيدم که مي گفت: در آتش دوزخ تابوتي است که در آن 12 نفر از اصحاب من در آن خواهند بود و آنگاه رو به اولي (ابوبکر) کرد و گفت: از آن بترس که اولين آنها باشي! سپس رو به معاذ بن جبل کرد و فرمود: بپرهيز از آنکه دومين آنان باشي! سپس رو به من کرد و فرمود: بترس از آنکه سومين آنها باشي !
فرزندم! لحظاتي قبل از هوش رفتم و در همان حال تابوتي را مشاهده کردم که در آن اولي (ابوبکر) و معاذ بن جبل بودند و من هم سومين آنها بودم. 
عبدالله مي گويد: به سراغ علي بن ابيطالب عليه السلام رفته و گفتم: اي پسر عموي رسول خدا ص پدرم تو را براي امري که او را نگران ساخته فراخوانده. پس او به همراه من آمد و چون بر بالين پدرم حاضر شد پدرم به او گفت: اي پسر عموي رسول خدا! آيا قصد نداري مرا عفو نموده و از سوي خود و از جانب همسرت فاطمه سلام الله عليها مرا حلال نمايي؟ و من نيز در عوض خلافت را به تو تسليم نمايم؟
علي عليه السلام به او گفت: آري! اما به شرط اينکه مهاجر و انصار را جمع نمايي و حقي که از من غصب کردي را به صاحبش برگرداني و آنچه را که بين تو و بين دوستت (اولي) از عهدي که بين ما بود را بيان کني و به حق ما اعتراف نمايي! در آن صورت تو را حلال کرده و نيز از جانب دختر عمويم فاطمه سلام الله عليها ضامن حلاليت وي مي شوم.
عبدالله مي گويد: پدرم چون اين سخن را شنيد رويش را به ديوار کرد و گفت: اي اميرالمومنين! نار و آتش را بر ننگ و عار ترجيح مي دهم !!! از اين رو علي عليه السلام هم برخاست و از نزد پدرم خارج شد. 
عبدالله به پدرش گفت: پدر! او به انصاف با تو برخورد کرد. او به فرزندش گفت: فرزندم او مي خواهد اولي را از قبر بيرون کشيده و او را و پدرت را به آتش کشد و قريش را از دوستداران و پيروان علي بن ابيطالب قرار دهد نه به خدا قسم اين شدني نيست. 
مي گويد: سپس علي عليه السلام به عبدالله گفت: اي فرزند عمر! تو را به خدا قسم مي دهم پدرت بعد از خارج شدن من چه گفت؟ عبدالله گفت: به خدا قسم چيزي نگفت فقط گفت: اگر مردم با مرد کم موي جلوي پيشاني بني هاشم (امام علي عليه السلام) بيعت کنند آنها را بر مسير نوراني و اقامه کتاب خدا و سنت پيامبر رهنمون خواهد گشت.
سپس فرمود: اي فرزند عمر تو چه پاسخي دادي ؟
گفت: من به او گفتم: پدرم! چه چيز مانع مي شود که او را جانشين و خليفه بعد از خود سازي؟ 
حضرت فرمود: پدرت چه پاسخ داد؟ گفت: چيزي گفت که نمي توانم بازگو نمايم. حضرت فرمود: پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله من را به آنچه که بين تو پدرت رد و بدل شده با خبر ساخت. عبدالله گفت: پيامبر از چه چيز تو را با خبر ساخت؟ حضرت فرمود: مطلبي را پيامبر ص در حياتش شبي که پدرت را در خواب ديدم که مرده است با خبر ساخت و کسي که پيامبر ص را در خواب ببيند مانند آن است که در بيداري ملاقات کرده باشد. اي فرزند ثاني! آيا گر آن را براي تو بازگو کنم تصديق مي کني؟ عبدالله گفت: يا تصديق مي کنم و يا سکوت اختيار مي کنم. 
حضرت فرمود: پدرت بعد از آنکه من از نزد او خارج شدم در جواب تو که از او سوال کردي چه چيز مانع مي شود که او را بعد از خود جانشين خود نسازي گفت: به خاطر آن صحيفه و پيمان نامه اي که آن را در بين خود (مربوط به نقشه قتل پيامبر ص در شب عقبه) و در خانه کعبه در حجة الوداع نوشته و امضاء نموده ايم. 
پس از اين فرموده حضرت، عبدالله سکوت کرد و گفت: از تو مي خواهم که به حق رسو ل خدا ص دست از سرم برداري.
سليم (راوي حديث) مي گويد: عبدالله را در آن مجلس ديدم در حالي که اشک در ديدگانش حلقه زده و گريه، او را دچار تنگي نفس کرده بود. سپس پدرش بعد از ساعتي نالي اي زد و مرد.
(مدينة المعاجز ج2ص95، فصل الخطاب في تاريخ قتل عمر بن خطاب ص85، حديقة الشيعه نوشته مقدس اردبيلي در فصل مطاعن عمر)

متن درسهایی از قران به همراه پاسخ سوالات

متن درسهایی از قران به همراه پاسخ سوالات 
موضوع: حقوق متقابل همسران در خانواده(4)
تاريخ پخش:  10/06/90
بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

امسال رمضان نود را چند جلسه‌اي راجع به حقوق صحبت كرديم. چون عرض كردم دو هزار و هفتصد، هشتصد پيام حقوقي و نكات حقوقي در قرآن كشف شده، يعني بوده كه ما كشف كرديم. بوده ولي ما از آن غافل بوديم. حالا هنوز روايات و نهج‌البلاغه را هم نديديم. شايد دهها هزار نكته حقوقي باشد ولي قوه‌ي ما صرف جاي ديگر مي‌شود و فكر مي‌كنيم حقوق مركزش، حقوق بشر و حقوق بين‌الملل و اينها همه در قرآن است. حالا آنچه كه دم دست و همه‌ي خانه‌ها به آن مبتلا هستند، مسأله‌ي حقوق خانواده است.
در حقوق خانواده چند جلسه‌‌اي صحبت كرديم، نمي‌دانم اين جلسه‌ي چهارم، پنجم است. در حقوق خانواده...
ادامه نوشته

دعا براى برادران مؤمن

دعا براى برادران مؤمن

عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ الْيَمَانِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ أَكْرَمَ مُؤْمِناً فَإِنَّمَا يُكْرِمُ اللَّهَ وَ مَنْ دَعَا لِأَخِيهِ الْمُؤْمِنِ دَفَعَ اللَّهُ عَنْهُ الْبَلَاءَ وَ دَرَّ عَلَيْهِ الرِّزْقُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس مؤمنى را گرامى بدارد خدا را گرامى داشته ، و هر كس برادر مؤمنش را دعا كند خداوند بلا را از او بر طرف كند و روزيش را زياد گرداند.


وَ قَالَ دُعَاءُ الْمُؤْمِنِ لِلْمُؤْمِنِ بِظَهْرِ الْغَيْبِ يَدْفَعُ عَنْهُ الْبَلَاءَ وَ يُدِرُّ عَلَيْهِ الرِّزْقَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: دعا مؤمن براى مؤمن در نهان بلا را از او دور مى كند و روزيش را زياد مى گرداند.
عَنْهُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا مِنْ رَجُلٍ يَدْعُو لِأَخِيهِ بِظَهْرِ الْغَيْبِ إِلَّا وَكَّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَكاً يَقُولُ لَهُ وَ لَكَ مِثْلُ مَا دَعَوْتَ لِأَخِيكَ
امام صادق عليه السّلام از قول رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هيچ مردى براى برادرش پنهانى دعا نكرد، مگر اينكه خداوند فرشته اى را موظّف مى كند كه برايش دعا كند و بگويد: براى تو هم مثل آنچه براى برادرت دعا كردى نصيب گردد.
عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ قَدَّمَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا مِنْ إِخْوَانِهِ قَبْلَ أَنْ يَدْعُوَ لِنَفْسِهِ اسْتُجِيبَ لَهُ فِيهِمْ وَ فِي نَفْسِهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس قبل از دعا كردن براى خودش ‍ چهل نفر از برادرانش را بر خود مقدم بدارد، خداوند دعايش را در مورد آنها و در مورد خودش اجابت كند.
عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ مُوسَى ع أَ رَأَيْتَ إِنِ احْتَجْتُ إِلَى الطَّبِيبِ وَ هُوَ نَصْرَانِيٌّ أُسَلِّمُ عَلَيْهِ وَ أَدْعُو لَهُ قَالَ نَعَمْ لَا يَنْفَعُهُ دُعَاؤُكَ في القرعة
عبد الرحمن بن حجاج گويد: خدمت حضرت كاظم عليه السّلام عرض ‍ كردم : جايز است كه هر گاه به طبيب نصرانى احتياج پيدا كردم و نزد وى رفتم به او سلام كنم و برايش دعا كنم ؟
فرمود: بلى ، و لكن دعاى شما سودى به حالش ندارد.

منبع: مشكاة الانوار فى غرر الاخبار (باب دهم)


پس در این روز ها وشبهای پایانی ماه مبارک رمضان بیایید برای تمامی مومنین ومومناتی که در  دست شیاطین نفس اسیر شده اند دعا کنیم.برای آنهایی که " یحسبون انهم یحسنون " اند.برای آنهایی که در این ماه به قول فرمایش حضرت ختمی مرتبت جزء شقی ترین انسانها شدند و نتوانستند در زمره مغفورین این ماه در بیایند.

بیایید در این ماه برای برادران وخواهران مومن وروزه دار که در دست شیاطین آمریکا واسرائیل ومستکبرین روزگار اسیر شده اند دعا کنیم.

و چه زیباتر

        بیایید برای صاحبمان دعا کنیم.اگر اوبیاید دیگر چه مشکلی خواهد بود؟اگر او بیایدکدام ظلمها خواهدبود؟اگراوبیاید کدام بی عدالتی ها خواهد بود؟ اگراوبیاید...

      و

           او حتما خواهد آمد

                      با کوله باری از  عدالت

پس ای خدای مهربان

        به حق محمد وآل محمد وبه حق حضرت زهرا(س) به حق خون مظلوم(حظرت علی اصغر(ع))درظهور حضرت صاحب الزمان آن گمگشته عالم تعجیل بفرما.

خدایا به حق محمد وآل محمد ما را و جوانان و فرزندان مارا از شر وفتنه های آخرالزمان حفظ بفرما.

دعای امام سجاد در روز عید فطر

دعای امام سجاد در روز عید فطر

يَا مَنْ يَرْحَمُ مَنْ لَا يَرْحَمُهُ الْعِبَادُ وَ يَا مَنْ يَقْبَلُ مَنْ لَا تَقْبَلُهُ الْبِلَادُ وَ يَا مَنْ لَا يَحْتَقِرُ أَهْلَ الْحَاجَةِ إِلَيْهِ وَ يَا مَنْ لَا يُخَيِّبُ الْمُلِحِّينَ عَلَيْهِ. وَ يَا مَنْ لَا يَجْبَهُ بِالرَّدِّ أَهْلَ الدَّالَّةِ عَلَيْهِ وَ يَا مَنْ يَجْتَبِي صَغِيرَ مَا يُتْحَفُ بِهِ، وَ يَشْكُرُ يَسِيرَ مَا يُعْمَلُ لَهُ. وَ يَا مَنْ يَشْكُرُ عَلَى الْقَلِيلِ وَ يُجَازِي بِالْجَلِيلِ وَ ...

ادامه نوشته

دعای امام سجاد در وداع ماه رمضان

دعای امام سجاد در وداع ماه رمضان

اللَّهُمَّ يَا مَنْ لَا يَرْغَبُ فِي الْجَزَاءِ وَ يَا مَنْ لَا يَنْدَمُ عَلَى الْعَطَاءِ وَ يَا مَنْ لَا يُكَافِئُ عَبْدَهُ عَلَى السَّوَاءِ. مِنَّتُكَ ابْتِدَاءٌ، وَ عَفْوُكَ تَفَضُّلٌ، وَ عُقُوبَتُكَ عَدْلٌ، وَ قَضَاؤُكَ خِيَرَةٌ إِنْ أَعْطَيْتَ لَمْ تَشُبْ عَطَاءَكَ بِمَنٍّ، وَ إِنْ مَنَعْتَ لَمْ يَكُنْ مَنْعُكَ تَعَدِّياً. تَشْكُرُ مَنْ شَكَرَكَ وَ...

ادامه نوشته

احكام زكات فطره

درادامه مطلب خواهید خواند: 

:::::  احكام زكات فطره
:::::  مصرف زكات فطره
:::::  مسائل متفرقه زكات فطره
 

ادامه نوشته

اعمال روز عید فطر

اعمال روز عید فطر از کتاب شریف" المراقبات "

درادامه مطلب خواهید خواند:
  ::::  مقدمه
  ::::  اعمال اين روز
  ::::  توسل
  ::::  غسل
  ::::  دعاى ندبه
  ::::  آداب نماز عيد
  :::: 
 
مناجات با امام زمان
  ::::  خوش گمانى به خداوند در اين روز
  ::::  به پايان بردن اين روز

ادامه نوشته

اعمال شب عید فطر

اعمال شب عید فطر از کتاب شریف" المراقبات "

درادامه مطلب خواهید خواند:
::::  حقيقت عيد
::::  گروههاى مختلف در برابر عيد
::::  اهميت عبادت در اين شب
::::  اعمال شب عيد
::::  زكات فطره

ادامه نوشته

اعمال شب آخر ماه رمضان

اعمال شب آخر ماه رمضان  از کتاب شریف" المراقبات "

درادامه مطلب خواهید خواند:


::::  عملى براى قبول شدن اعمال ماه رمضان
::::  عملى از امام زين العابدين (عليه السلام ) در اين شب
::::  آثار اين عمل
::::  محاسبه نفس
::::  وداع با ماه رمضان
::::  توبه
::::  مناجات با نگهبان روز

ادامه نوشته

متن درسهایی از قرآن به همراه پاسخ سوالات

متن درسهایی از قرآن به همراه پاسخ سوالات

موضوع: حفظ عمل، مهم‌تر از انجام عمل
تاريخ پخش:  03/06/90

موضوع: حفظ عمل، مهم‌تر از انجام عمل
بيننده‌ها بحث را در شب جمعه‌ي آخر ماه رمضان، زماني مي‌بينند. كه فردايش روز قدس است. روز قدس به ابتكار حضرت امام تأسيس شد كه همه‌ي امت‌ اسلامي جمعه‌ي آخر ماه رمضان را به نفع مظلومين فلسطين راهپيمايي مي‌كنند و پايانش هم نمازجمعه‌ است، حتماً در اين راهپيمايي شركت كنيد، اسلام مرز ندارند. اسلام لهجه ندارد، اسلام نژاد ندارد، هر كجا مظلومي بود، بايد به نفعش فرياد زد. حتي اگر كافر باشد. سني‌ها كه مسلمان هستند. نه سياه و سفيد و... حتي كافر.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم‏، إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ، وَ إِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ، وَ إِذَا الجِْبَالُ سُيرَِّتْ، وَ إِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ، وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ، وَ إِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ، وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ» (تكوير/1-7) اگر، اگر، اگر، اگر، اگر، اگر خورشيد نورش گرفته شد، ستاره‌ها چنان شدند، درياها چنين شد، كوه‌ها چنين شد، سرمايه‌ها چنين شد، چنان شد، «وَ إِذَا الْمَوْءُدَةُ سُئلَتْ، بِأَىّ‏ِ ذَنبٍ قُتِلَتْ» (تكوير/8و9) دختري كه زنده در گور رفته است، «سُئلَتْ» يعني مورد سؤال مي‌شود. «بِأَىّ‏ِ ذَنبٍ قُتِلَتْ» به چه گناهي اين‌ها كشته شدند؟ مشركين بودند كه دختر در گور مي‌كردند. در عين حال مشرك است، اما خدا براي اين مشرك روضه خوانده است.
...

ادامه نوشته

انا مدینة العلم و علی بابها...

• باب العلم در قرآن

 

" لِنَجْعَلَهَا لَکُمْ تَذْکِرَةً وَ تَعِیهَآ أُذُنٌ وَ عِیةٌ "

" تا آن را [ مایه ی ] تذكّرى براى شما قرار گردانیم و گوشهاى شنوا آن را دریابند و بفهمند "
( سوره حاقه / 12 )

تا کنون حدیث " انا مدینة العلم و علی بابها و ... " را بارها شنیده اید ؛ اما جالب است بدانید این مفهوم در قرآن هم به شکلی دیگر آمده است . به نظر شما برای جانشینی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ، کسی بهتر از شخصی که تمام علوم  وحی الهی را در کنار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آموخته است و قرآن نیز اعلام نموده که او هرگز آنها را از یاد نخواهد برد وجود دارد ؟

 در تاریخ دمشق به نقل از بریده اَسلَمی آمده است :

" پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به علی‏ علیه السلام  فرمود :

" خداوند به من دستور داده که تو را به خود ، نزدیک کنم و از خود دور نسازم و به تو آموزش دهم تا نگهدار دانش گردی ، و بر خداوند است که تو را نگهدار دانش سازد "  

و این یه نازل شد :

" وَ تَعِیهَآ أُذُنٌ وَ عِیةٌ " و گوشی شنوا ، آن را نگه دارد . " [ 1 ]

 محمد بن العباس :

" روى ثلاثین حدیثا ، عن الخاص و العام ، منها :

" ما رواه عن محمد بن سهل القطان ، عن أحمد بن عمر الدهقان ، عن محمد بن كثیر ، عن الحارث بن حصیرة ، عن أبی داود ، عن أبی بریدة ، قال :

" قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم :

" إنی سألت الله ربی أن یجعل لعلی أذنا واعیة " ، فقیل لی :

" قد فعل ذلك به . " " " " [ 2 ]

ابن عباس :

 " 30 حدیث از شیعه و سنی روایت شده است :

" حارث از ... از ابی بریده نقل کرده است که :

" رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود :

" من از خدای خویش خواستم تا [ فقط ] برای علی گوشهای شنوا قرار دهد ، پس به من گفته شد :

" همانا به او داده شد . " " " " [ 3 ]

امام صادق ‏علیه السلام فرمود :

" هنگامی که آیه

" وَ تَعِیهَآ أُذُنٌ وَ عِیةٌ "

نازل شد ، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود :

" این گوش توست ، ای علی ! " "  [ 4 ]

تفسیر الطبری  به نقل از مکحول :

" پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم آیه

" وَ تَعِیهَآ أُذُنٌ وَ عِیةٌ "

را خواند و رو به علی‏ علیه السلام  کرد و فرمود :

" از خدا خواستم که گوش تو را گوش شنوای نگهدار قرار دهد . "

علی‏ علیه السلام  فرمود :

" پس از آن ، چیزی از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم نشنیدم که فراموشش کنم . "  " [ 5 ]

ینابیع المودّة  به نقل از اصبغ بن نباته :

" هنگامی که علی‏ علیه السلام  به کوفه آمد ، چهل روز در نماز صبح برای مردم ، [ سوره ]

" سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَی " [ 6 ]

را خواند . بعضی بر وی خُرده گرفتند که [ در جواب ] فرمود :

" من ناسخ و منسوخ  و محکم و متشابه قرآن را می‏دانم . هیچ سخنی از آن نازل نشده ، جز آن که می‏دانم درباره چه کسی ، در چه روزی و در چه جایی نازل شده است . آیا نخوانده‏اید که :

" إِنَّ هَذَا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولَی - صُحُفِ إِبْرَ هِیمَ وَ مُوسَی "  [ 7 ] ؛

قطعاً در صحیفه‏ های گذشته این [ معنا ] هست ؛ صحیفه‏ های ابراهیم و موسی " ؟

سوگند به خدا ، آن در پیش من است ، از دوستم پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم و از ابراهیم و موسی‏ علیهما السلام به ارث برده‏ام . سوگند به خدا ، من کسی هستم که خداوند ، درباره من این آیه را نازل کرده :

" و گوشی شنوا ، آن را نگه دارد "

ما نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم بودیم و ما را از وحی ، خبردار می‏ ساخت . من آن را می‏گرفتم و دیگران فراموش می‏کردند و وقتی از نزد او بیرون می‏آمدیم ، می‏گفتند :

" مَاذَا قَالَ ءَانِفًا ؟ [ 8 ] هم‏اکنون چه گفت ؟ " " " [ 9 ]

به طور خلا صه علمای بزرگ

شیعه ( طبرسى ، شیخ طوسى ، ابن بابویه ، كلینى و . . . ) و از عامّه ( ثعلبى ، واحدى ، زمخشرى ، حاکم حسکانی ، طبری ، ابن کثیر و . . . ) این گونه آورده اند و در هیچ کتابی این عبارات نقض نشده است .

1 . تاریخ دمشق : جلد 42 صفحه 361 ، أسباب نزول القرآن : 465 - 838 ، تفسیر الطبری :جلد 14 جزء 29 صفحه 56 .

2 . تأویل الآیات جلد 2 صفحه 715 /  در " غایة المرام " نیز شانزده حدیث در این زمینه از طرق شیعه و اهل سنت نقل شده است .

3 . ترجمه به مضمون است .

4 . الکافی : جلد 1 صفحه 423 ، تفسیر فرات : 653 - 499 .

5 . تفسیر الطبری : جلد 14 جزء 29 صفحه 55 ، الکشّاف : جلد 4 صفحه 137 ، تفسیر الفخر الرازی :جلد 30 صفحه 107 .

6 . سوره اعلی / 1 .

7 . سوره اعلی /  18 و 19 .

8 . سوره  محمّد /  16.

9 . ینابیع المودّة :جلد 1 صفحه 361 ؛ بصائر الدرجات : جلد 3 صفحه 135 .

منبع:ابوتراب