کی خطش بهتره؟
کی خطش بهتره؟
|
یا رسول الله، خط کدام یک از ما بهتر است؟ |
منبع: قصه های خوب برای بچه های خوب
کی خطش بهتره؟
|
یا رسول الله، خط کدام یک از ما بهتر است؟ |
منبع: قصه های خوب برای بچه های خوب
گفتگوی پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله و سلمان فارسی درباره نشانه های قیامت
بدرستی که از علامات قیامت آن است که مردم نماز را خراب می کنند، و از شهوات پیروی می نمایند، و تمایلشان به سوی هوای نفسانی است، مال را بزرگ می شمرند، و دین را به دنیا می فروشند. و در چنین شرائط و موقعیتی، همان طور که نمک در آب حل می شود، دل مؤمن و اندرون او آب می شود و حل می گردد؛ چون منکرات را در برابر دیدگان خود می بیند، و قدرت تغییر و اصلاح آن ها را ندارد....
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
موضوع: زندگي مهدوي در سايه دعاي عهد
تاريخ پخش: 29/10/90
يك خانمي بود فكرش كج بود. عقيدهاي به زيارت و توسل و عبادت و اينها نداشت. اهل حجاب و... اصلاً طور ديگري بود. ولي شوهرش مذهبي بود و خودش نبود. به شوهرش گفت: من ميخواهم مشهد بروم ولي من را دور و اطراف حرم نبر. من را هتلهايي ببر كه دور از حرم است، تو هر چه ميخواهي برو دو ليتر گريه كن. من حال حرم ندارم! من مشهد را ميخواهم، ولي نه براي حرمش!
شوهر هم گفت: بسيار خوب، زنش را برد و آن هتل را گرفت و خودش هم حرم ميرفت و زن هم حرم نميرفت. روز آخر كه در ماشين نشستند بيايند، اين خانم گنبد را ديد. گفت: يا امام رضا، ما حرم نيامديم اما به ما خوش گذشت. سفر خوشي بود ولو ما زيارت نيامديم، اين را گفت و حركت كردند. در ماشين اين خانم خوابش برد. خواب ديد كه امام رضا فرمود: همين كه در شهر من به شما خوش گذشت من راضي هستم. ما دوست داريم كه كساني كه ميآيند به آنها بد نگذرد. زن از خواب بيدار شد، به شوهرش گفت: برگرد برگرد. گفت: چه شد! گفت: برگرد، برگرد، گفت: آخر چه شد. گفت: برگرد! مگر چه شده؟ گفت: امام رضا گفت كه ولو زيارت نيامدي، زيارت من نيامدي، ولي به تو خوش گذشت من راضي هستم. ...
براي شركت در مسابقه كليك كنيد
موضوع: اربعين حسيني، شيوههاي كيفر مجرمان
تاريخ پخش: 22/10/90
شما داري چاي ميخوري
عطسه ميكني، تا ميروي عطسه كني اين تكان ميخورد استكان و نعلبكي يك
قطره از اين چاي به عينكت ميچكد. يك قطرهاش به لباست ميچكد. يك قطرهاش
به فرش ميچكد. خود شما سه برخورد ميكني. اگر عينك بود فوري پاكش مي كني.
اگر لباس بود ميگويي: ميرويم خانه ميشوييم. اگر قالي بود، ميگويي: شب
عيد ميشوييم. يك قطره چاي را به سه جا ميچكد و شما سه تا برخورد ميكني.
فوري، بعداً، بعداً بعداً بعداً. قرآن هم ميگويد: من مجرمين را سه طور
كيفر ميكنم. اگر آدم خوبي باشد فوري حالش را ميگيرم. مثلاً اگر مؤمن خلاف
كرده، صبح خلاف كرد، عصري پايش را ميخورد. شنبه خلاف كرد، يكشنبه. اينها
آدمهاي خوبي هستند. آدمهاي خوب كه مثل عينك بلوري هستند و شفاف هستند خدا
زود گوششان را ميگيرد كه حواسشان جمع باشد. آيهاي كه ميگويد: زود
گوششان را ميگيرم، آيهاش اين است ميگويد: «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ
مُصيبَةٍ» (شوري/30) اين مصيبتهايي كه به شما ميرسد، «فَبِما كَسَبَتْ
أَيْديكُم» خلاف كردي گرفتار يك مصيبتي شدي.
بعضي از آدمها بد هستند،
قرآن ميگويد: فوري كارشان نداريم. «جَعَلْنا» قرار ميدهيم،
«لِمَهْلِكِهِمْ» براي هلاكت اينها، «مَوْعِداً» (كهف/59) يك موعدي، بگذار
خلاف كند جاويد شاه بگويند، بعداً هم مرگ بر شاه ميگويند. بعضي
مصيبتها را قرآن ميگويد: اصلاً كاري نداريم. ميگذاريم براي قيامت.
«أَنَّما نُمْلي لَهُمْ» (آلعمران/178) يعني مهلتشان ميدهيم...
براي شركت در مسابقه كليك كنيد
متن کامل تفسير نور به صورت PDF بر اساس سوره هاي قرآن
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
موضوع: اصول كار فرهنگي در جامعه
تاريخ پخش: 15/10/90
يكي از آيات كوچك ديگر قرآن اين است كه «وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ» (آلعمران/54) خدا تدبير مي كند... اينها تدبير ميكنند، اينها نقشه ميكشند، خدا هم نقشه ميكشد. «وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرينَ» (آلعمران/54) اين نقشهي خدا چيست؟ بگذاريد يك مثل ملموس بزنم.
دكتر ميآيد بيمارستان بالاي سر مريض، ميگويد: اين شربت را شش ساعت به شش ساعت مثلاً يك قاشق بخور. ميگويد: باشد. بيمار شيشهي شربت را ميگذارد. فردا صبح كه پزشك ميخواهد بيايد ميبيند شربت را نخورده است. بلند ميشود چند تا قاشق شربت را در دستشويي ميريزد، روي آن آب ميريزد و شيشه را ميبندد. دكتر كه ميآيد ميگويد: شربت را خوردي؟ ميگويد: مگر نميبيني سرش خالي است. وقتي دكتر ميرود بيمار ميگويد: سر دكتر كلاه گذاشتم. بايد گفت: سر خودت را كلاه گذاشتي. «وَ مَكَرُوا» اينها مكر را تدبير ميكنند،«وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرينَ».
مثنوي يك ماجرايي را ميگويد. قديم كه سنگهاي كيلو نبود. هرچه ميخواستند بكشند، يك كفه سنگ بود، يك كفه مثلاً شكر. يك كسي مثلاً آمد شكر بخرد،گفت: مقداري شكر بده. اين شكر فروش هم يك سنگ اينجا گذاشت و رفت شكر بياورد. تا رفت سر مغازه شكر بردارد بياورد، اين مشتري كلوخ را گرفت و هي به زبانش ماليد. مثنوي ميگويد: اين نميفهمد، فكر ميكند مال مغازهدار را ليس ميزند. و حال آنكه هرچه از كلوخ كم بشود، از شكرش كم ميشود. ...
براي شركت در مسابقه كليك كنيد
در آخرین سالی که مرحوم دری در قید حیات بود، یک شب از دهه محرم (شب هشتم یا نهم) جوانی قبل از منبر از ایشان سؤال می کند که: مراد از این شعر چیست؟
مرحوم دری می گوید: جواب این سؤال را در بالای منبر می دهم تا برای همه قابل استفاده باشد .
ایشان در فراز منبر قضیه...
من همان موقع شوهرت را نجات دادم
میگفت:درسال…. درشهرستان… تصادف کردم این تصادف بنحوی بود که خودروی ما چندین معلق زده بود وخودرو کاملا له شده بودخودوری له شده مارا به پاسگاه نیروی انتظامی شهرستان…. ومرا هم به بیمارستان همان شهرستان منتقل کردند یکی از دوستان را فرستادم که وسایل مرا از داخل خودرو بیاوردمامورین پاسگاه به ایشان گفته بودند که مگر از سرنشینان این خودرو کسی سالم مانده است گفته بود: بلی در بیمارستان هستند بعد از مراجعه دوستم وگزارش اینکه خودرو کاملا متلاشی شده من در این فکر فرو رفتم که خدایا به چه واسطه ای مرا نجات دادی!!!؟...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
موضوع: آيات كوتاه و كليدي قرآن
تاريخ پخش: 08/10/90
خيلي از همسرها
ميپرسند، كه همسر ما نسبت به نماز سنگين است. بچهي ما سنگين است. دامادم،
عروسم، معلمين آموزش و پرورش، جوان است نماز ميخواند ميگويد: داداشم
نماز برايش سنگين است. چه كنيم؟ قرآن ميگويد: دليل اينكه نسبت به نماز
سنگين است، «إِنَّها لَكَبيرَةٌ» كبير يعني چه؟ سنگين و بزرگ است. «إِلاَّ
عَلَى الْخاشِعينَ» آن كسي كه نماز برايش سنگين است، معلوم ميشود خشوع
ندارد. من مكرر گفتم ولي از چيزهايي است كه بايد صد بار ديگر هم بگوييم.
اين خشوع يعني چه؟ ميگويند: «في صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» (مؤمنون/2) آدم
خاشعي است. خشوع يعني شرمنده شود. آنهايي كه نماز نميخوانند شرمنده خدا
نيستند. يك دوربين به آنها بدهي ميگويد: مرا شرمنده كردي. خجالت مند كردي.
اما خدا يك جفت دوربينش داده، هيچ به خدا نميگويد: شرمندهام. با اينكه
اين دوربين دهها امتياز بر آن دوربين دارد. ظريفتر، سبكتر، نود سال
فيلمبرداري ميكند، عكسش را عوض نميكنيم. هم ساده برميدارد و هم رنگي،
هم از دور برميدارد و هم از نزديك، از سه زاويه عكس برميدارد. خودش
اتوماتيك حفاظت شده، با اشك شور چون چشم با پي است، پي فاسد ميشود، مگر
اينكه در آب و نمك باشد، با مژه، با پلك، با ابرو، ما دوربين نزدمان مهم
است ولي چشم براي ما مهم نيست.
با دو، سه مثقال پي رابطهي ما با هستي
قطع ميشود. شما اين را ببند. رابطهات با تمام هستي قطع ميشود. باز
ميكني،با همهي هستي برقرار ميشود. خدا بين شما و هستي را با دو سه مثقال
پي برقرار كرده است. عرض كردم اين را من خودم هم خاطرم جمع است كه تكرار
كردم، ولي دوست دارم اينقدر تكرار كنم كه تقريباً همهي مردم ايران بشنوند.
چون هر دفعه كه ما ميگوييم يك مقداري از مردم ميشنوند و عدهاي پاي
تلويزيون نيستند.
براي شركت در مسابقه كليك كنيد
قافله زینب (سلام الله علیها)در شام
نخستین روز ماه صفر، سر حسین(ع)، وارد شهر دمشق شد و یزید آن را رو به روى خود نهاد.
روز اول ماه صفر روز جشن و عید بنى امیه است. چون در آن روز سر امام حسین(ع) را به دمشق آوردند و در بیستمین روز از آن ماه، سر امام به بدن بازگردانده شد....
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
موضوع: وظيفه ما در برابر حق و باطل
تاريخ پخش: 01/10/90
از كسي كه درآمدش حرام است وام نگيريد. باطل را تشويق نكنيد. يك كسي كه منحرف است، به او لبخند بزني، لبخند شما هم كمك گناه او است. ما در روايات داريم يك كسي كه خلافكار است، اگر هم عرضه نداري نهي از منكر كني، «بِوُجُوهٍ مُكْفَهِرَّةٍ» (كافي/ج5/ص58) «مُكفَهِرَّةٍ» يعني عبوس كن. حالا آمدند در دكانت جنس بخرد ولي اين وضعش خراب است. هان! حال شما خوب است. براي چه به او لبخند ميزني؟ اگر عرضه داري جلوي فساد را بگير. عرضه نداري لااقل قيافه بگير. اينكه به ابالفضل ميگويند: حضرت عباس، چون عباس از عبوس است. ابالفضل(ع) نسبت به آدمهاي بد عبوس بود. لااقل تكيه نكنيم. لبخند نزنيم. دواتش را مركب نريزيم. چاقويش را تيز نكنيم. برايش كف نزنيم، سوت نكشيم، تشويقش نكنيم.
داريم كه امام كاظم به يكي از يارانش گفت: تو آدم خوبي هستي، از شيعيان ما هستي. اما يك عيب داري، گفت: عيب من چيست؟ فرمود: شترهايت را به هارون الرشيد كرايه ميدهي. گفت: آقا براي حج كرايه دادم. هارون الرشيد ولو طاغوت است، ستمگر است، ظالم است. اما شترهاي مرا براي سفر حج كرايه كرد. فرمود: ميخواهي هارونالرشيد زنده بماند؟ از مكه برگردد كرايهي تو را بدهد؟ گفت: بله، خوب زنده بماند كرايهي ما را بدهد. فرمود: همين مقداري كه دوست داري يك جنايتكار زنده بماند، به همين مقدار تو گناهكار هستي. كه دوست داري يك جنايتكار زنده بماند.
در حديث داريم كه اگر ظالمي دست در كيسهاش كرد به فقير پول بدهد، اگر اين فقير همين مقدار راضي باشد كه اين ظالم زنده بماند كه اين پول را بدهد، بعد بميرد همين يك ثانيه هم كه راضي هستي، همان مقدار هم گناه كردي....
براي شركت در مسابقه كليك كنيد