متن درسهایی از قرآن به همراه پاسخ سوالات

متن درسهایی از قرآن به همراه پاسخ سوالات
موضوع: حقوق خانواده در اسلام

تاريخ پخش:  27/05/90


درادامه مطلب خواهید خواند:
1- محبت و اعتماد، مبناي خانواده سالم

2- مقدار مهريه در سخن پيشوايان دين

3- اداره و سرپرستي خانواده توسط مردان

4- حكومت، حقّ مرد است، نه تحكّم

5- توجه اسلام به آرايش و آراستگي

6- مراعات حال مردم در مراسم مذهبي

7- توجه به دستورات دين، نه سليقه‌هاي شخصي

8- همكاري زن و مرد در امور خانه


پاسخ سؤالات مسابقه

ادامه نوشته

دانشمند آمریکایی شیفته امیرالمومنین امام علی ابن ابیطالب علیه السلام

دانشمند آمریکایی شیفته علی

دکتر محمد لگن هوزن دانشمند آمریکایی چهره‌ ماندگار ایران در سال ۸۹ گفت:

اگر بخواهیم خود را پیرو و شیعه امیر المومنین(علیه السلام) بدانیم، راه عرفان تقوا می خواهد و تقوا یعنی کنار گذاشتن دنیا، و باید یک هدف در نظر بگیریم و آن هم هدف الهی است.

دکتر محمد لگن هوزن در مراسم افتتاحیه جشنواره نهج البلاغه دانشگاهیان سراسر کشور که در سالن اجتماعات مجموعه فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد برگزار شد، در خصوص مسلمان شدن خود اظهار داشت:

من در آمریکا و در یک خانواده مذهبی و مسیحی کاتولیک متولد شدم و در مدرسه‌ های کاتولیگ درس خواندم اما زمانی که وارد دانشگاه شدم از نظر عملی و هم از نظر نظری از کلیسا کاتولیگ جدا شدم.

وی خاطرنشان کرد: من در آن زمان به عنوان جوان ۱۸ ساله نظرم این بود که کلیسا موضع ‌گیری ضد ظلم و ستم انجام نمی ‌دهد و من چنین دینی را پذیرا نبودم و این ادعا که حضرت مسیح، خود خدا است را نمی‌ توانستم قبول کنم؛ بنابراین با مطالعه ‌هایی که داشتم متوجه شدم که حضرت مسیح در جایی نگفته است که من خدا هستم و باید مرا عبادت کنید و این باعث شد من از دین خارج شوم.

لگن هوزن ادامه داد: کسی که من را در رسیدن به دین اسلام یاری کرد یکی از شاگردان ایرانی من در دانشگاه تکزاز جنوبی به نام شهید اکبر ملکی بود. وی در  در خصوص شخصیت حضرت علی (علیه السلام) اظهار داشت: حضرت علی (علیه السلام) علاقه عجیبی به پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) داشت و به نظر من اگر دینی قابل قبولی باشد، دین حضرت علی (علیه السلام) است. هر کسی بخواهد حضرت علی (علیه السلام) را قبول کند باید پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) را هم قبول کند و هر کس پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را قبول داشته باشد باید خدا را هم قبول داشته باشد.

آنچه از عرفان امیر المومنین (علیه السلام) متوجه شدم این است که عرفان تشکیل شده از معرفت، علم حضوری، علم حصولی، علم نظری و عملی است که انعکاسی از معرفتی است که در راه خدا است و در وجود خودمان عرفان راهی است از ارتباط ظاهر به باطن

عضو هیات علمی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) قم گفت: وقتی در مورد حضرت علی (علیه السلام) مطالعه می کنم متوجه می شوم که همان چیزهایی که در دین مسیحیت خالی بوده در دین حضرت علی (علیه السلام) وجود دارد و چیزی که من را در این دین ماندگار کرد بعد نظری آن بود.

وی گفت: از نظر بعد نظری به گفته حضرت علی (علیه السلام) اسلام کاری به تحریف ندارد و یک توحید محض وجود دارد و آنچه در اسلام متمرکز است، توحید است.

منتخب همایش چهره های ماندگار ایران افزود: در نهج البلاغه آمده است مسلمانی کسی است که غیبت نمی کند، دروغ نمی گوید و تهمت نمی زند و هدف خود را در مقابل هدف دیگران قرار نمی دهد و من اینگونه نیستم و نمی توانم ادعا کنم مسلمانم.

وی خاطرنشان کرد:

آنچه از عرفان امیر المومنین (علیه السلام) متوجه شدم این است که عرفان تشکیل شده از معرفت، علم حضوری، علم حصولی، علم نظری و عملی است که انعکاسی از معرفتی است که در راه خدا است و در وجود خودمان عرفان راهی است از ارتباط ظاهر به باطن.

لگن هوزَن گفت: امیر المومنین (علیه السلام) هم شاعر بود و هم روحیه لطیفی داشت ما در راه هستیم و حضرت علی(علیه السلام) راهنماست. زمانی که می خواستم مسلمان شوم، الگویی می خواستم که به کسانی که نیاز دارند، توجه کند و لطافت درونی داشته باشد و الگویی باشد که توحید را درک کند.

منبع :

مجله آشیانه دوستی شماره ۲۵/ سایت تبیان

روابط اجتماعی امیرالمومنین علیه السلام

روابط اجتماعی امیرالمومنین علیه السلام

درادامه مطلب خواهید خواند:

::::روابط نیکو با خویشاوندان

::::روش تبریک گفتن برای تولد فرزند

::::اجازه ورود گرفتن

::::روش برخورد با اسیر

::::حمایت از پیران از کار افتاده

::::کمک به یهودی در راه مانده

::::عیادت از مریض

::::ارزش مصافحه کردن

::::احکام عطسه زدن

::::روش برخورد با نیازمند

::::سه شرط پذیرش میهمانی

::::قبول میهمانی

::::خنداندن یتیمان

::::رسیدگی به محرومان

::::پرهیز از اخلاق پادشاهان

ادامه نوشته

درویش یک دست و شکستن عهد

درویشی در کوهساری به دور از خلق می زیست. در آن کوهسار، درختان سیب، گلابی و انار فراوان یافت می شد و او از آن تغذیه می کرد و در همان جا نیز به مراقبه و ذکر و فکر مشغول بود. روزی آن درویش با خدای خود عهد کرد که هرگز میوه ای از درخت نچیند و تنها به میوه هایی بسنده کند که باد از شاخساران بر زمین می ریزد. مدتی بر این منوال گذشت و درویش بر عهد و پیمان خویش باقی ماند و فقط از میوه های روی زمین استفاده می کرد. پس از مدتی که گذشت، قضای الهی، امتحانی برای او رقم زد.

از آن پس دیگر هیچ میوه ای از شاخه ها بر زمین نمی ریخت و درویش نیز در گرسنگی و ناتوانی ماند. این وضع تا پنج روز به طول انجامید و درویش توانست ...

ادامه نوشته

به بند كشيده شدن شياطين در ماه رمضان

به بند كشيده شدن شياطين در ماه رمضان

موضوع «به بند كشيده شدن شياطين در ماه رمضان» كم و بيش براي همگان آشناست. در جاي جاي روايات مرتبط با ماه رمضان اين موضوع به چشم مي­خورد.

به عنوان نمونه به اين روايات توجه كنيد:

1. پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله:"إذا جاءَ رَمَضانُ فُتِّحَت أبوابُ الجَنَّةِ، وغُلِّقَت أبوابُ النّارِ، وصُفِّدَتِ الشَّياطينُ؛2

چون ماه رمضان وارد شود، درهاى رحمت، گشوده، و درهاى دوزخ، بسته شوند و...

ادامه نوشته

چهل حدیث از امام حسن مجتبی (علیه السلام )

چهل حدیث از امام حسن مجتبی (علیه السلام )

۱ـ قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام :

یَا ابْنَ آدْم! عَفِّ عَنِ مَحارِمِ اللّهِ تَکُنْ عابِداً، وَ ارْضِ بِما قَسَّمَ اللّهُ سُبْحانَهُ لَکَ تَکُنْ غَنِیّاً، وَ أحْسِنْ جَوارَ مَنْ جاوَرَکَ تَکُنْ مُسْلِماً، وَ صاحِبِ النّاسَ بِمِثْلِ ما تُحبُّ أنْ یُصاحِبُوکَ بِهِ تَکُنْ عَدْلاً.([۱])

امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود: اى فرزند آدم! نسبت به محرّمات الهى عفیف و پاکدامن باش تا عابد و بنده خدا باشى. راضى باش بر آنچه که خداوند سبحان برایت تقسیم و مقدّر نموده است، تا همیشه غنى و بى نیاز باشى. نسبت به همسایگان، دوستان و همنشینان خود نیکى و احسان نما تا مسلمان محسوب شوى. با افراد (مختلف) آنچنان بر خورد کن که انتظار دارى دیگران همانگونه با تو بر خورد نمایند.

۲ـ قالَ(علیه السلام): وَ نَحْنُ رَیْحانَتا رَسُولِ اللّهِ، وَ سَیِّدا شَبابِ أهْلِ الْجَنّهِ، فَلَعَنَ اللّهُ مَنْ یَتَقَدَّمُ، اَوْ یُقَدِّمُ عَلَیْنا اَحَداً.([۲])

امام حسن مجتبی (علیه السلام) به دنباله وصیّتش در حضور جمعى از أصحاب فرمود: و ما دو نفر ـ یعنى حضرت و برادرش امام حسین (علیهما السلام) ـ ریحانه رسول اللّه (صلى الله علیه وآله وسلم) و دو سرور جوانان اهل بهشت هستیم، پس خدا لعنت کند کسى را که بر ما پیشقدم شود یا دیگرى را بر ما مقدّم دارد.

۳ـ قالَ(علیه السلام): وَ إنّ حُبَّنا لَیُساقِطُ الذُّنُوبَ مِنْ بَنى آدَم، کَما یُساقِطُ الرّیحُ الْوَرَقَ مِنَ الشَّجَرِ.([۳])

فرمود: همانا محبّت و دوستى با ما (اهل بیت رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) سبب ریزش گناهان ـ از نامه اعمال ـ مى شود، همان طورى که وزش باد، برگ درختان را مى ریزد.

۴ـ قالَ(علیه السلام): لَقَدْ فارَقَکُمْ رَجُلٌ بِالاْمْسِ لَمْ یَسبِقْهُ الاْوَّلُونَ، وَ لا یُدْرِکُهُ أَلاْخِرُونَ.([۴])

پس از شهادت پدرش امیرالمؤمنین علىّ (علیه السلام)، در جمع اصحاب فرمود: شخصى از میان شماها رفت که در گذشته مانند او نیامده است، و کسى در آینده نمى تواند هم تراز او قرار گیرد.

۵ـ قالَ(علیه السلام): مَنْ قَرَءَ الْقُرْآنَ کانَتْ لَهُ دَعْوَهٌ مُجابَهٌ، إمّا مُعَجَّلهٌ وَإمّا مُؤجَلَّهٌ.([۵])

فرمود: کسى که قرآن را ـ با دقّت ـ قرائت نماید، در پایان آن ـ اگر مصلحت باشد ـ دعایش سریع مستجاب خواهد شد ـ و اگر مصلحت نباشد ـ در آینده مستجاب مى گردد.

۶ـ قالَ(علیه السلام): إنّ هذَا الْقُرْآنَ فیهِ مَصابیحُ النُّورِ وَشِفاءُ الصُّدُورِ.([۶])

فرمود: همانا در این قرآن چراغ هاى هدایت به سوى نور و سعادت موجود است و این قرآن شفاى دل ها و سینه ها است.

۷ـ قالَ(علیه السلام): مَنَ صَلّى، فَجَلَسَ فى مُصَلاّه إلى طُلُوعِ الشّمسِ کانَ لَهُ سَتْراً مِنَ النّارِ.([۷])

فرمود: هر که نماز ـ صبح ـ را به خواند و در جایگاه خود بنشیند تا خورشید طلوع کند، برایش پوششى از آتش خواهد بود.

۸ـ قالَ(علیه السلام):إنَّ اللّهَ جَعَلَ شَهْرَ رَمَضانَ مِضْماراً لِخَلْقِهِ، فَیَسْتَبِقُونَ فیهِ بِطاعَتِهِ إِلى مَرْضاتِهِ، فَسَبَقَ قَوْمٌ فَفَازُوا، وَقَصَّرَ آخَرُونَ فَخابُوا.([۸])

فرمود: خداوند متعال ماه رمضان را براى بندگان خود میدان مسابقه قرار داد. پس عدّه اى در آن ماه با اطاعت و عبادت به سعادت و خوشنودى الهى از یکدیگر سبقت خواهند گرفت و گروهى از روى بى توجّهى و سهل انگارى خسارت و ضرر مى نمایند.

۹ـ قالَ (علیه السلام): مَنْ أدامَ الاْخْتِلافَ إلَى الْمَسْجِدِ أصابَ إحْدى ثَمان: آیَهً مُحْکَمَهً، أَخاً مُسْتَفاداً، وَعِلْماً مُسْتَطْرَفاً، وَرَحْمَهً مُنْتَظِرَهً، وَکَلِمَهً تَدُلُّهُ عَلَى الْهُدى، اَوْ تَرُدُّهُ عَنْ الرَّدى، وَتَرْکَ الذُّنُوبِ حَیاءً اَوْ خَشْیَهً.([۹])

فرمود: هرکس جایگاه ـ عبادات ـ خود را در مسجد قرار دهد یکى از هشت فایده شاملش مى گردد: برهان ونشانه اى ـ براى معرفت ـ، دوست و برادرى سودمند، دانش واطلاعاتى جامع، رحمت و محبّت عمومى، سخن و مطلبى که او را هدایت گر باشد، ـ توفیق إجبارى ـ در ترک گناه به جهت شرم از مردم و یا به جهت ترس از عقاب.

۱۰ـ قالَ (علیه السلام): مَنْ أکْثَرَ مُجالِسَه الْعُلَماءِ أطْلَقَ عِقالَ لِسانِهِ، وَ فَتَقَ مَراتِقَ ذِهْنِهِ، وَ سَرَّ ما وَجَدَ مِنَ الزِّیادَهِ فى نَفْسِهِ، وَکانَتْ لَهُ وَلایَهٌ لِما یَعْلَمُ، وَ إفادَهٌ لِما تَعَلَّمَ.([۱۰])

فرمود: هر که با علماء بسیار مجالست نماید، سخنش و بیانش در بیان حقایق آزاد و روشن خواهد شد، و ذهن و اندیشه اش باز و توسعه مى یابد و بر معلوماتش افزوده مى گردد و به سادگى مى تواند دیگران را هدایت نماید.

۱۱ـ قالَ(علیه السلام): تَعَلَّمُوا الْعِلْمَ، فَإنْ لَمْ تَسْتَطیعُوا حِفْظَهُ فَاکْتُبُوهُ وَ ضَعُوهُ فى بُیُوتِکُمْ.([۱۱])

فرمود: علم و دانش را ـ از هر طریقى ـ فرا گیرید، و چنانچه نتوانستید آنرا در حافظه خود نگه دارید، ثبت کنید و بنویسید و در منازل خود در جاى مطمئن قرار دهید.

۱۲ـ قالَ(علیه السلام): مَنْ عَرَفَ اللّهَ أحَبَّهُ، وَ مَنْ عَرَفَ الدُّنْیا زَهِدَ فیها.([۱۲])

فرمود: هرکس خدا را بشناسد، (در عمل و گفتار) او را دوست دارد و کسى که دنیا را بشناسد آن را رها خواهد کرد.

۱۳ـ قالَ(علیه السلام): هَلاکُ الْمَرْءِ فى ثَلاث: اَلْکِبْرُ، وَالْحِرْصُ، وَالْحَسَدُ; فَالْکِبْرُ هَلاکُ الدّینِ،، وَبِهِ لُعِنَ إبْلیسُ. وَالْحِرْصُ عَدُوّ النَّفْسِ، وَبِهِ خَرَجَ آدَمُ مِنَ الْجَنَّهِ. وَالْحَسَدُ رائِدُ السُّوءِ، وَمِنْهُ قَتَلَ قابیلُ هابیلَ.([۱۳])

فرمود: هلاکت و نابودى دین و ایمان هر شخص در سه چیز است: تکبّر، حرص، حسد. تکبّر سبب نابودى دین و ایمان شخص مى باشد و به وسیله تکبّر شیطان ـ با آن همه عبادت ملعون گردید. حرص و طمع دشمن شخصیّت انسان است، همان طورى که حضرت آدم (علیه السلام) به وسیله آن از بهشت خارج شد. حسد سبب همه خلاف ها و زشتى ها است و به همان جهت قابیل برادر خود هابیل را به قتل رساند.

۱۴ـ قالَ(علیه السلام): بَیْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ أرْبَعُ أصابِع، ما رَأَیْتَ بَعَیْنِکَ فَهُوَ الْحَقُّ وَقَدْ تَسْمَعُ بِأُذُنَیْکَ باطِلاً کَثیراً.([۱۴])

فرمود: بین حقّ و باطل چهار انگشت فاصله است، آنچه که را با چشم خود ببینى حقّ است; و آنچه را شنیدى یا آن که برایت نقل کنند چه بسا باطل باشد.

۱۵ـ قالَ(علیه السلام): ألْعارُ أهْوَنُ مِنَ النّارِ.([۱۵])

فرمود: سرزنش و ننگ شمردن مردم انسان را، آسان تر است از معصیت و گناهى که موجب آتش جهنّم شود.

۱۶ـ قالَ(علیه السلام): إذا لَقى أحَدُکُمْ أخاهُ فَلْیُقَبِّلْ مَوْضِعَ النُّورِ مِنْ جَبْهَتِهِ.([۱۶])

فرمود: وقتى انسان برادر مؤمن ـ و دوست ـ خود را ملاقات نمود، باید پیشانى و سجده گاه او را ببوسد.

۱۷ـ قالَ(علیه السلام): إنَّ اللّهَ لَمْ یَخْلُقْکُمْ عَبَثاً، وَلَیْسَ بِتارِکِکُمْ سُدًى، کَتَبَ آجالَکُمْ، وَقَسَّمَ بَیْنَکُمْ مَعائِشَکُمْ، لِیَعْرِفَ کُلُّ ذى لُبٍّ مَنْزِلَتَهُ، وأنَّ ماقَدَرَ لَهُ أصابَهُ، وَما صُرِفَ عَنْهُ فَلَنْ یُصیبَهُ.([۱۷]) وَ قالَ: مَنْ عَبَدَ اللّهَ، عبَّدَ اللّهُ لَهُ کُلَّ شَىْء.([۱۸])

فرمود: خداوند شما انسان ها را بیهوده و بدون غرض نیافریده و شما را آزاد، رها نکرده است. لحظات آخر عمر هر یک معیّن و ثبت مى باشد، نیازمندى ها و روزى هرکس سهمیّه بندى و تقسیم شده است تا آن که موقعیّت و منزلت شعور و درک اشخاص شناخته گردد. و نیز فرمود: هر کسى که خداوند را عبادت و اطاعت کند، خداى متعال همه چیزها را مطیع او گرداند.

۱۸ـ قالَ(علیه السلام) لِبَعْضِ وُلْدِهِ: یا بُنَیَّ! لا تُواخِ أحَداً حَتّى تَعْرِفَ مَوارِدَهُ وَ مَصادِرَهُ، فَإذَا اسْتَنْبَطْتَ الْخِبْرَهَ، وَ رَضیتَ الْعِشْرَهَ، فَآخِهِ عَلى إقالَهِ الْعَثْرَهِ، وَ الْمُواساهِ فىِ الْعُسْرَهِ.([۱۹])

به بعضى از فرزندانش فرمود: اى پسرم! با کسى دوستى و برادرى بر قرار نکن مگر آن که او را از هر جهت بشناسى و مورد اطمینان باشد، پس هنگامى که چنین فردى را یافتى در همه امور با او باش.

۱۹ـ سُئِلَ(علیه السلام): عَنِ الْبُخْلِ؟ فَقالَ: هُوَ أنْ یَرىَ الرَّجُلُ ما أنْفَقَهُ تَلَفاً، وَما أمْسَکَهُ شَرَفاً.([۲۰])

از حضرت پیرامون بُخل سؤال شد؟ در جواب فرمود: معناى آن چنین است که انسان آنچه را به دیگرى کمک و انفاق کند فکر نماید که از دست داده و تلف شده است و آنچه را ذخیره کرده و نگه داشته است خیال کند برایش باقى مى ماند و موجب شخصیّت و شرافت او خواهد بود.

۲۰ـ قالَ(علیه السلام): تَرْکُ الزِّنا، وَکَنْسُ الْفِناء، وَغَسْلُ الاْناء مَجْلَبَهٌ لِلْغِناء:([۲۱])

فرمود: انجام ندادن زنا، جاروب و نظافت کردن راهرو و درب منزل، و شستن ظروف سبب رفاه و بى نیازى مى گردد.

۲۱ـ قالَ(علیه السلام):السِّیاسَهُ أنْ تَرْعى حُقُوقَ اللّهِ، وَحُقُوقَ الاْحْیاءِ، وَحُقُوقَ الاْمْواتِ.([۲۲])

فرمود: ـ مفهوم و معناى ـ سیاست آن است که حقوق خداوند و حقوق موجودات زنده و حقوق مردگان را رعایت کنى.

۲۲ـ قالَ(علیه السلام): ما تَشاوَرَ قَوْمٌ إلاّ هُدُوا إلى رُشْدِهِمْ.([۲۳])

فرمود: هیچ گروهى در کارهاى ـ اجتماعى، سیاسى، اقتصادى، فرهنگى و … ـ با یکدیگر مشورت نکرده اند مگر آن که به رشد فکرى و عملى و… رسیده اند.

۲۳ـ قالَ(علیه السلام): اَلْخَیْرُ الَذّى لا شَرَّفیهِ: ألشُّکْرُ مَعَ النِّعْمَهِ، وَالصّبْرُ عَلَى النّازِلَهِ.([۲۴])

فرمود: آن خوبى که شرّ و آفتى در آن نباشد شکر در مقابل نعمت ها و صبر و شکیبائى در برابر سختى ها است.

۲۴ـ قالَ(علیه السلام): یَابْنَ آدَم! لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِکَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّکَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْکَ لِما بَیْنَ یَدَیْکَ، فَإنَّ الْمُؤْمِنَ بَتَزَوَّدُ وَ الْکافِرُ یَتَمَتَّعُ.([۲۵])

فرمود: اى فرزند آدم از موقعى که به دنیا آمده اى، در حال گذراندن عمرت هستى، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت) ذخیره نما، همانا که مؤمن در حال تهیّه زاد و توشه مى باشد; ولیکن کافر در فکر لذّت و آسایش است.

۲۵ـ قالَ(علیه السلام): إنَّ مَنْ خَوَفَّکَ حَتّى تَبْلُغَ الاْمْنَ، خَیْرٌ مِمَّنْ یُؤْمِنْکَ حَتّى تَلْتَقِى الْخَوْفَ.([۲۶])

فرمود: همانا کسى تو را ـ در برابر عیب ها و کم بودها ـ هشدار دهد تا آگاه و بیدار شوى، بهتر است از آن کسى که فقط تو را تعریف و تمجید کند تا بر عیب هایت افزوده گردد.

۲۶ـ قالَ(علیه السلام): القَریبُ مَنْ قَرَّبَتْهُ الْمَوَدَّهُ وَإنْ بَعُدَ نَسَبُهُ، وَالْبَعیدُ مَنْ باعَدَتْهُ الْمَوَدَّهُ وَإنْ قَرُبُ نَسَبُهُ.([۲۷])

فرمود : بهترین دوست نزدیک به انسان، آن کسى است که در تمام حالات دلسوز و با محبّت باشد گرچه خویشاوندى نزدیکى هم نداشته باشد. و بیگانه ترین افراد کسى است که از محبّت و دلسوزى بیگانه باشد گرچه از نزدیک ترین خویشاوندان باشد.

۲۷ـ وَسُئِلَ عَنِ الْمُرُوَّهِ؟ فَقالَ(علیه السلام): شُحُّ الرَّجُلِ عَلى دینِهِ، وَإصْلاحُهُ مالَهُ، وَقِیامُهُ بِالْحُقُوقِ.([۲۸])

از حضرت (علیها السلام) پیرامون مُروّت و جوانمردى سؤال شد، فرمود: جوانمرد کسى است که در نگهدارى دین و عمل به آن تلاش نماید، در اصلاح اموال و ثروت خود همّت گمارد، و در رعایت حقوق طبقات مختلف پا بر جا باشد.

۲۸ـ قالَ(علیه السلام): عَجِبْتُ لِمَنْ یُفَکِّرُ فى مَأکُولِهِ کَیْفَ لایُفَکِّرُ فى مَعْقُولِهِ، فَیَجْنِبُ بَطْنَهُ ما یُؤْذیهِ، وَیُوَدِّعُ صَدْرَهُ ما یُرْدیهِ.([۲۹])

فرمود: تعجّب مى کنم از کسى که در فکر خوراک و تغذیه جسم و بدن هست ولى درباره تغذیه معنوى روحى خود نمى اندیشد، پس از غذاهاى فاسد شده و خراب دورى مى کند. و عقل و قلب و روح خود را کارى ندارد ـ هر چه و هر مطلب و برنامه اى به هر شکل و نوعى باشد استفاده مى کند ـ .

۲۹ـ قالَ(علیه السلام): غَسْلُ الْیَدَیْنِ قَبْلَ الطَّعامِ یُنْفِى الْفَقْرَ، وَبَعْدَهُ یُنْفِى الْهَمَّ.([۳۰])

فرمود: شستن دست ها قبل از طعام فقر و تنگدستى را مى زداید و بعد از آن ناراحتى ها و آفات را از بین مى برد.

۳۰ـ قالَ(علیه السلام): حُسْنُ السُّؤالِ نِصْفُ الْعِلْمِ.([۳۱])

فرمود: کسى که عادت سؤال و حالت پرس و جو دارد مثل آن است که نصف علم ها را فرا گرفته باشد.

۳۱ـ قالَ(علیه السلام): إنّ الْحِلْمَ زینَهٌ، وَالْوَفاءَ مُرُوَّهٌ، وَالْعَجَلهَ سَفَهٌ.([۳۲])

فرمود: صبر و شکیبائى زینت شخص، وفاى به عهد علامت جوانمردى، و عجله و شتابزدگى (در کارها بدون اندیشه) دلیل بى خردى مى باشد.

۳۲ـ قالَ(علیه السلام): مَنِ اسْتَخَفَّ بِإخوانِهِ فَسَدَتْ مُرُوَّتُهُ.([۳۳])

فرمود: کسى که دوستان و برادرانش را سبک شمارد و نسبت به آن ها بى اعتناء باشد، مروّت و جوانمردیش فاسد گشته است.

۳۳ـ قالَ(علیه السلام): إنّما یُجْزى الْعِبادُ یَوْمَ الْقِیامَهِ عَلى قَدْرِ عُقُولِهِمْ.([۳۴])

فرمود: همانا در روز قیامت بندگان به مقدار عقل و درک و شعورشان مجازات مى شوند.

۳۴ـ قالَ(علیه السلام): إنَّ الْقُرْآنَ فیهِ مَصابیحُ النُّورِ، وَ شِفاءُ الصُّدُورِ، فَیَجِلْ جالَ بَصَرُهُ، وَ لْیَلْجَمُ الصِّفّهَ قَلْبِهِ، فَإنَّ التَّفْکیرَ حَیاهُ الْقَلْبِ الْبَصیرِ، کَما یَمْشی الْمُسْتَنیرُ فىِ الظُّلُماتِ بِالنُّورِ.([۳۵])

فرمود: همانا در قرآن چراغ هاى روشنائى بخش; و شفا بخش دردها و گرفتارى هاى درونى وجود دارد، پس کسى که (خود را) با قرآن جلى دهد چشمانش قوى و روشن مى گردد; وقلب و درون خویش را صفا خواهد داد، چون که تفکّر و اندیشه (در قرآن سبب) حیات قلبِ آگاه مى باشد، همچنان که شخص روشن دل در تاریکى ها به وسیله نور چراغ حرکت مى نماید و راه مى رود.

۳۵ـ قالَ(علیه السلام): ألْمِزاحُ یَأْکُلُ الْهَیْبَهَ، وَ قَدْ أکْثَرَ مِنَ الْهَیْبَهِ الصّامِت([۳۶])

فرمود: مزاح و شوخى ـ هاى زیاد و بیجا ـ شخصیّت و وقار انسان را از بین مى برد، و چه بسا افراد ساکت داراى شخصیّت و وقار عظیمى مى باشند.

۳۶ـ قالَ(علیه السلام): أللُؤْمُ أنْ لا تَشْکُرَ النِّعْمَهَ.([۳۷])

فرمود: از علائم پستى شخص، شکر نکردن از ولى نعمت است.

۳۷ـ قالَ(علیه السلام): لَقَضاءُ حاجَهِ أخ لى فِى اللّهِ أحَبُّ مِنْ إعْتِکافِ شَهْر.([۳۸])

فرمود: هر آینه برآوردن حاجت و رفع مشکل دوست و برادرم، از یک ماه اعتکاف، در مسجد ـ و عبادت مستحبّى، نزد من ـ بهتر و محبوب تر است.

۳۸ـ قالَ(علیه السلام): إنَّ الدُّنْیا فى حَلالِها حِسابٌ، وَ فى حَرامِها عِقابٌ، وَفِى الشُّبَهاتِ عِتابٌ، فَأنْزِلِ الدُّنْیا بِمَنْزَلَهِ المیتَهِ، خُذْمِنْها مایَکْفیکَ.([۳۹])

فرمود: چیزهاى دنیا اگر حلال باشد حساب و بررسى مى شود و اگر از حرام به دست آید عذاب و عقاب دارد و اگر حلال و حرام آن معلوم نباشد سختى و ناراحتى خواهد داشت. پس باید دنیا (و موجوداتش) را همچون میته و مردارى بشناسى که به مقدار نیاز و اضطرار از آن استفاده کنى.

۳۹ـ قالَ(علیه السلام): وَ اعْمَلْ لِدُنْیاکَ کَأنَّکَ تَعیشُ أبَداً، وَ اعْمَلْ لاِخِرَتِکَ کَأنّکَ تَمُوتُ غدَاً.([۴۰])

فرمود: در دنیا ـ از نظر اقتصاد و صرفه جوئى و… ـ چنان برنامه ریزى کن مثل آن که مى خواهى همیشه دوام داشته باشى، و نسبت به آخرت به نوعى حرکت و کار کن مثل این که فردا خواهى مُرد.

۴۰ـ قالَ(علیه السلام): أکْیَسُ الْکَیِّسِ التُّقى، وَ أحْمَقُ الْحُمْقِ الْفُجُورَ، الْکَریمُ هُوَ التَّبَرُّعُ قَبْلَ السُّؤالِ.([۴۱])

فرمود: زیرک ترین و هوشیارترین افراد، شخص باتقوا و پرهیزکار مى باشد; أحمق و نادان ترین افراد، کسى است که تبه کار و اهل معصیت باشد; گرامى ترین و باشخصیّت ترین افراد، آن کسى است که به نیازمندان پیش از اظهار نیازشان، کمک نماید.

پی نوشت :

[۱] ـ نزهه النّاظر و تنبیه الخاطر: ص ۷۹، ح ۳۳، بحارالأنوار: ج ۷۸، ص ۱۱۲، س ۸٫

[۲] ـ کلمه الإمامُ الْحَسَن (علیه السلام): ۷، ص ۲۱۱٫

[۳] ـ کلمه الإمامُ الْحَسَن (علیه السلام): ۷، ص ۲۵، بحارالأنوار: ج ۴۴، ص ۲۳، ح ۷٫

[۴] ـ إحقاق الحقّ: ج ۱۱، ص ۱۸۳، س ۲ و ص ۱۸۵٫

[۵] ـ دعوات الرّاوندى: ص ۲۴، ح ۱۳، بحارالأنوار: ج ۸۹، ص ۲۰۴، ح ۲۱٫

[۶] – بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۱۱، ضمن ح ۶٫

[۷] ـ وافى: ج ۴، ص ۱۵۵۳، ح ۲، تهذیب الأحکام: ج ۲، ص ۳۲۱، ح ۱۶۶٫۲

[۸] ـ تحف العقول: ص ۲۳۴، س ۱۴، من لا یحضره الفقیه: ج ۱، ص ۵۱۱، ح ۱۴۷۹٫

[۹] ـ تحف العقول: ص ۲۳۵، س ۷، مستدرک: ج ۳، ص ۳۵۹، ح ۳۷۷۸٫

[۱۰] ـ إحقاق الحقّ : ج ۱۱، ص ۲۳۸، س ۲٫

[۱۱] ـ إحقاق الحقّ: ج ۱۱، ص ۲۳۵، س ۷٫

[۱۲] – کلمه الإمام الحسن (علیه السلام): ص ۱۴۰٫

[۱۳] ـ أعیان الشّیعه: ج ۱، ص ۵۷۷، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۱۱، ح ۶٫

[۱۴] – تحف العقول: ص ۲۲۹، س ۵، بحارالأنوار: ج ۱۰، ص ۱۳۰، ح ۱٫

[۱۵] ـ کلمه الإمام حسن (علیه السلام): ص ۱۳۸، تحف العقول: ص ۲۳۴، س ۶، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۰۵، ح ۴٫

[۱۶] ـ تحف العقول: ص ۲۳۶، س ۱۳، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۰۵، ح ۴٫

[۱۷] – تحف العقول: ص ۲۳۲، س ۲، بحار الأنوار: ج ۷۵، ص ۱۱۰، ح ۵٫

[۱۸] ـ تنبیه الخواطر، معروف به مجموعه ورّام: ص ۴۲۷، بحار: ج ۶۸، ص ۱۸۴، ضمن ح ۴۴٫

[۱۹] – تحف العقول: ص ۱۶۴، س ۲۱٫ بحار الأنوار: ج ۷۵، ص ۱۰۵، ح ۳٫

[۲۰] ـ أعیان الشّیعه: ج ۱، ص ۵۷۷، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۱۳، ح ۷٫

[۲۱] ـ کلمه الإمام حسن (علیه السلام): ص ۲۱۲، بحارالأنوار: ج ۷۳، ص ۳۱۸، ح ۶٫

[۲۲] ـ همان مدرک: ص ۵۷٫

[۲۳] ـ تحف العقول: ص ۲۳۳، أعیان الشّیعه: ج ۱، ص ۵۷۷، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۰۵، ح ۴٫

[۲۴] ـ تحف العقول: ص ۲۳۴، س ۷، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۰۵، ح ۴٫

[۲۵] ـ نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص ۷۹، س ۱۳، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۱۱، ح ۶٫

[۲۶] ـ إحقاق الحقّ: ج ۱۱، ص ۲۴۲، س ۲٫

[۲۷] ـ تحف العقول: ص ۲۳۴، س ۳، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۰۶، ح ۴٫

[۲۸] ـ تحف العقول: ص ۲۳۵، س ۱۴، بحارالأنوار: ج ۷۳، ص ۳۱۲، ح ۳٫

[۲۹] ـ کلمه الإمام الحسن (علیه السلام)، ص ۳۹، بحارالأنوار: ج ۱، ص ۲۱۸، ح ۴۳٫

[۳۰] ـ کلمه الإمام الحسن (علیه السلام): ص ۴۶٫

[۳۱] ـ کلمه الإمام الحسن (علیه السلام) : ص ۱۲۹٫

[۳۲] ـ کلمه الإمام الحسن (علیه السلام) : ص ۱۹۸٫

[۳۳] ـ کلمه الإمام الحسن (علیه السلام) : ص ۲۰۹٫

[۳۴] ـ کلمه الإمام الحسن (علیه السلام) : ص ۲۰۹٫

[۳۵] ـ نزهه النّاظر و تنبیه الخاطر: ص ۷۳، ح ۱۸، بحارالأنوار: ج ۷۸، ص ۱۱۲، س ۱۵٫

[۳۶] ـ کلمه الإمام الحسن (علیه السلام): ص ۱۳۹، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۱۳، ح ۷٫

[۳۷] ـ کلمه الإمام الحسن (علیه السلام): ص ۱۳۹، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۰۵، ح ۴٫

[۳۸] ـ کلمه الإمام الحسن (علیه السلام): ص ۱۳۹٫

[۳۹] ـ کلمه الإمام الحسن (علیه السلام): ص ۳۶، بحارالأنوار: ج ۴۴، ص ۱۳۸، ح ۶٫

[۴۰] ـ کلمه الإمام الحسن (علیه السلام) ص ۳۷، بحارالأنوار: ج ۴۴، ص ۱۳۸، ح ۶٫

[۴۱] ـ إحقاق الحقّ : ج ۱۱، ص ۲۰ س ۱، بحارالأنوار: ج ۴۴، ص ۳۰٫

آداب مهمانی در اسلام

آداب مهمانی در اسلام

بعضی، از مهمان گریزانند. برخی هم مهمان دوستند. هر کدام هم نشان دهنده خصلت درونی افراد است. حضرت علی(ع) را اندوهگین دیدند. پرسیدند: یا علی! سبب اندوه شما چیست؟ فرمود: «یک هفته است که مهمانی برایم نیامده است!…» (۱) .

این کجا؟ و آن که آمدن مهمان را نزول بلا می شمارد و کوه غم بردلش می افتد و عزا می گیرد، کجا؟ برکت خانه، در آمد و شد مهمان است. مهمان رحمت الهی است و....

ادامه نوشته

پیامکهای رمضانیه

جویند همه هلال و من ابرویت / گیرند همه روزه و من گیسویت

از جمله ای دوازده ماه تمام / یک ماه مبارک است ، آن هم رویت

فرا رسیدن ماه مبارک رمضان برشما مبارک باد


امام صادق-ع:

خواب روزه دار عبادت ،خاموشی او تسبیح ، عمل وی پذیرفته شده

و دعای او مستجاب است . . .

ادامه نوشته

هفت مصیبت بزرگ و عدم استجابت دعاها

حضرت اميرالمؤ منين امام على ابن ابیطالب عليه السلام روز جمعه در كوفه سخنرانى زيبايى كرد، در پايان سخنرانى فرمود: اى مردم ! هفت مصيبت بزرگ است كه بايد از آنها به خدا پناه ببريم :

1- عالمى كه بلغزد.

2- عابدى كه از عبادت خسته گردد.

3- مؤ منى كه فقير شود.

4- امينى كه خيانت كند.

5- توانگرى كه به فقر درافتد.

6- عزيزى كه خوار گردد.

7- فقيرى كه بيمار شود.

دراين وقت مردى برخواست،عرض كرد: يااميرالمؤ منين!خداونددرقرآن مى فرمايد: ((ادعونى استجب لكم )): مرابخوانيد،دعا كنيد،تادعايتان رامستجاب كنم. امادعاى ما مستجاب نمى شود؟

حضرت فرمود: علتش درهشت مورد از دلهاى شماست:

1 : اين كه خدا را شناختيد، ولى حقش را آن طور كه بر شما واجب بود بجا نياورديد، از اين رو آن شناخت به درد شما نخورد.

2: به پيغمبر خدا ايمان آوريد ولى با دستورات او مخالفت كرديد و شريعت او را از بين برديد! پس نتيجه ايمان شما چه شد؟

3 :قرآن راخوانديدولى به آن عمل نكرديدو گفتيد: قرآن را به گوش و دل مى پذيريم اما به آن به مخالفت برخواستيد.

4: گفتيد ما از آتش جهنم مى ترسيم در عين حال با گناهان و معاصى به سوى جهنم مى رويد.

5:گفتيدبه بهشت علاقه منديم امادرتمام حالات كارهايى انجام مى دهيدكه شماراازبهشت دورمى سازد.پس علاقه وشوق شمانسبت به بهشت كجاست ؟

6 :نعمت خداراخورديد،ولى سپاسگزارى نكرديد.

7 : خداوند شما را به دشمنى با شيطان دستور داد و فرمود: ((ان شيطان لكم عدو فاتخذوه عدوا)):شيطان دشمن شماست ، پس ‍ شما او را دشمن بداريد! به زبان با او دشمنى كرديد ولى در عمل به دوستى با او برخاستيد.

8 : عيبهاى مردم را در برابر ديدگانتان قرار داديد و از عيوب خود بى خبر مانديد (ناديده گرفتيد) و در نتيجه كسى را سرزنش مى كنيد كه خود به سرزنش سزاوارتر از او هستيد.

با اين وضع چه دعايى از شما مستجاب مى شود؟ در صورتى كه شما درهاى دعا و راه هاى آن را بسته ايد پس از خدا بترسيد و عملهايتان را اصلاح كنيد و امر به معروف كنيد و نهى از منكر نماييد تا خداوند دعاهايتان را مستجاب كند

منابع: داستانهاى بحارالانوار جلد 4،محمود ناصرى

        بحار ،ج 93، ص 277.

متن درسهایی از قران به همراه پاسخ سوالات

متن درسهایی از قران به همراه پاسخ سوالات

موضوع: پرسش‌ها و پاسخ‌هايي درباره‌ي پيامبران(1)
تاريخ پخش:  20/05/90

بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

بحث‌هاي رمضان نود را يك رنگي به آن داديم، كه يك سري سؤالها را جواب بدهيم، در اين جلسه بيست و هشت دقيقه‌اي كه من صحبت مي‌كنم، چند تا بحث راجع به بحث نبوت هست مي‌خواهم مطرح كنم. شما عزيزان هم يك طوري گوش بدهيد كه بتوانيد تا آخر عمر با اين بحث‌ها اگر كسي شبهه‌اي مطرح كرد جواب بدهيد. چند تا سؤال جدي و جواب‌هاي جدي‌تر انشاءالله...
سؤال اول: 1- آيا انبيا نوابغ هستند؟ پاسخ: هرگز! به خاطر اينكه ...

ادامه نوشته

یک سوال علمی از علمای اهل تسنن

یک سوال علمی از علمای اهل تسنن

بسم الله الرحمن الرحیم


نامه حسن جلالیان ( استاد طب آب درمانی ) خطاب به علمای محترم اهل سنت در سرتاسر دنیا درمورخ 9/11/1389 منتشر شد و در این نامه یک سوال از علمای محترم اهل سنت پرسیده شده است که :


بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم پیشوای حضرت فاطمه چه کسی بوده است ؟


ولی تاکنون هیچ پاسخی دریافت نشده است .


 این نامه برای جناب مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی ( امام جمعه مسجد مکی زاهدان و مدیر حوزه علمیه دارلعلوم مسجد مکی زاهدان ) و برای جناب مولوی عبدالمجید مرادزهی خاشی ( استاد حوزه علمیه دارالعلوم مسجد مکی زاهدان ) به شماره 05412437676و09123264905 و جناب اقای مفتی محمد قاسم قاسمی (مفتی دارالعلوم مسجد مکی زاهدان) به شماره 05412415141 و 09155419588 و برای دارلافتاء سراوان به شماره 05485272342 فاکس شده است و برای شبکه ماهواره ای نور که شبکه اهل سنت است برای 2 ایمیلشان به ادرس های : ایمیل های شبکه ماهواره ای نور kankash@nourtv.net borna@nourtv.net ارسال شده . وبرای ایمیل دانشگاه الازهر مصر به ادرس : ادرس سایت دانشگاه الازهر مصر www.azhar.edu.eg ایمیل دانشگاه الازهر مصر info@azhar.edu.eg ارسال شده است .و همچنین برای تعدادی از وب سایت ها و وبلاگهای اهل سنت نیز ارسال شده است و برای برخی از علمای دیگر اهل سنت بصورت پیامک اطلاع داده شده است ولی تاکنون که 21/2/1390 است هیچ عالمی از علمای اهل سنت پاسخ نداده اند . و به راستی چه پاسخی دارند که بدهند ؟پاسخ این سوال 3گزینه بیشتر ندارد :


1- اگر علمای اهل سنت بگویند حضرت فاطمه بعد از پیامبر (ص) پیشوایی نداشته است که انوقت با احادیثی که درمنابع مهم ومعتبر خودشان وجود دارد چه بکنند ؟ مانند صحیحین( صحیح بخاری و صحیح مسلم ) مبنی براینکه مَنْ ماتَ وَ لَیْسَ فِی عُنُقهٍ بَیْعَةٌ ماتَ مِیْتَةٌ جاهِلَّیِةً (هرکس باید بیعت پیشوایی را بر گردن داشته باشد وگرنه مرگش بمانند مرگ جاهلیت است ..) منبع حدیث - صحیح مسلم- کتاب الاماره - باب وجوب ملازمه جماعه المسلمین عند ظهور الفتن و فی کل حال…. حدیث ۱۸۵۱ص۵۳۲ چاپ مصر (مکتبه عبادالرحمن ) در این صورت مرگ حضرت فاطمه سلام الله علیها به مرگ جاهیت بوده است !!!!!!!!!!!!!!!!!! و ایا می توانند چنین پاسخی بدهند ؟


2- علمای اهل سنت اگر پاسخ بدهند که پیشوای حضرت فاطمه جناب ابابکر بوده است آنوقت با احادیثی که در معتبرترین منابع اهل سنت یعنی صحیحین ( صحیح بخاری و صحیح مسلم )و از ام المومنین عایشه بنت ابابکر نقل شده چه کنند ؟ مانند این احادیث : ام المومنین عایشه می فرمایند: …فَغَضََبتْ فاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللهِ (صلی الله علیه و سلم)، فَهَجَرتْ اَبابَکر، فَلَمْ تَزَلْ مُهاجِرَتَهُ حَتَّی تُوُفَّیَتْ وَ عاشَت ْ بَعْدَ رسول الله (صلی الله علیه وسلم) ستة اَشْهُرٍ. …. پس غضب کرد فاطمه دختر رسول خدا (ص) و روی برگردانید از ابابکر و این روی برگردانیدن ادامه داشت تا وفاتش و فاطمه شش ماه زندگی کرد بعد از رسول خدا (ص). الف- صحیح بخاری– کتاب فرض الخمس – باب فرض الخمس – حدیث ۳۰۹۳ ص۶۵۲ – چاپ بیروت ( شرکه دارالارقم بن ابی الارقم ) ب- صحیح مسلم – کتاب الجهاد و السیر – باب قول النبی صلی الله علیه و سلم. لا نورث… حدیث ۱۷۵۹ – چاپ مصر (مکتبه عبادالرحمن ) ص ۴۹۸ ام المومنین عایشه در روایت دیگری نیز می فرماید : ….. فَهَجَرتْهُ فَلَمْ تُکَلَّمهُ حَتّی تُوُفَّیَتْ وَ عاشَتْ بَعْدَ الَّنبیِ (صلی الله علیه وسلم) سِتَّةَ اَشْهُرٍ فَلَمّا تُوُفَّیتْ،‌دَفَنَها زَوْجُها عَلیٌ لَیْلاً، وَ لَمْ یُوذِنْ بِها اَبابَکْرٍ وَ صَلی عَلَیْها …. … فاطمه روی برگردانید از ابابکر و با اوسخن نگفت تا وفاتش و ۶ ماه بعد از پیامبر (ص) زندگی کرد و بعد از وفاتش همسرش علی او را شبانه دفن کرد و برای نماز و دفنش ، ابابکر را خبر نکرد…. الف- صحیح بخاری – کتاب المغازی – باب غزوه خیبر- حدیث ۴۲۴۰ و ۴۲۴۱ – ص ۸۸۴ – چاپ بیروت (شرکه دارالارقم بن ابی الارقم ) ب- صحیح مسلم- کتاب الجهاد و السیر – باب ۱۶ (باب قول النبی صلی الله علیه و سلم، لانورث ما ترکنا فهو صدقه) حدیث ۱۷۵۹ ص ۴۹۸ – چاپ مصر (مکتبه عبادالرحمن ) می بینیم که حضرت فاطمه سلام الله علیها بر ابوبکر غضب کرده و از او روی برگردانیده و هرگز با او سخن نگفته ا ست تا هنگام وفاتش .پس پیشوای حضرت فاطمه ابابکر نبوده است .


 3- علمای اهل سنت اگر پاسخ دهند که امام الوصی علی ابن ابیطالب پیشوای حضرت فاطمه سلام الله علیها بوده است که آنوقت کل داستان اهل سنت زیر سوال خواهد رفت چون حضرت فاطمه معیار تشخیص حق از باطل است و غضب و خشنودی حضرت فاطمه غضب و خشنودی خداست زیرا پیامبر اکرم صلوات الله علیه در باره فاطمه فرموده اند : ان الله یغضب لغضبک یا فاطمه و یرضی لرضاک ای فاطمه بدرستی که خدا غضب می کند به غضب تو وخشنود می شود به خشنودی تو المستدرک علی الصحیحین ج ۳ ص۱۶۷ .حدیث ۴۷۳۰ ( و منابع دیگر مانند الصواعق المحرقه حافظ ابن حجر مکی ص ۱۰۵ و تهذیب التهذیب ج ۱۲ ص ۴۴۲ حافظ ابن حجر عسقلانی نیز وجود دارد ) و ملاحظه می فرمائید که این حدیث بطور کامل مطلق است و هیچ قیدی ندارد وقتی پیامبر خدا صلی الله علیه وآله می فرمایند : ” خداوند به غضب فاطمه غضب می کند ” قیدی بر آن قرار ندادند که : اگر چنین و چنان بود ،یا به فلان شرط ، یا اگر غضبش به فلان علت بود ،این غضب به چه سببی باشد ؟ نسبت به چه کسی باشد ؟ در چه زمانی باشد ؟ هیچ اشاره ای ندارد و بطور کامل مطلق است . وپر و اضح است که کسی غضب و خشنودی اش برابر با غضب و خشنودی خداست که از هرگونه آلودگی و گناه و اغراض نفسانی پاک و پاکیزه باشد تا غضب و خشنودی اش مبنایی خدایی داشته باشد و به استناد آیه تطهیر حضرت فاطمه از تمام آلودگی ها و گناهان و ناپاکی ها مبراست و آن بانوی مکرم مطهره است ام المومنین عایشه می فرماید : خرج النبی صلی الله علیه و سلم ،غداه و علیه مرط مرحل من شعر اسود فجاءالحسن بن علی فادخله ثم جاء الحسین فادخل معه ثم جائت فاطمه فادخلها ثم جاء علی فادخله ثم قال : ( انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا ) الاحزاب :۳۳ رسول خدا صلی الله علیه و آله صبحگاهان از منزل خارج شد ، ردایی ( عبایی) از موی سیاه که شعری از اسود بر آن نقش بسته بود بر تن داشت ، حسن بن علی امد ، پس به زیر عبا داخل شد . سپس حسین آمد اوهم داخل در زیر عبا شد . سپس فاطمه آمد و او هم داخل در زیر عبا شد . سپس علی آمد و او هم داخل در زیر عبا شد . سپس پیامبر گفت : (جز این نیست که خدا اراده کرده است که پلیدی و ناپاکی را از شما اهل بیت بزداید و پاک وپاکیزه اتان فرماید ) صحیح مسلم – کتاب فضائل الصحابه – باب فضائل اهل بیت النبی صلی الله علیه وسلم – حدیث ۲۴۲۴ ص ۶۸۶ – چاپ مصر (مکتبه عبادالرحمن ) ومی بینید که علمای اهل سنت جز این 3 گزینه راه دیگری ندارند برای پاسخ به سوال مطرح شده درنامه اقای حسن جلالیان جز سکوت . چون هر کدام از 3 گزینه را انتخاب نمایند دچار مشکلات مهمی در توجیه ان برای پیروان مذهب اهل سنت میشوند لذا گزینه ( سکوت ) را برگزیده اند .


واین راز پاسخ ندادن علمای اهل سنت به نامه آقای جلالیان است . اما حقیقت بر اهل خرد و کسانی که حق پذیرند و از هرگونه تعصب ولجاجتی منزه اند آشکار خواهد شد .


 اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا 21/2/1390

 http://sunniha.blogfa.com

 http://ahle-tasanon.blogfa.com

 http://ahle-sunnat.blogfa.com

 http://janam-fatemeh.blogfa.com

 http://www.shafagar.com


اوقات شرعی شهرهای استان آذربایجانشرقی در ماه مبارک رمضان90

سلام

فایل pdf اوقات شرعی شهرهای استان آذربایجان شرقی به تفکیک شهر وبه تفکیک روز درماه مبارک رمضان سال ۱۳۹۰ که به صورت فشرده(rar) بوده وپس ازدانلود آنرا ازحالت فشرده خارج کرده ودرحالت pdf مشاهدهکنید.

التماس دعا

دانلود کنید/اندازه : 5.9MB

چگونه نشستن در مهمانی

چگونه نشستن در مهمانی

شاید شنیده باشید که حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم  هرگز چهار زانو نمی نشستند و می فرمودند که نشانه ی فروتنی و تواضع این است که شخص راضی باشد به جایی (محل نشستن در مهمانی ) که پایین تر از مکانی باشد که شایسته ی اوست. و امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند : هر کسی که راضی شود به در جایی که مناسب شرف او از آن مکان بهتر باشد پیوسته خداوند و ملائکه بر او صلوات می فرستند تا از جایش برخیزد.

امیر المؤمنین حضرت علی علیه السّلام فرمودند : کسی که مجموع این سه خصلت یا یکی از آنها در او نباشد و در صدر مجلس بنشیند احمق است ، اول آنکه هر چه بپرسند او بتواند جواب دهد . دوم اگر دیگران ناتوان شدند از آنکه حق را بیان کنند او بتواند حق را بیان کند و سوم آنکه بتواند کسی را راهنمایی کند که صلاح او در آن باشد.

امیر المؤمنین حضرت علی علیه السّلام فرمودند : آگاه باشید که بر سر راه نشینید.

حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم به امیر المؤمنین حضرت علی علیه السّلام وصیت فرمودند: ۸ شخص هستند که اگر خوار بشوند کسی جز خود را نباید ملامت کنند ، کسی که بر سر سفره ای حاضر شود که او را دعوت نکرده باشند ، کسی که به صاحب خانه تحکم کند ، کسی که از دشمن خود انتظار خوبی داشته باشد ، کسی که توقع خوبی از لئیم و بخیل بکند ، کسی که خود را وارد راز دو نفر بکند بدون آنکه آنها به او اجازه داده باشند و کسی که پادشاه را کوچک کند و کسی که در مهمانی در جایی بنشیند که شایسته ی او نباشد و کسی که با شخصی صحبت کند که به حرف اش گوش نمی دهد

 منبع :

 حلیة المتّقین نوشته علّامه مجلسی

اسیر موج دریایم خدایا

اسیر موج دریایم خدایا

الیمدن دوت که تنهایم خدایا

اگر چه گئتمیشم چوخ راه وبیراه

مطیع حکم الایم خدایا

نه مست ساغراهل یقینم

نه غرق حب دنیایم خدایا

ئولوبدی قلب پاکیم سوگوارم

سزاوار تسلایم خدایا

قالان بیر گوزیاشیمدور بیرده عشقیم

وگرنه یوخدی سرمایم خدایا

ئوزون امر ایلیوبسن مصحفونده

که قاف عرشه عنقایم خدایا

ولی من اولموشام نفسون اسیری

غریق بحر رویایم خدایا

هدایت ایله بو عبد ذلیلی

وگرنه پاک رسوایم خدایا

چهل حدیث ماه مبارک رمضان

چهل حدیث ماه مبارک رمضان

قال الله تبارك و تعالى: «أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد روزه بر شما نوشته (واجب) شد، چنانكه بر آنان كه پيش از شما بوده‏اند واجب شده بود باشد كه پرهيزگار شويد.

سوره بقره، آيه 183

رسول الله (صلی الله علیه و آله)
1. أیُّهَاالنّاس إنَّه قَد أقبَل إلَیکُم شَهر الله بِالبَرکَةِ والرَّحمَةِ والمَغفِرة، ...

ادامه نوشته

خدايا گداي عطاي توام

خدايا گداي عطاي توام

گدايم گداي سراي توام

خدايا پناهي،توخود چون گواهي،الهي مدد

كريمي رحيمي،به دردم عليمي،الهي مدد


درهر پريشان دلي را زدم

همي انتظار نداي توام

گهي بي تو گه با توگه از تودور

گهي غافلم گه فناي توام

ندارم رجايي،خدايا پناهي،الهي مدد

خدايا غريبم،ضعيف وذليلم،الهي مدد


الهي خطاكار وعاصي منم

گنهكارم وخسته راهي منم

منه رحم ائت الله،مني عفو ائت الله،الهي مدد

پشيمانم الله،مني عفو ائت الله،الهي مدد