متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-31 فروردین 91


موضوع: شيوه‌هاي تعليم و تربيت(2)
تاريخ پخش:  31/01/91
قرآن در آخر سوره‌ي «اقْرَأْ» كه سجده واجب دارد. چهار جاي قرآن چهار آيه داريم هركس بخواند بايد سجده واجب كند. يكي اين است. من نمي‌خوانم شما هم نخوانيد. سوره‌ي علق اولش مي‌گويد: «اقْرَأْ» برو سراغ خواندن، قرائت كن، آخرش آيه‌ي سجده واجب دارد. آخر سوره‌ي علق مي‌گويد: بايد سجده كني و به خدا قرب پيدا كني. يعني چه؟ يعني آموزش و پرورش، دانشگاه، حوزه، تمام مسؤولين فرهنگي، ارشاد، فيلم‌ساز، تمام كساني كه دستشان در فرهنگ است بايد «اقْرَأْ»‌شان به سجده ختم شود. اگر باسواد شديم،بنده‌ي خدا نشديم اين «اقْرَأْ» وبال است. علمي مفيد است كه ما را بنده‌ي خدا كند. بايد دبيرستاني ما بيش از راهنمايي‌ها در نماز جماعت بيايند. بايد دانشجوهاي ما بيش از دبيرستاني‌ها بيايند. بايد ترم ششمي‌ها بيش از ترم دومي‌ها به استاد دانشگاه سلام كنند.
هركس باسوادتر است بايد تواضعش به پدر و مادرش بيشتر باشد، به معلمش بيشتر باشد.....

متن کامل+جوابها: در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد


ادامه نوشته

امام هادی عليه السلام و نذر مادر متوكل

نذر مادر متوكل
شيخ مفيد مى گويد:
ابوالقاسم ، جعفر بن محمد، برايم نقل كرد: متوكل بر اثر دمل و زخم بزرگ و عميقى بيمار شد و در شرف مرگ بود و احدى جرات نداشت دست به زخمش بزند. مادرش نذر نمود كه اگر شفا يابد، مال بسيارى به ابوالحسن ، على بن محمد عليه السلام ببخشد.
فتح بن خاقان به متوكل گفت : كاش كسى را نزد آن مرد (امام دهم عليه السلام ) گسيل مى داشتى و از او كمك مى خواستى ! شايد نزد او چيزى باشد كه وسيله گشايش تو شود.
متوكل دستور داد تا چنين كنند؛ كسى نزد آن حضرت فرستادند و مرض او را گفتند. آن شخص بازگشت و اين دستور را آورد كه : از پشكل گوسفند بگيرند و در گلاب حل كنند و بسايند و بر آن دمل گذارند، كه اين اذن خدا نافع است .
پس به دستور عمل كرد و آنرا بر زخم گذاشت . زخم باز شد و هر چه در آن بود خارج شد. مادر متوكل چون خبر سلامتى فرزند را شنيد، ده هزار دينار براى امام عليه السلام فرستاد و متوكل از بيمارى بهبود كامل يافت . چند روز بعد، بطحائى ، نزد متوكل از حضرت سعايت كرد كه اموال و اسلحه ها نزد اوست . متوكل به سعيد حاجت دستور داد تا شبانه به خانه آن حضرت عليه السلام حمله برد و هر چه مال و اسلحه بيابد نزد او بياورد.
سعيد حاجب مى گويد: شبانه قصد خانه آن حضرت را كردم ، و نردبانى به همراهم بردم ، سر بام رفتم و در تاريكى مانده بودم كه چگونه و از كجا وارد خانه شوم . امام فرياد زد:
اى سعيد! به جاى خود باش تا برايت شمع بياورند.
طولى نكشيد كه شمعى آوردند و من فرود آمدم . ديدم آن حضرت ، جبه پشمينى پوشيده و كلاه پشمينى بر سر نهاده و سجاده اس از حصير برابر اوست .
ترديد نكردم كه مشغول نماز بوده است .
فرمود:
اين اتاقها در اختيار تو.
من به همه اتاقها رفتم و بازرسى كردم و چيزى نيافتم .يك كيسه اشرفى در خانه بود كه مهر مادر متوكل ، بر سرش پديدار بود و يك كيسه ديگر هم با همان مهر موجود بود.
امام به من فرمود:
اين جا نماز را هم بازرسى كن !
من آنرا برداشتم كه يك شمشير غلاف كرده ؛ زيرا آن بود، آنها را برداشتم و نزد متوكل بردم و چون به مهر مادرش نگاه كرد، او را خواست . مادرش نزد او رفت .
يكى از خدمتكاران خاصش از گفت و گوى آنان چنين مرا خبر داد كه مادرش به او گفت ، در بيمارى تو چون نا اميد شدم ، نذر كردم ، كه اگر شفايابى ، از مال خود، ده هزار دينار براى او بفرستم ، و چون بهبود يافتى آنها را فرستادم و اين هم مخر من است كه بر كيسه مى باشد. سپس كيسه ديگر را گشودند و در آن چهار صد اشرفى بود. متوكل يك كيسه پر از پول ديگر نيز بر آنها افزود و به من گفت : اينها را ببر و شمشيرش را نيز بدو باز گردان !
من نيز چنين كردم و خدمت امام رسيدم و از او شرم نموده ، گفتم : ورود بدون اجازه به خانه شما براى من سخت است ؛ ولى من ماءمورم و چاره اى ندارم .
ايشان در پاسخ فرمود: و سيعلم الذين ظلموا اى منقلب ينقلبون ؛ (شعراء آيه 227)
و آنان كه ستم كردند، به زودى دريابند كه به چه كيفرگاه و دوزخى بازگشت مى كنند.


منبع: رسالت امامت ، ص 225.

استدلال قرآنى

استدلال قرآنى

پس از رحلت رسول خدا (صلّى الله عليه و آله) وقتى كه ابوبكر بر مسند خلافت نشست ؛ منافقين باغ فدك را كه از مِلك پيامبر
(صلّى الله عليه و آله) بود و به فاطمه (عليهاالسّلام) مى رسيد؛ غصب كرده و عامل آنحضرت را از فدك ، بيرون راندند.
على
(عليه السّلام) به فاطمه (عليهاالسّلام) فرمود: ((برو نزد ابوبكر، ارِث خودت را از او بگير.))

فاطمه (عليهاالسّلام) نزد ابوبكر آمد و فرمود: ((ارثى كه از ناحيه پدرم (رسول خدا(صلّى الله عليه و آله))رسيده ، به من برگردانيد.)) ابوبكر گفت : ((پيامبران ارث نمى گذراند))

فاطمه (عليهاالسّلام) فرمود: ((آيا سليمان از پدرش داوود ارث نبرد؟ كه خداوند مى فرمايد: (وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داودَ) ))(1)

ابوبكر خشگمين شد و گفت : ((پيامبر ارث نمى گذارد.))

فاطمه (عليهاالسّلام) فرمود: ((آيا زكريّاى پيغمبر عرض ‍ نكرد: (فَهَبْ لى مِنْ لَدُنْكَ وَلِيّاً وَ يَرِثُنى وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوب ):(2) ((خدايا از پيشگاهت به من جانشينى ببخش ، كه وارث من و آل يعقوب باشد.)

ابوبكر باز همان سخن قبل را تكرار كرد كه پيامبر ارث نمى گذارد.

فاطمه (عليهاالسّلام) فرمود: ((آيا خداوند در قرآن نفرموده است كه : (يُوصيكُمُ اللّهُ فى اَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الاُنْثَيَيْنِ):(3) ((شما را در مورد فرزندانتان ، سفارش ‍ مى كنم كه براى فرزند پسر، مطابق نصيب دو دختر بدهيد.))

ابوبكر باز همان جواب را داد و گفت : ((پيامبر از خود ارث نمى گذارد)).

به اين ترتيب ، فاطمه (عليهاالسّلام) با استدلال قرآنى ، حق ارث خود را ثابت نمود، ولى جواب درستى نشنيد و در برابر چنين منطق الهى او را مظلوم كردند.(4)


1- نمل / 16.
2- مريم / 5 و 6.
3- نساء / 11.
4- كشف الغمه ، ج 2، ص 37.

مرا به كارى آگاه كن كه به بهشتم برد!

معاذ بن جبل گفت : پيامبر را گفتم : مرا به كارى آگاه كن كه به بهشتم برد! و از آتش دوزخ دور دارد. 

رسول (ص ) گفت : از كار بزرگى سؤ ال كردى . اما بر كسى كه آن را انجام دهد دشوار نيست .

 خدا را بندگى كن !

 و هيچ چيز را انباز او قرار مده ! 

و نماز به پا دار! و زكاة بده !

و در ماه رمضان روزه بگير و حج خانه خدا را به جاى آر! 

پس آنگاه گفت : خواهى ترا به درهاى خير هدايت كنم ؟ 

گفتم : آرى اى فرستاده خداوند! 

گفت : روزه همچمون سپرى است و صدقه آتش خطاكارى ها را خاموش مى كند. همچنانكه آب ، آتش ‍ را فرو مى نشاند. 

نماز انسان در دل شب ، شعار نيكوكارانست . سپس اين آيه را برخواند: (تتجافى جنوبهم عن المضاجع ...) 

سپس گفت : خواهى تو را به اساس هر كار و ستون استوار و نقطه اوج آن آگاه كنم ؟ 

گفتم : آرى اى فرستاده پروردگار!

 گفت : پايه آن اسلام است و ستون استوار آن نماز و نقطه اوج آن جهاد در راه خدا است 

سپس گفت : خواهى تو را به اساس ‍ كلى آن آگاه كنم 

گفتم آرى اى فرستاده خدا

 گفت : اين را در اختيار خود بگير و به زبانش اشاره كرد. 

گفتم : آيا ما را به آنچه گوييم باز خواست كنند؟

گفت : اى معاذ! مادرت به عزايت بنشيد! جز اينست كه مردمى كه به رو، يا دماغ در آتش افتد، درو شده زبانهاى خود بوده اند.


کشکول شیخ بهایی

گهرهای نقوی

امام هادى عليه‏ السلام فرمود: مصيبت براى ‏كسى ‏كه صبر مى ‏كند، يـك مشـكل بيش نيـست، ولى براى كسى كه بى‏ تابى مى‏ كند، دوتاست.

...
ادامه نوشته

والپیپر های مذهبی حضرت هادی ( علیه السلام )

دانلود والپیپر مذهبی ، دانلود والپیپر اهل بیت ، دانلود والپیپر حضرت امام علی النقی،دانلود والپیپر امام هادی، دانلود والپیپر امام دهم

ادامه نوشته

سرت را بالا بگیر مرد ....

سرت را بالا بگیر مرد ....

دلم یک تکه از نان خشک این سفره را می خواهد

می خواهم دولا شوم 

پسر بچه ی کوچک خانه بعد از خوردن غذا سوارم شود

صدای "خر" در بیاورم

که شاید بخندد و با خنده هایش سیر گریه کنم

دلم می خواهد کباب داغ بخرم، بدهم دست بابای خانه

بعد پشت در بنشینم و از صدای خنده ی بچه ها  "های های" گریه کنم

کاش یکی زیر عکس می نوشت اینها دهک چندم جامعه هستند

کاش می شد ازشان بپرسم

"چرا یارانه تان را خرج نمی کنيد ؟!"

وقتی به قول جناب رئیس مجلس با "۱۰۰ میلیون" بشود وسط تهران خانه ی متوسط اجاره کرد

تو باید کجای شهر زندگی کنی؟!

من اما جايي سراغ دارم  که قیمت ها مناسب است "سری آنجا بزن"

محله ی "دکتر" اینا!

با تشکر از وبلاگ مهدی جان

 

به غلامی تو شاها نه لیاقت است مارا

ز غم تو گشته ویران دل زار عاشقانت

 زفراق رویت ای گل شده ایم نغمه خوانت

دل عالمی و دلها زغم تو غرق در خون

 مکش از ملال شاها دگر ابروی کمانت

توکه بال رحمتت بر سر ما فکنده سایه

 زچه رو نهانی از ما به کجاست آشیانت

همه از پی تو پویان همه خسته ایم و بی جان

 تو که جان ماسوایی ملکا قسم به جانت

چه خوش است دیده ما شود از رخ تو روشن

 چه خوش است گوش ما را بنوازی از بیانت

به غلامی تو شاها نه لیاقت است مارا

 که خوریم غبطه ها بر سگ درب آستانت

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-24 فروردین 91

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات

موضوع: شيوه‌هاي تعليم و تربيت(1)
تاريخ پخش:  24/01/91

در قرآن يك آيه داريم مي‌گويد: هرچه خوبي است از خداست. هرچه بدي است از شما. «ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّه‏ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِك‏» (نساء/79) سيئه از تو است، بدي از تو است. خوبي از خداست. چطور اين آيه را تفسير كنيم؟ با يك مَثل. كره‌ي زمين دور خودش و خورشيد مي‌گردد. هميشه يك جايش روشن است و يك جايش تاريك است. هرجايش روشن است از خورشيد است. هرجايش تاريك است از خودش است. ما هم هرچه خوبي داريم از خداست، هرچه بدي داريم از خودمان است. ...

متن کامل+جوابها: در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد
ادامه نوشته

راه سعادتمند بودن چیست؟

راه سعادتمند بودن چیست؟

از خرد کردم سوال آیا طلا باارزش است

گفت ارزش دارد اما کیمیا با ارزش است

گفتمش از کیمیا بالاتر آیا دیده ای؟

گفت آری چشم دل را طوطیا با ارزش است

گفتمش از طوطیا بهتر چه باشد درجهان

گفت خاک بی نظیر کربلا با ارزش است

گفتمش آرامش دل چیست؟ با لبخند گفت

گفتگو کردن همیشه با خدا با ارزش است

گفتمش در روز محشر بهترین سرمایه چیست؟

گفت از هر چیز اشک بی ریا با ارزش است

گفتمش کعبه چه روزی با صفا گردد ؟بگفت

دیدن مهدی به مروه از صفا با ارزش است

گفتمش دل آرزوی جنت الماوا کند

گفت از جنت یقین بزم عزا با ارزش است

گفتمش راه سعادتمند بودن چیست؟ گفت

پیروی از مکتب شیر خدا با ارزش است



:::::وَ مَن اقتدي في دِينهِ بِعَلي بنِ اَبيطالِب فقَد اهتدي؛

:::::هركس در دينش به علي‌بن‌ابيطالب(ع) اقتدا كند حتماً هدايت مي‌شود.

:::::اَللهم اَدرِ الحق مع علي حيث دار؛

:::::خدايا حق را آن جا قرار ده كه علي(ع) هست.

:::::مَن اِتّخِذ عَلَياً اماماً لِدينه فَقَد اِستَمسَك بالعروه الوثقي في دينه و نَفسهِ؛

:::::هركس علي را امام خود قرار دهد قطعاً به دست گيره محكمي در دين و جانش دست يافته است.

فخر رازي، تفسير كبير، ج 1، ص ۲۱۰ و ۲۱۲

قربان اولوم او سن دولانان کوی وبرزنه

زهرا بالاسی گلسن ئورکلر صفا تاپار

گلسن بوداغدیده ئورکلر شفا تاپار

شه لر اگر چه اگلشه بیلمز گدائیله

نقصان مقام سلطنت وپادشا تاپار

گه گه ولی رعیت ایچون بار عام ائدر

پابوس شاهه عزتیله یول گدا تاپار

تیز گل شها گدالریوه بار عام ایله

والله داریخموشوق بیزی رنج وبلا تاپار

بیر عمر سسلدیم سنی اما تاپانمادیم

شه مایل اولسا نوکری تاپسین شها تاپار

قربان اولوم او سن دولانان کوی وبرزنه

گه عطریوی مدینه گهی کربلا تاپار

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-17 فروردین 91

متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات

موضوع: اهل بيت عليهم‌السلام و رسيدگي به محرومان
تاريخ پخش:  17/01/91

آيت الله العظمي بروجردي مريض شد. شاه براي خوشنامي، پزشك فوق تخصص را از خارج به ايران آورد، براي درمان آقاي بروجردي. به اين پزشك گفتند: اين نفر اول مسلمان‌ها و شيعيان است. اين ذهنش روي پاپ رفت كه مثلاً مثل پاپ مسيحي‌ها است. وارد قم شد، قم كجا، واتيكان در ايتاليا كجا؟ مقر پاپ را مي‌بينيد چقدر تزئينات. ديد ديوارها مثل ديوار... خيلي عادي است. رفت خانه‌ي آقاي بروجردي ديد عادي است. رفت اتاق آقاي بروجردي ديد يك كرسي است و يك لحافي دارد، بحتش زد! اين دكتر گفت: من زندگي پاپ را ديدم. اين چه زندگي است؟ آن چه زندگي است؟ دسته‌ي تلفن پاپمان طلا است. دسته‌ي تلفنش و گوشي‌اش طلا است. خود همين كه رهبر مسلمان‌ها جو قرض كند. خود اينكه سر وعده بدهد. اينها مهم است. ...

متن کامل+جوابها: در ادامه متن...

براي شركت در مسابقه كليك كنيد
برای پربار شدن مطالب این وبلاگ لطفا نظر یادتون نره
ادامه نوشته

ویژه نامه شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها)

گنجینه سوالات در خصوص اهل بیت علیهم السلام

 ویژه نامه شهادت حضرت زهرا سلام الله از سایت سبطین

 ویژه نامه شهادت حضرت زهرا سلام الله از سایت (شهید آوینی)

چهل حديث « گهرهاى فاطمى » عليها السلام

چهل حدیث « سیره فاطمی » علیها السلام

 آيا كسى از علماى اهل سنت، روايت هجوم ابوبكر به خانه فاطمه زهرا سلام الله عليها را معتبر دانسته است؟

شهرستاني و روايت شهادت حضرت زهرا (س)

40 حديث از فضايل حضرت زهراء (س) در منابع أهل تسنّن

تا ابد فاطمه فاطمه است

وصاياي حضرت فاطمه (س)

حمله به خانه بي بي مظلومه فاطمه زهرا (س)

بمناسبت فرارسيدن شهادت جانسوز حضرت زهرا سلام الله عليها(نگاهي به سرگذشت زندگاني حضرت صديقه ي طاهره فاطمه زهرا سلام الله عليها (بخش اول) به قلم حجت الاسلام و المسلمين جاودان)

فاطمه سلام الله علیها، الگوی زندگانی مهدی موعود

بزرگ‏ترین فضیلت حضرت فاطمه زهرا (س) از دیدگاه رهبر کبیر انقلاب

تحلیلی از ابعاد وجودی فکری حضرت زهرا (س)

پس زمینه متحرک فاطمیه برای آندروید

کلاس تربیتی حضرت زهرا (س) تا روز قیامت برپاست

دشمـن شنـاسـى و شیـوه هـاى بـرخـورد حضـرت زهرا (س)

 تحلیلی از ابعاد وجودی فکری حضرت زهرا (س)

معنای نام « فاطمه » چیست ؟

ویژه نامه شهادت حضرت زهرا از سایت شیعه ها

غمنامه بانو

دانشنامه حضرت فاطمه رهرا سلام الله علیها(سایت حوزه)


شهادت فاطمه (س) افسانه نیست

حماسه وجود اخلاقى حضرت زهرا عليها السلام در تاريخ ‏

گوشه‏ اى از سخنان حكيمانه حضرت زهرا عليها السلام‏

احسان حضرت زهرا به مستمند

شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)

زهد و ایثار فاطمه(س)

تقویم شميم يار 91

ادامه نوشته

جبريل گلن خانه،عزاخانيه دؤندي

گل قارداش حسين گل سنه قربان آنام ئولدي

 

 

من آغليورام سن اوخي قربان آنام ئولدي

سولدي گل بي خار گلستان نبوت

 

تاپدي ابدي مغربي خورشيد فضيلت

 

قويدي آناسيز زينبي دينجلدي طبيعت

 

 

چرخون روشي كام دل ثاني يه دؤندي

 

جبريل گلن خانه،عزاخانيه دؤندي

بالينينه يتدوم آنامون من بو خياله

 

صحبت ائيليم يتمديم افسوس وصاله

 

رد ائليدم اول پرده كه سالميشدي جماله

 

 

درك ائتديم او آز سنّيده معدود ياشيمدا

 

زلف آغاروب قاره توكي يوخدي باشيندا

غمله دولانور عقربه ساعت عالم

 

آهيم اوجالوبدور بؤرؤيوب عالمي نالم

 

زلفيم كيمي حاليم پوزولوب غرق ملالم

 

 

بوندان صورا زينب نقدر آغلاسا خوشدي

 

قنفذ مني آخر آناسيز قيزلارا قوشدي

 

مرحوم انور اردبيلي

الهي همسريم گئتدي اليمدن

الهي همسريم گئتدي اليمدن

 

يارالي دلبريم گئتدي اليمدن

علينون فاطمه بال وپريدي

 

يخيلدي شهپريم گئتدي اليمدن

صفاي منزليم،چشم وچراغيم

 

گل پيغمبريم گئتدي اليمدن

ائويم روشن اولاردي طلعتوندن

 

ايشيقلي اختريم گئتدي اليمدن

سيلن گوز ياشيمي غملي يوزومدن

 

نئديم غم پروريم گئتدي اليمدن

ساق اولسيدي گوزوم ياشين سيلردي

 

سيلن اشك تريم گئتدي اليمدن

خورشيد حيا

خورشيد حيا سير ائلدي باتدي بقيعده

زهرا يارالي پيكريله ياتدي بقيعده

مولا ئوزي غسل ائتدي ئوزي كفن ائليوبدي

يدي نفريله آپاريب دفن ائليوبدي

نه داش قويولوب قبرينه نه آد يازيلوبدي

قبري خانمين حيف اولا ساده قازيليبدي


استاد عيني فرد زنجاني

اللهم عجل وفاتي سريعاً!!!!!

وصیت حضرت زهرا سلام الله علیها به حضرت زینب سلام الله علیها

معمولا اکثر خانمهایی که می خواهند وصیت کنند،بیشتر به دختر بزرگ خود وصیت وسفارشهای خود را میگویند.

تو مپندار که زینب دختری در حد سی یا چهل سال سن دارد!

نه!

زینب دختری چهار ساله است که می خواهد وصیتهای مادرش را بشنود:

دخترم بشین کنارم.اول می خواهم دعا کنم اما زحمتی برایت دارم.می خواهم برای دعای من آمین بگویی!خدایا چه خبر است؟مادرم چه درخواستي از خدا دارد؟زينب در فكر بود كه شنيد مادر شروع به دعا كرد!:اللهم عجل وفاتي سريعاً(بحارالانوار 43 /177)

خدايا چه كرده اند كه يك مادر 18 ساله آرزوي مرگ كند؟

مادري كه صاحب چهار فرزند باشد آيا مي تواند از فرزندان خود دل بكَند؟

مادري كه هنوز نه دختري را عروس كرده ، نه عروسي به خانه آورده است؟

...

دردو غميزي بير بيريزه آنديرون بالا

گون باتجاقين چراغيزي تيز يانديرون بالا

قورخوتميون ئوزوزي قرانلوقدا قالميون

سيزدن ننوز چتيندي دويا سيزده دويميون

ديداريمه گلون گوزومي يولدا قويميون

...

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد

پنج،شش،هفت،هشت،نه و ده!

 از يك اديبى روايت است كه به پسرش گفت:

پسر جانم برگير از اخلاق پسنديده پنج شماره و بپرهيز از شش خلق ناستوده، و عزت  را در هفت صفت بجو، و بر هشت خصلت حريص باش، و اگر كامياب شوى در نه خصلت به بالاترین آرزو رسيدى، و اگر ده صفت را دارا شوى هر دو جهان را بدست آوردى.

::::: اما آن پنج بر گرفتنى: نرمش، و بخشش و انصاف دادن از خويش و بركنارى از آزار كردن و خوددارى از نكوهيدنست.

::::: و اما شش ناستوده متروك: پيروى از هوس، ستمگرى، گردنكشى، سخت دلى، بد زبانى و سست انگارى بسيار است.

::::: و اما آن هفت كه بعزت رسانند: پرداخت سپرده، رازدارى، دوست‏يابى، دوست نگهدارى و گذشت از لغزش و كوشيدن در انجام نياز مردم، و چشم پوشى نزد عذر خواهى ديگران.

::::: و اما آن هشت كه حرص بر آنها بايد: بزرگداشت صاحبان فضل، روش كريمان، همراهى بدان چه دارى، نگهدارى نعمت بشكرگزارى، بدست آوردن ثواب به شكيبائى، و چشم پوشى از لغزشهاى ياران، و تحمل ناگواريها و منت نهادن براى احسان بديگران.

::::: و اما آن نه كه بمقام والا رسانند: امر بمعروف، نهى از منكر، زبان ازبيهوده نگهداشتن، چشم از بيگانه برگرفتن، نيت پاك، ترحم بر مبتلا، دوستى با دينداران، سخت نگرفتن در كارها، رضا بقسمت.

::::: و اما آن ده كه دو جهان را بدست آورى: زهد در جهان حاضر، و آمادگى براى آنچه آيد، و پرياد كردن آنچه از دست رفته  (مقصود اينست كه فرصتهاى خوبى را كه از دست رفته پرياد كند تا هميشه فرصت را غنيمت شمارد)پيوسته آمرزش خواستن، تقوى در دل داشتن، خشوع دل، پرياد كردن خدا و رضا به هر كار خدا سبحانه، چسبيدن براستگوئى و كار كردن بدان چه مايه نجات است.


منبع:گنجينه معارف شيعه-ترجمه كنز الفوائد و التعجب    ج‏2    207    فصل: در ادب و اخلاق

کیفیت حشر حضرت زهرا سلام الله علیها در قیامت

الأمالي للصدوق  الطَّالَقَانِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَرِيرٍ الطَّبَرِيِّ عَنْ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ الْوَاحِدِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ عَلِيٍّ السُّدِّيِّ عَنْ مَنِيعِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ عِيسَى بْنِ مُوسَى عَنْ جَعْفَرٍ الْأَحْمَرِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ ع قَالَ سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيَّ يَقُولُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ تُقْبِلُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ عَلَى نَاقَةٍ مِنْ نُوقِ الْجَنَّةِ مُدَبَّجَةَ الْجَنْبَيْنِ خِطَامُهَا مِنْ لُؤْلُؤٍ رَطْبٍ قَوَائِمُهَا مِنَ الزُّمُرُّدِ الْأَخْضَرِ ذَنَبُهَا مِنَ الْمِسْكِ الْأَذْفَرِ عَيْنَاهَا يَاقُوتَتَانِ حَمْرَاوَانِ عَلَيْهَا قُبَّةٌ مِنْ نُورٍ يُرَى ظَاهِرُهَا مِنْ بَاطِنِهَا وَ بَاطِنُهَا مِنْ ظَاهِرِهَا دَاخِلُهَا عَفْوُ اللَّهِ وَ خَارِجُهَا رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَى رَأْسِهَا تَاجٌ مِنْ نُورٍ لِلتَّاجِ سَبْعُونَ رُكْناً كُلُّ رُكْنٍ مُرَصَّعٌ بِالدُّرِّ وَ الْيَاقُوتِ يُضِي‏ءُ كَمَا الْكَوْكَبُ الدُّرِّيُّ فِي أُفُقِ السَّمَاءِ وَ عَنْ يَمِينِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ عَنْ شِمَالِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ جَبْرَئِيلُ آخِذٌ بِخِطَامِ النَّاقَةِ يُنَادِي بِأَعْلَى صَوْتِهِ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ فَلَا يَبْقَى يَوْمَئِذٍ نَبِيٌّ وَ لَا رَسُولٌ وَ لَا صِدِّيقٌ وَ لَا شَهِيدٌ إِلَّا غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ فَتَسِيرُ حَتَّى تُحَاذِيَ عَرْشَ رَبِّهَا جَلَّ جَلَالُهُ فَتَنْزَخُ بِنَفْسِهَا عَنْ نَاقَتِهَا وَ تَقُولُ إِلَهِي وَ سَيِّدِي احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ مَنْ ظَلَمَنِي اللَّهُمَّ احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ مَنْ قَتَلَ وُلْدِي فَإِذَا النِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ يَا حَبِيبَتِي وَ ابْنَةَ حَبِيبِي سَلِينِي تُعْطَيْ وَ اشْفَعِي تُشَفَّعِي فَوَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا جَازَنِي ظُلْمُ ظَالِمٍ فَتَقُولُ إِلَهِي وَ سَيِّدِي ذُرِّيَّتِي وَ شِيعَتِي وَ شِيعَةُ ذُرِّيَّتِي وَ مُحِبِّيَّ وَ مُحِبِّي ذُرِّيَّتِي‏ فَإِذَا النِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ أَيْنَ ذُرِّيَّةُ فَاطِمَةَ وَ شِيعَتُهَا وَ مُحِبُّوهَا وَ مُحِبُّو ذُرِّيَّتِهَا فَيُقْبِلُونَ وَ قَدْ أَحَاطَ بِهِمْ مَلَائِكَةُ الرَّحْمَةِ فَتَقْدُمُهُمْ فَاطِمَةُ ع حَتَّى تُدْخِلَهُمُ الْجَنَّةَ

(توضيح قال الفيروزآبادي المدبج المزين و قال الجزري فيه كان له طيلسان مدبج هو الذي زينت أطرافه بالديباج قوله الأذفر أي طيب الريح قوله داخلها عفو الله كناية عن أنها مشمولة بعفو الله و رحمته و تجي‏ء إلى القيامة شفيعة للعباد معها رحمة الله و عفوه لهم و قال الفيروزآبادي زخه دفعه في وهدة و زيد اغتاظ و وثب انتهى و التشفيع قبول الشفاعة)

شيخ صدوق در كتاب امالى از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم روايت نموده است:

هنگامى كه روز قيامت فرا مى‏رسد دخترم فاطمه در حالى مى‏آيد كه بر يكى از ناقه‏هاى بهشتى سوار است و از دو پهلوى آن ناقه حريرهاى بهشتى آويزان، مهار آن از مرواريد تازه، پاهايش از زمرّد سبز، دم آن از مشك ناب، ديدگانش از درّ و ياقوت سرخ خواهد بود.

قبّه‏اى از نور بر پشت آن ناقه نصب شده كه اندرون آن از بيرون آشكار، ميان آن حاوى عفو پروردگار و بيرون آن رحمت خداوند رحيم است.

فاطمه تاجى از نور بر سر دارد كه داراى هفتاد پايه باشد، هر پايه‏اى از آن به وسيله مرواريدى مرصّع و نظير ستاره‏اى درخشان خواهد بود.

در طرف راست و چپ فاطمه هر كدام هفت هزار ملك خواهد بود.

جبرئيل كه در آن هنگام مهار ناقه فاطمه را گرفته است با صداى بلند خواهد گفت:

چشمان خود را ببنديد تا فاطمه دختر حضرت محمّد عبور نمايد.

در آن روز هيچ پيغمبر و رسول و صديق و شهيدى نيست مگر اينكه ديدگان خويشتن را مى‏بندد تا اينكه زهرا از صحراى محشر عبور نمايد.

هنگامى كه آن بانو به زير عرش پروردگار مى‏رسد، از آن ناقه فرود مى‏آيد و مى‏گويد:

اى پروردگار! بين من و آن افرادى كه در حق من ظلم نمودند و فرزندان مرا شهيد كرده‏اند قضاوت كن.

آنگاه از طرف خداوند رئوف ندا مى‏رسد: اى حبيبه و فرزند رسول من از من بخواه تا عطا نمايم، شفاعت كن تا من بپذيرم. به عزت و جلال خودم كه امروز ظلم و ستم هيچ ستمگرى از نظر من محو نخواهد شد.در همين زمان است كه مى‏گويد: بار خدايا! فرزندان، شيعيان، دوستان، و دوستان دوستان فرزندان مرا به من ببخش! آنگاه از طرف پروردگار جهان منادى ندا مى‏كند: فرزندان، شيعيان، دوستان، و دوست دوستان ذرّيّه فاطمه كجايند؟ ايشان عموما در حالى كه ملائكه رحمت پروردگار آنان را احاطه كرده باشند مى‏آيند. سپس فاطمه جلو مى‏رود تا ايشان را داخل بهشت مى‏نمايد.

 

خنده ای بعد از گریه!

 أمالي شيخ طوسي الْمُفِيدُ عَنِ الصَّدُوقِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ‏ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَنْ عِكْرِمَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ قَالَ لَمَّا حَضَرَتْ رَسُولَ اللَّهِ ص الْوَفَاةُ بَكَى حَتَّى بَلَّتْ دُمُوعُهُ لِحْيَتَهُ فَقِيلَ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا يُبْكِيكَ فَقَالَ أَبْكِي لِذُرِّيَّتِي وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي كَأَنِّي بِفَاطِمَةَ بِنْتِي وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِي وَ هِيَ تُنَادِي يَا أَبَتَاهْ فَلَا يُعِينُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِي فَسَمِعَتْ ذَلِكَ فَاطِمَةُ ع فَبَكَتْ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تَبْكِينَ يَا بُنَيَّةِ فَقَالَتْ لَسْتُ أَبْكِي لِمَا يُصْنَعُ بِي مِنْ بَعْدِكَ وَ لَكِنِّي أَبْكِي لِفِرَاقِكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ لَهَا أَبْشِرِي يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ بِسُرْعَةِ اللَّحَاقِ بِي فَإِنَّكِ أَوَّلُ مَنْ يَلْحَقُ بِي مِنْ أَهْلِ بَيْتِي‏

ترجمه:

شيخ طوسى در امالى به سندش از عبد اللَّه بن عبّاس روايت كرده:هنگامى كه وفات پيغمبر اسلام صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم نزديك گرديد آن حضرت به قدرى گريست كه محاسن مباركش تر شد. عرض شد: يا رسول اللَّه! چرا گريه مى‏كنى؟ فرمود: براى ذرّيّه و فرزندانم و آن ستمهايى كه از جفاكاران امّتم بعد از من به ايشان مى‏رسد، مى‏گريم. گويا مى‏بينم دخترم فاطمه زهرا بعد از من مظلوم واقع شده، هر چه صدا مى‏زند: يا ابتاه! احدى از امّت من به فرياد او نمى‏رسد. وقتى فاطمه اين مطلب را شنيد، گريان شد. پيغمبر اكرم به وى فرمود: دخترم، گريان مباش! فاطمه گفت: پدر جان! من براى ظلم‏هايى كه بعد از تو خواهم ديد گريه نمى‏كنم، بلكه براى فراقت اشك مى‏ريزم. پيغمبر فرمود: دخترم، مژده باد تو را! زيرا تو اوّلين كسى هستى كه در ميان اهل بيتم به من ملحق خواهد شد.


زندگانى حضرت زهرا عليها السلام(روحانى)

ويژه نامه زينبيه

 

ويژه نامه ولادت حضرت زينب سلام الله عليها

آشنایی با زینب سلام الله علیها

مقام حضرت زينب سلام الله عليها

ولادت حضرت زینب کبری (سلام علیها)

مقام بالای زینب کبری (س)

ويژه نامه ولادت حضرت زينب سلام الله عليها (از سايت سبطين)

ويژه نامه ولادت حضرت زينب سلام الله عليها (از سايت نور پرتال)

ويژگى‏ هاى همنشين‏

ويژگى‏ هاى همنشين‏

  قَالَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام :

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله:

قَالَتِ الْحَوَارِيُّونَ لِعِيسَى يَا رُوحَ اللَّهِ مَنْ نُجَالِسُ ؟

قَالَ :مَنْ يُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ رُؤْيَتُهُ وَ يَزِيدُ فِي عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ وَ يُرَغِّبُكُمْ فِي الآْخِرَةِ عَمَلُهُ

از حضرت عيسي (عليه وعلي نبينا سلام)مى ‏پرسند:

»مَنْ نُجالِسُ«

با چه كسى معاشرت كنيم؟ با كه رفيق و همنشين شويم؟

مى ‏فرمايد:

»مَنْ يُذَكِّرُكُمُ اللّهَ رُؤْيُتُه»

با كسى معاشرت كنيد كه وقتى او را مى ‏بينيد، به ياد خدا بيافتيد.

»وَ يَزِيدُ فِى عَلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ«

(باكسى معاشرت كنيد كه وقتى) حرف مى‏ زند، به دانش شما اضافه كند،

»وَ يُرَغِّبُكُم فِى الآخِرَةِ عَمَلُه«

(باكسى معاشرت كنيد كه)زندگى ‏اش شما را مشتاق به آخرت كند.


كافى: 1/ 39، حديث 3