متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات- سی ام خرداد 92 (92/03/30)
تاریخ شروع مسابقه:92/۰3/31
تاریخ پایان مسابقه:92/۰4/05
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...
تاریخ شروع مسابقه:92/۰3/31
تاریخ پایان مسابقه:92/۰4/05
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-دوازدهم اردیبهشت 92 (92/۰۲/۱۲)
تاریخ شروع مسابقه:92/۰۲/۱۲
تاریخ پایان مسابقه:92/۰۲/۱۸
...معلم خوب كسي است كه راحت بگويد: بلد نيستم. «قُل» بگو: «قُلْ إِنْ أَدْري» (جن/25) بگو بلد نيستم. طوري است؟ اصلاً شما سراغ داريد در آموزش و پرورشي كه يك ميليون معلم دارد؟ سيزده، چهارده ميليون هم شاگرد. اگر يك معلم داريد به من نشان بدهيد. كه يك معلمي به شاگرد راهنمايي يا دبيرستان گفت: آقا ببين من فوق ليسانس هستم يا ليسانس. راستش را ميخواهي قرآن بلد نيستم. تو شاگرد من هستي، دبيرستاني هستي، ولي قرآن را بلد هستي. بيا دور از چشم مدرسه، شبي نيم ساعت به من درس بده. اصلاً يك معلمي را داريم ضمن اينكه معلم است، شاگرد شاگردش شود؟ ما در حوزهها داشتيم كه كسي مثلاً حكمت را پيش استادي ميخوانده كه او فقهاش را پيش او ميخوانده. گفته: تو معلم فقه من باش و من معلم فلسفهي تو. در حوزه داشتيم. البته نادر است، در حوزه هم نادر است. بگوييم: بلد نيستيم....
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-پنجم اردیبهشت 92 (92/۰۲/۰۵)
تاریخ شروع مسابقه:92/۰۲/۰۵
تاریخ پایان مسابقه:92/۰۲/۱۱
...ميگفت: آقاي قرائتي تو زياد در تلويزيون ميآيي سبك ميشوي. سالي يكي دوبار بيا كه اهميت داشته باشي. خواسته باشي در همه شبكهها، همهجا با تو مصاحبه كنند و حرف بزني، سبك ميشوي. گفتم: من كه سراغ تلويزيون نرفتم، تلويزيون آمده ميگويد: حرف بزن. حالا من بگويم نخير، حديث نميخوانم. چرا نميخواني؟ ميخواهم سنگين شوم. اصلاً خدا غضب ميكند. من ضامن سبك و سنگيني خودم نيستم. من ضامن هستم اگر امكانات بود يك حديث بيشتر بخوانم. اگر شبانه روز همه دوربينها راست من باشد، همينطور بحار را باز ميكنم يكي يكي از اول حديثها را ميخوانم. اسلام كه تمام نميشود. سبك شوي، سنگين شوي. دست خداست. گفت: من كه سالي يكبار بيشتر نميآيم. گفتم: حالا... آن آقا سالي يكبار ميآيد، بنده هم هميشه شب جمعهها، گاهي وقتها همه كانالها من هستم جز كانال كولر! حالا سبك شديم، سنگين شديم. خدا خواسته باشد دلها را قرار ميدهد. نخواسته باشد، همين نان خوردن ما ايمان به غيب است. نان را آدم هرروز ميخورد، دلش را هم نميزند. بهترين غذا را پنج بار پشت سر هم بخوري، ديگر ميل نداري. خدا اراده كرده كه نان را هر شب بخورند، و مردم هم خسته نشوند. اينطور نيست، اكسيژن را دائم استفاده ميكنيم و بدمان هم نميآيد....
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...
تاریخ شروع مسابقه:92/01/29
تاریخ پایان مسابقه:92/01/04
...يك روز امام صادق(ع) يك لباس سرخ پوشيده بود. سرخ پررنگ نه، سرخ صورتي. يك نفر گفت: آقا، شما امام صادق هستي. اين پيراهن براي سوپردولوكسها است. براي جوانهاي سوپردولوكس است. آخر شما امام صادق هستي. اين در شأن شما نيست. گفت: ببينيد خانم من اين لباس را دوست دارد. اگر خانم اين لباس را دوست دارد خوب حرام هم كه نيست. بسياري از دعواهاي زن و شوهرها اين است كه خانم يك چيزي را دوست دارد و مرد هم مقاومت ميكند. ببين اينكه دوست دارد حرام است يا حلال؟ اگر حرام نيست خوب مخالفت نكن و بگذار اختلافات حل شود. دلش ميخواهد پرده اين رنگ باشد. دلش ميخواهد، خوب اين چيزي است؟ شش تا بشقاب را ميخواهد گلهايش مثل هم باشد، اگر يك گل جور ديگر باشد غصه ميخورد. ولي همين خانمها كه اين دقتها را ميكنند يك جا هم اين دقتها را نميكنند. ...
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...
تاریخ شروع مسابقه:۹۲/۰۱/22
تاریخ پایان مسابقه:۹۲/01/28
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...
تاریخ شروع مسابقه:۹۲/۰۱/۱۵
تاریخ پایان مسابقه:۹۲/01/۲۱
...تخم مرغي را كه شما رنگ ميكني، با يك خرده آب دهان پاك ميشود. اما دم طاووسي كه خدا رنگ كرده، هرچه هم شلنگ بگيري پاك نميشود. شاه عباس كو؟ پريد، كاخ؟ پريد. فرشها؟ پريد. خانوادهها، حرمسراها، زنده بادها، مردهبادها، تمام لذتهاي شاه عباس پريد. يك چيز از شاه عباس مانده است. كاروانسراي شاه عباسي است. آن هم چون در راه كربلا و مشهد براي زوارها ساخته است. الآن به شما بگويند: آقا جدّ هجدهم شما سيزده قرن پيش مرحوم شد. نگاهش كني. خوب! به جدّ هجدهم من چه كار داري كه سيزده قرن پيش، يك خرده پول بده، ميخواهيم سالگرد بگيريم. برو خدا پدرت را بيامرزد. اين خُل كيست صبح سراغ ما آمده است؟! يعني براي جدّ خودت حاضر نيستي پول بدهي. اما بگويند: براي امام حسين پول بده، پول ميدهي. چرا براي سالگرد جدّت پول نميدهي. براي سالگرد امام حسين پول ميدهي؟ چون جدّ شما طبيعي مرده، امام حسين در راه خدا رفته است. گچكارها يك اصطلاحي دارند، ميگويند:
گچ اگر كشته شود، ديوار را سفيد ميكند. اما گچ اگر مرده باشد، ديوار را سفيد نميكند. فرق است بين گچ كشته و گچ مرده. گوسفند را بكشي، گوشتش حلال است. گوسفند خودش بميرد گوشتش حرام است. كشته و مرده هردو ميروند، يكي گوشتش حلال است، يكي حرام. گچ كشته و گچ مرده. گوسفند كشته و گوسفند مرده. اينكه ما بند به چه هستيم؟ براي پول كار ميكنيم. براي مقام كار ميكنيم؟ غير خدا عاجز است. «لَنْ يَخْلُقُوا ذُبابا» غير خدا فاني است. «كُلُّ شَيْءٍ هالِك»....
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...
معاون وزير آموزش و پرورش در يكي از اين دورهها بعد از انقلاب، در جلسهي معاونين گفت. من هم بودم. گفت: بعضي كشورهايي كه كاغذ به دنيا ميفروشند يك كتاب را نه سال ميخوانند. يعني اين بچه ميخواند سال ديگر به يك بچهي ديگر ميدهد. نه بار اين كتاب را ميخوانند. شما ميدانيد چند صد ميليون كتاب چاپ ميشود و هر كتابي چقدر است؟ و اگر ما دو سال كتابهايمان را تميز نگه داريم چند تا شهرك براي معلمين ميسازيم و مشكل مسكن معلمين را از همين صرفهجويي كاغذ حل ميكنيم. نميخواهيم حل كنيم. ما اسراف ميكنيم. اسراف گناه كبيره است. فتواي امام است از خودم نيست. امام ميفرمايند: اسراف گناه كبيره است. يعني عادل را فاسق ميكند. در همه چيز هم اسراف ميكنيم. همه ما هم اسراف ميكنيم. حالا همه كه ميگويم يك «الا» بگويم، چون ممكن است يك آدمهايي باشند كه اسراف نكنند. مثلاً من اينجا نشستم...
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-بیست و چهارم اسفند 91 (91/12/24)
تاریخ شروع مسابقه:91/12/24
تاریخ پایان مسابقه:91/01/07
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-هفدهم اسفند 91 (91/12/17)
تاریخ شروع مسابقه:91/12/17
تاریخ پایان مسابقه:91/12/23
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-دهم اسفند 91 (91/12/10)
تاریخ شروع مسابقه:91/12/10
تاریخ پایان مسابقه:91/12/16
ما گاهي وقتها حرص ميزنيم. يك كيلو شكر ميخواهيم ولي فكر ميكنيم شكر در اين ماه نباشد. ميگوييم: چهار كيلو بده. تحريم اقتصادي امريكا است. خودمان هم با بيرحمي خودمان را تحريم ميكنيم. يعني من كه ميخواهم نيم كيلو شكر بخرم، ده كيلو بخرم. با نه كيلو و نيم آن حق بيست نفر ديگر را هم از بين ببرم. يعني ما گاهي وقتها به خاطر حرصمان در خط آمريكا قرار ميگيريم. انسان مردم را دوست داشته باشد. حديث داريم هركسي را ديدي، دوستش داشته باش. چون يا سنش از تو بيشتر است، بگو: خوب سنش بيشتر است، عبادتش از من بيشتر است. اگر سنش كمتر است، بگو از من بهتر است. چون سنش كمتر است، گناهش كمتر است. اگر هم سن خودت است، بگو: خيلي خوب، ما هم سن هستيم. ولي من لغزشهاي خودم را ميدانم. گناهان خودم را سراغ دارم. گناهي از او سراغ ندارم....
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-سوم اسفند 91 (91/12/03)
تاریخ شروع مسابقه:91/12/03
تاریخ پایان مسابقه:91/12/09
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-بيست و ششم بهمن 91 (91/11/26)
تاریخ شروع مسابقه:91/11/26
تاریخ پایان مسابقه:91/12/02
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-نوزدهم بهمن 91 (91/11/19)
تاریخ شروع مسابقه:91/11/19
تاریخ پایان مسابقه:91/11/25
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-دوازدهم بهمن 91 (91/11/12)
تاریخ شروع مسابقه:91/11/12
تاریخ پایان مسابقه:91/11/18
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-پنجم بهمن 91 (91/11/05)
تاریخ شروع مسابقه:91/11/05
تاریخ پایان مسابقه:91/11/11
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات- 28 دی 91 (91/10/28)
تاریخ شروع مسابقه:91/10/28
تاریخ پایان مسابقه:91/11/04
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات- 21 دی 91 (91/10/21)
تاريخ پخش: 91/10/21
تاریخ شروع مسابقه:91/10/21
تاریخ پایان مسابقه:91/10/27
...يكبار پيغمبر به خاطر كودك نمازش را تند كرد. يكبار كند كرد به خاطر كودك. اين يك اصل است. يكبار حضرت نماز را تند كرد. گفتند: يا رسول الله! خيلي نماز را تند خواندي؟ فرمود: جيغ بچه را نشنيديد؟ سر نماز يك بچه جيغ زد، پيغمبر متوجه شد اين بچه از مادر جدا شد و مثلاً دنبال مادرش ميگردد. يا نياز دارد كه مادر به بچهاش برسد. سريع نماز را خواند كه مادر... اينجا نماز را تند كرد.متن کامل+جوابها:در ادامه متن...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات- 14 دی 91 (91/10/14)
تاريخ پخش: 91/10/14
تاریخ شروع مسابقه:91/10/14
تاریخ پایان مسابقه:91/10/20
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات- 07 دی 91 (91/10/07)
تاريخ پخش: 91/10/07
تاریخ شروع مسابقه:91/10/07
تاریخ پایان مسابقه:91/10/13
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات- 30 آذر 91 (91/09/30)
تاريخ پخش: 91/09/30
تاریخ شروع مسابقه:91/09/30
تاریخ پایان مسابقه:91/10/06
... امام زین العابدین میگوید: خدایا اگر به ظالمی لبخند زدم،
من را ببخش. نمیشود به ظالم لبخند زد. امام فرمود: تو شترهایت را به هارون
الرشید اجاره دادی، گفتی بله برای مكه. گفت: حاضر هستی هارون الرشید زنده
باشد، از مكه برگردد كرایهی شترهایت را بدهد؟ گفت: بله. گفت: همین مقداری
كه راضی هستی هارون زنده بماند، همین مقدار گناه است. تو نباید راضی باشی
یك دقیقه هارون الرشید زنده باشد. ولی تو میخواهی این زنده بماند برگردی
كرایهات را بگیری.
آقا خانهات را به این دادی، در خانهات خلافكاری
میكند. عوضش كرایهاش خوب است. كرایهاش خوب است! خیلی خوب، برای پول یك
آدم فاسدی را در خانهات آوردی و بچههایت را هم فاسد كردی. خانهی شما شد
مركز نشر فساد، چه خبر است؟ برای اینكه كرایهاش خوب است. حاضر نیستی اگر
یك آدم متدین با تقوا بود، صد تومان كمتر بگیری، به یك آدم دیندار بدهی.
پول خوب بدهد، من چه كار به نمازش دارم. خواست بخواند، نخواست نخواند.
كرایهی ما را بدهد. چوب میخوریم. یك سری كه چوب میخوریم به خاطر این
تفكرات غلط است.
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...
تاریخ شروع مسابقه:1391-9-23
تاریخ پایان مسابقه:1391-9-29
...گاهي وقتها دختر ميگويد: چون زشت هستم و خواستگار ندارم، پس من هم نماز نميخوانم. ميگوييم: دختر خانم چرا نماز نميخواني؟ ميگويد: زشت هستم، حالا كه زشت هستم خواستگار ندارم، پس من هم نماز نميخوانم. شما حساب كردي كه كاغذ برداشتي بنويسي چه داري و چه نداري؟ يك كاغذ بردار. چه دارم؟ هوش چه؟ استعداد چه؟ سلامتي چه؟ حلال زادگي چه؟ عقل چه؟ پدر و مادر خوب چه؟ اعصاب چه؟ عمر چه؟ اينها را بنويس، ممكن است كسي خوشگلتر باشد، ولي عمرش از تو هجده سال كمتر باشد. يعني شما شكلت متوسط است، ولي عمرت هشتاد سال، نود سال. او شكلش بهتر است ولي 45 سالگي از دنيا ميرود. 63 سالگي از دنيا ميرود. ممكن است او شكلش بهتر است ولي بچههايش استعدادش كمتر است. تو شكل نداري ولي بچههايت تيزهوشتر هستند. هركسي را خدا يك چيزي ميدهد و يك چيزي را ميگيرد. مثل گوشت با استخوان، گربه و شير شكلهايشان يكسان است. شايد بشود گفت از يك نژاد هستند. نميدانم! ميگويند: يك روز شير به گربه گفت: خاك بر سرت كند! من برگ زرد ميخورم شير هستم. تو خانهي حاجيها جوجه كباب ميخوري، مثل هروئينيها وا رفته هستي. لاغر و مردني! شير گفت: بله من... گربه گفت: بله من جوجه كباب ميخوردم. اما گاهي به من ميگويند: پيش... تا گفتند: پيش هرچه خوردم آب ميشود. (خنده حضار) تو اگر برگ زرد ميخوري در عوض كسي...
متن کامل+جوابها:در ادامه متن...
تاریخ شروع مسایقه | تاریخ پایان مسابقه |
۱۳۹۱-۰۹-۱۶ | ۱۳۹۱-۰۹-۲۲ |
|
تاریخ شروع مسایقه |
تاریخ پایان مسابقه |
|
1391-09-09 |
1391-09-15 |
|
تاریخ شروع مسایقه |
تاریخ پایان مسابقه |
|
1391-09-02 |
1391-09-08 |
متن کامل+جوابها: در ادامه متن...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
|
تاریخ شروع مسایقه |
تاریخ پایان مسابقه |
|
1391-8-25 |
1391-9-1 |
...خدا جنس معيوب را هم ميخرد، اگر نقصي هم باشد. امام نماز كه ميخواند ميگويد: نماز خواندم، «إِنْ كَانَ فِيهَا خَلَلٌ أَوْ نَقْصٌ مِنْ رُكُوعِهَا أَوْ سُجُودِهَا» (بحارالانوار/ج83/ص38)خدايا اگر نمازم نقص دارد، نقصهايش را شتر ديدي، نديدي. خدا جنس ناقص را كه ميخرد، روي خود نميآورد. ممكن است يك زن و شوهر در متن زندگيشان يك زماني بيپول باشند، عوض خوشه انگور، دانه انگور بخرند، ولي فردا كه وضعشان خوب شد، ميگويد: يادت است گدا بودي. پول نداشتي انگور بخري، دانه ميخريدي؟ يعني يك زماني با هم دعوايشان شود، همسر، همسر را ميكوبد. ولي خدا اينطور نيست، هم ناقص را ميخرد، هم آدم را نميكوبد. «يَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ وَ سَتَرَ الْقَبِيح» (كافي/ج2/ص578) يعني خوبيها را برجسته ميكند و بديها را ميپوشاند.
متن کامل+جوابها: در ادامه متن...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
«صلوات بدون علي صلوات ابتر است»
|
تاریخ شروع مسایقه |
تاریخ پایان مسابقه |
|
1391-8-18 |
1391-8-24 |
متن کامل+جوابها: در ادامه متن...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
|
تاریخ شروع مسایقه |
تاریخ پایان مسابقه |
|
1391-8-11 |
1391-8-17 |
متن کامل+جوابها: در ادامه متن...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
|
تاریخ شروع مسایقه |
تاریخ پایان مسابقه |
|
1391-8-4 |
1391-8-10 |
متن کامل+جوابها: در ادامه متن...
«جوابها در داخل متن با رنگ وفونت دیگری مشخص شده اند»
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
|
تاریخ شروع مسایقه |
تاریخ پایان مسابقه |
|
1391-07-۲۷ |
1391-۰۸-۰۳ |
...منصور دوانقي پايش را دراز كرده بود، يك نفر آمد گفت: با پاي من بيعت كن. با دست، بيعت ميكنند، اما گفت: با پاي من بيعت كن. بعد يك نفر گفت: بله، كسي كه با دست امام صادق بيعت نكند، بايد با پاي منصور دوانقي بيعت كند. كسي كه در مقابل خالق عبادت نكند، بايد بله قربان گوي مخلوق باشد. ...
متن کامل+جوابها: در ادامه متن...
«جوابها در داخل متن با رنگ وفونت دیگری مشخص شده اند»
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
|
تاریخ شروع مسایقه |
تاریخ پایان مسابقه |
|
1391-07-۲۰ |
1391-07-۲۶ |
...دو نفر گفتند: بياييد دروغ بگوييم. منتها دروغ شاخدار! بزرگ ترين دروغ را بگوييم. فكر كنيد. هركدام يك مدتي فكر كردند و آمدند، براي اينكه بزرگترين دروغ تاريخ را بگويند. يك نفر گفت: باباي من يك طويله دارد، اسب كه از اين طرف طويله ميخواهد آن طرف طويله برود، چند بار حامله ميشد و ميزاييد و آخرش هم به آخر طويله نميرسيد. گفت: يعني اينقدر طويلهي پدر تو دراز بود؟ گفت: حالا تو بگو. گفت: حالا دروغ من. باباي من هم يك چوب بلندي داشت، هروقت ابر ميشد، با چوبش ابرها را جابجا ميكرد. گفت: خوب وقتي ابر نبود، اين چوب را كجا ميگذاشت؟ گفت: ميگذاشت در طويلهي پدر تو! ...
متن کامل+جوابها: در ادامه متن...
«جوابها در داخل متن با رنگ وفونت دیگری مشخص شده اند»