متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات- 4 اسفند90
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
موضوع: مشكلات معلولان و افراد استثنايي
تاريخ پخش: 04/12/90
يك شعار غلطي در ايران است، بايد اين شعار را برداشت. ميگويند: فكر سالم در بدن سالم است. خيلي از آدمها بيمار هستند، از نظر چشم، گوش، دست، پا، يك مشكلاتي هم دارند. اما فكرشان هم خيلي عالي است. ما آدم داريم، پا ندارد ولي راههايي را طي كرده است. آدم هم داريم پا دارد ولي هيچ راهي را طي نكرده است. گاهي آدم ميبيند در برف با يك پا نماز جمعه ميرود. اين آقا دو تا پا دارد ماه به ماه نماز جمعه نميرود.
يكي از ياران امام حسين ازدي بود، ايشان يك پا داشت از كوفه فرار كرد، خودش را به كربلا رساند، با يك پا به نفع امام حسين جنگيد. و آدمهايي با دو پا هيچ غلطي نكردند در همان روز كربلا. بنابراين نقص عضو دليل بر نقص انسانيت نيست. ما اين افراد ناقص الخلقه را كه ميبينيم فكر نكنيد اينها پست هستند، نعوذ بالله! خيليهايشان شريف هستند، اينها نزد خدا آبرو دارند. ...
براي شركت در مسابقه كليك كنيد
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات- 27 بهمن 90
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
موضوع: راههاي دعوت به نماز(2)
تاريخ پخش: 27/11/90
خدا در قرآن ميگويد: زنهاي پيغمبر اگر شماخلاف كنيد، عذابتان دو برابر است. چون ميگويند: زن پيغمبر خلاف كرده است. يعني آدم اگر سر شناس شد... امام صادق(ع) به يك نفر گفت: هر گناهي از هركس بد است، ولي از تو بدتر است. گفت: چرا؟ فرمود: براي اينكه تو منسوب به ما هستي. آن كسي كه سيد است با غير سيد فرق ميكند. ميگويند: تو از ذريهي پيغمبر هستي. آن كسي كه روحاني است فرق ميكند با غير روحاني، تو روحاني هستي. تو تحصيل كرده هستي. بچه مسلمان بايد در جريان باشد، اگر خواست كسي را به نماز دعوت كند از طريق افراد... ممكن است حرف من اثر نكند ولي يك خلبان نماز خوان ميتواند در سربازها اثر بگذارد....
براي شركت در مسابقه كليك كنيد
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات- 20 بهمن 90
موضوع: ويژگيهاي پيامبر اسلام و انقلاب اسلامي
تاريخ پخش: 20/11/90
پيغمبر پسر نداشت. در
زمان جاهليت عربها دختر را جز آدم حساب نميكردند. ميگفتند: يك دختر
دارد، دختر هم كه حساب نميشود. پس پيغمبر بميرد چراغش كور، خلاص! ديگر
عقبه ندارد. خدا به پيغمبر فاطمه داد، و فرمود: «إِنَّا أَعْطَيْناكَ
الْكَوْثَرَ» ما به تو كوثر داديم. كوچكترين سورهها سورهي كوثر است. من
كه طلبه هستم و سوادي هم ندارم، هشتاد و دو نكته در سورهي كوثر پيدا كردم.
حدود چهل، پنجاه تا از آن را در تفسير نور آوردم. چه كسي ميتواند روي
كرهي زمين حرف بزند كه سه تا جمله بگويد. «إِنَّا أَعْطَيْناكَ
الْكَوْثَرَ، فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انحَْرْ» سومياش را هم شما بگوييد...
«إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْترَُ» (كوثر/1 تا3) در اين سه جمله هشتاد و
دو نكته گير من آمده است، تازه من سوادي ندارم. اينكه ميگوييم قرآن معجزه
است اين است. چرا گفته: «إِنَّا أَعْطَيْنَا» چرا نگفته «اِنّي»؟ تازه چند
تا سورهها «اِنّا» جلويش است؟ در 114 سوره چهار سوره با «اِنّا» شروع
ميشود. «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ»، «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في
لَيْلَةِ الْقَدْرِ» (قدر/1)، «إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبيناً»
(فتح/1)، «إِنَّا أَرْسَلْنا نُوحا» (نوح/1) يعني كلمهي «إِنَّا» به نوح
گفته شده، به شب قدر گفته شده، به كوثر گفته شده،«إِنَّا فَتَحْنا لَكَ
فَتْحاً مُبيناً» به فتح و پيروزي گفته شده است. رابطهي بين اينها چيست؟
حالا ديگر اين به درد طلبهها ميخورد كه...
براي شركت در مسابقه كليك كنيد
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات- 13بهمن 90
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
موضوع: امام زمان(عليهالسلام) و آينده جهان
تاريخ پخش: 13/11/90
ميگويند: امام عسگري كه شهيد شد، امام زمان سه، چهار ساله بود. بچهي سه، چهار ساله چطور ميتواند امام شود؟ جوابش اين فلش كامپيوتر است. شما اين فلش كامپيوتر را وصل به كامپيوتر ميكني، بعد از چند دقيقه، چند ثانيه، تمام علوم از آن كامپيوتر به اين منتقل ميشود. اين چيه؟ درونش هم خالي است. مثل تخمه پوك! يعني يك فلز پوك، بشر توانست علم را از آن كامپيوتر به اين فلز منتقل كند چطور شما قبول ميكني انسان علم را از فلز به فلز منتقل كند، خداي انسان نميتواند علم امام عسگري را به بچهي چهار ساله منتقل كند؟ بنابراين اينكه بچهي سه، چهار ساله چطور ميشود امام شود، جوابش فلش كامپيوتر است. اين يك نكته را ميترسم يادم برود. بچه ميتواند امام شود؟ امامت علم ميخواهد. وزن كه نميخواهد كه چند كيلو. مثل راديو، راديو ممكن است يك راديوي كوچك باشد، ده موج را بگيرد، ممكن است يك راديو اندازهي يك بشكه باشد، يك موج را هم نگيرد. صلاحيت ميخواهد....
براي شركت در مسابقه كليك كنيد
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات- ششم بهمن 90
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
موضوع: راههاي دعوت به نماز(1)
تاريخ پخش: 06/11/90
حضرت نماز را سريع خواند، گفتند: يا رسول الله خيلي نماز را تند خواندي؟ فرمود: مگر صداي بچه را نشنيديد؟ مادرش سر نماز بود، بچه از مادر جدا شده بود. حتي اسلام گفته بين بچه حيوان و حيوان نبايد جدايي بياندازي. به مسؤول زكات ميگويد: تو كه ميروي از شتر زكات بگيري، چون شتر زكات دارد، نكند يك شتر را به قصد زكات بگيري و بچهي شتر بدون مادر وِر وِر كند. «لَا يَحُولَ بَيْنَ نَاقَةٍ وَ بَيْنَ فَصِيلِهَا» (بحارالانوار/ج33/ص524) بين ناقهي شتر و بچهاش جدا نيانداز. اسلام اجازه نميدهد حتي بين حيوانها، بين مادر و فرزند جدايي شود. دين ما اين است. حالا اسرائيل بچههاي فلسطين را ميگيرد و ميبرد چند سال از پدر و مادر دور هستند.
چگونه به نماز دعوت كنيم؟ ...
براي شركت در مسابقه كليك كنيد
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات- 29 دی 90
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
موضوع: زندگي مهدوي در سايه دعاي عهد
تاريخ پخش: 29/10/90
يك خانمي بود فكرش كج بود. عقيدهاي به زيارت و توسل و عبادت و اينها نداشت. اهل حجاب و... اصلاً طور ديگري بود. ولي شوهرش مذهبي بود و خودش نبود. به شوهرش گفت: من ميخواهم مشهد بروم ولي من را دور و اطراف حرم نبر. من را هتلهايي ببر كه دور از حرم است، تو هر چه ميخواهي برو دو ليتر گريه كن. من حال حرم ندارم! من مشهد را ميخواهم، ولي نه براي حرمش!
شوهر هم گفت: بسيار خوب، زنش را برد و آن هتل را گرفت و خودش هم حرم ميرفت و زن هم حرم نميرفت. روز آخر كه در ماشين نشستند بيايند، اين خانم گنبد را ديد. گفت: يا امام رضا، ما حرم نيامديم اما به ما خوش گذشت. سفر خوشي بود ولو ما زيارت نيامديم، اين را گفت و حركت كردند. در ماشين اين خانم خوابش برد. خواب ديد كه امام رضا فرمود: همين كه در شهر من به شما خوش گذشت من راضي هستم. ما دوست داريم كه كساني كه ميآيند به آنها بد نگذرد. زن از خواب بيدار شد، به شوهرش گفت: برگرد برگرد. گفت: چه شد! گفت: برگرد، برگرد، گفت: آخر چه شد. گفت: برگرد! مگر چه شده؟ گفت: امام رضا گفت كه ولو زيارت نيامدي، زيارت من نيامدي، ولي به تو خوش گذشت من راضي هستم. ...
براي شركت در مسابقه كليك كنيد
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات- 22 دی 90
موضوع: اربعين حسيني، شيوههاي كيفر مجرمان
تاريخ پخش: 22/10/90
شما داري چاي ميخوري
عطسه ميكني، تا ميروي عطسه كني اين تكان ميخورد استكان و نعلبكي يك
قطره از اين چاي به عينكت ميچكد. يك قطرهاش به لباست ميچكد. يك قطرهاش
به فرش ميچكد. خود شما سه برخورد ميكني. اگر عينك بود فوري پاكش مي كني.
اگر لباس بود ميگويي: ميرويم خانه ميشوييم. اگر قالي بود، ميگويي: شب
عيد ميشوييم. يك قطره چاي را به سه جا ميچكد و شما سه تا برخورد ميكني.
فوري، بعداً، بعداً بعداً بعداً. قرآن هم ميگويد: من مجرمين را سه طور
كيفر ميكنم. اگر آدم خوبي باشد فوري حالش را ميگيرم. مثلاً اگر مؤمن خلاف
كرده، صبح خلاف كرد، عصري پايش را ميخورد. شنبه خلاف كرد، يكشنبه. اينها
آدمهاي خوبي هستند. آدمهاي خوب كه مثل عينك بلوري هستند و شفاف هستند خدا
زود گوششان را ميگيرد كه حواسشان جمع باشد. آيهاي كه ميگويد: زود
گوششان را ميگيرم، آيهاش اين است ميگويد: «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ
مُصيبَةٍ» (شوري/30) اين مصيبتهايي كه به شما ميرسد، «فَبِما كَسَبَتْ
أَيْديكُم» خلاف كردي گرفتار يك مصيبتي شدي.
بعضي از آدمها بد هستند،
قرآن ميگويد: فوري كارشان نداريم. «جَعَلْنا» قرار ميدهيم،
«لِمَهْلِكِهِمْ» براي هلاكت اينها، «مَوْعِداً» (كهف/59) يك موعدي، بگذار
خلاف كند جاويد شاه بگويند، بعداً هم مرگ بر شاه ميگويند. بعضي
مصيبتها را قرآن ميگويد: اصلاً كاري نداريم. ميگذاريم براي قيامت.
«أَنَّما نُمْلي لَهُمْ» (آلعمران/178) يعني مهلتشان ميدهيم...
براي شركت در مسابقه كليك كنيد
متن کامل تفسير نور به صورت PDF
متن کامل تفسير نور به صورت PDF بر اساس سوره هاي قرآن
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات- 15دی 90
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
موضوع: اصول كار فرهنگي در جامعه
تاريخ پخش: 15/10/90
يكي از آيات كوچك ديگر قرآن اين است كه «وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ» (آلعمران/54) خدا تدبير مي كند... اينها تدبير ميكنند، اينها نقشه ميكشند، خدا هم نقشه ميكشد. «وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرينَ» (آلعمران/54) اين نقشهي خدا چيست؟ بگذاريد يك مثل ملموس بزنم.
دكتر ميآيد بيمارستان بالاي سر مريض، ميگويد: اين شربت را شش ساعت به شش ساعت مثلاً يك قاشق بخور. ميگويد: باشد. بيمار شيشهي شربت را ميگذارد. فردا صبح كه پزشك ميخواهد بيايد ميبيند شربت را نخورده است. بلند ميشود چند تا قاشق شربت را در دستشويي ميريزد، روي آن آب ميريزد و شيشه را ميبندد. دكتر كه ميآيد ميگويد: شربت را خوردي؟ ميگويد: مگر نميبيني سرش خالي است. وقتي دكتر ميرود بيمار ميگويد: سر دكتر كلاه گذاشتم. بايد گفت: سر خودت را كلاه گذاشتي. «وَ مَكَرُوا» اينها مكر را تدبير ميكنند،«وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرينَ».
مثنوي يك ماجرايي را ميگويد. قديم كه سنگهاي كيلو نبود. هرچه ميخواستند بكشند، يك كفه سنگ بود، يك كفه مثلاً شكر. يك كسي مثلاً آمد شكر بخرد،گفت: مقداري شكر بده. اين شكر فروش هم يك سنگ اينجا گذاشت و رفت شكر بياورد. تا رفت سر مغازه شكر بردارد بياورد، اين مشتري كلوخ را گرفت و هي به زبانش ماليد. مثنوي ميگويد: اين نميفهمد، فكر ميكند مال مغازهدار را ليس ميزند. و حال آنكه هرچه از كلوخ كم بشود، از شكرش كم ميشود. ...
براي شركت در مسابقه كليك كنيد
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات- 8 دی 90
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
موضوع: آيات كوتاه و كليدي قرآن
تاريخ پخش: 08/10/90
خيلي از همسرها
ميپرسند، كه همسر ما نسبت به نماز سنگين است. بچهي ما سنگين است. دامادم،
عروسم، معلمين آموزش و پرورش، جوان است نماز ميخواند ميگويد: داداشم
نماز برايش سنگين است. چه كنيم؟ قرآن ميگويد: دليل اينكه نسبت به نماز
سنگين است، «إِنَّها لَكَبيرَةٌ» كبير يعني چه؟ سنگين و بزرگ است. «إِلاَّ
عَلَى الْخاشِعينَ» آن كسي كه نماز برايش سنگين است، معلوم ميشود خشوع
ندارد. من مكرر گفتم ولي از چيزهايي است كه بايد صد بار ديگر هم بگوييم.
اين خشوع يعني چه؟ ميگويند: «في صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» (مؤمنون/2) آدم
خاشعي است. خشوع يعني شرمنده شود. آنهايي كه نماز نميخوانند شرمنده خدا
نيستند. يك دوربين به آنها بدهي ميگويد: مرا شرمنده كردي. خجالت مند كردي.
اما خدا يك جفت دوربينش داده، هيچ به خدا نميگويد: شرمندهام. با اينكه
اين دوربين دهها امتياز بر آن دوربين دارد. ظريفتر، سبكتر، نود سال
فيلمبرداري ميكند، عكسش را عوض نميكنيم. هم ساده برميدارد و هم رنگي،
هم از دور برميدارد و هم از نزديك، از سه زاويه عكس برميدارد. خودش
اتوماتيك حفاظت شده، با اشك شور چون چشم با پي است، پي فاسد ميشود، مگر
اينكه در آب و نمك باشد، با مژه، با پلك، با ابرو، ما دوربين نزدمان مهم
است ولي چشم براي ما مهم نيست.
با دو، سه مثقال پي رابطهي ما با هستي
قطع ميشود. شما اين را ببند. رابطهات با تمام هستي قطع ميشود. باز
ميكني،با همهي هستي برقرار ميشود. خدا بين شما و هستي را با دو سه مثقال
پي برقرار كرده است. عرض كردم اين را من خودم هم خاطرم جمع است كه تكرار
كردم، ولي دوست دارم اينقدر تكرار كنم كه تقريباً همهي مردم ايران بشنوند.
چون هر دفعه كه ما ميگوييم يك مقداري از مردم ميشنوند و عدهاي پاي
تلويزيون نيستند.
براي شركت در مسابقه كليك كنيد
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-اول دی 90
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
موضوع: وظيفه ما در برابر حق و باطل
تاريخ پخش: 01/10/90
از كسي كه درآمدش حرام است وام نگيريد. باطل را تشويق نكنيد. يك كسي كه منحرف است، به او لبخند بزني، لبخند شما هم كمك گناه او است. ما در روايات داريم يك كسي كه خلافكار است، اگر هم عرضه نداري نهي از منكر كني، «بِوُجُوهٍ مُكْفَهِرَّةٍ» (كافي/ج5/ص58) «مُكفَهِرَّةٍ» يعني عبوس كن. حالا آمدند در دكانت جنس بخرد ولي اين وضعش خراب است. هان! حال شما خوب است. براي چه به او لبخند ميزني؟ اگر عرضه داري جلوي فساد را بگير. عرضه نداري لااقل قيافه بگير. اينكه به ابالفضل ميگويند: حضرت عباس، چون عباس از عبوس است. ابالفضل(ع) نسبت به آدمهاي بد عبوس بود. لااقل تكيه نكنيم. لبخند نزنيم. دواتش را مركب نريزيم. چاقويش را تيز نكنيم. برايش كف نزنيم، سوت نكشيم، تشويقش نكنيم.
داريم كه امام كاظم به يكي از يارانش گفت: تو آدم خوبي هستي، از شيعيان ما هستي. اما يك عيب داري، گفت: عيب من چيست؟ فرمود: شترهايت را به هارون الرشيد كرايه ميدهي. گفت: آقا براي حج كرايه دادم. هارون الرشيد ولو طاغوت است، ستمگر است، ظالم است. اما شترهاي مرا براي سفر حج كرايه كرد. فرمود: ميخواهي هارونالرشيد زنده بماند؟ از مكه برگردد كرايهي تو را بدهد؟ گفت: بله، خوب زنده بماند كرايهي ما را بدهد. فرمود: همين مقداري كه دوست داري يك جنايتكار زنده بماند، به همين مقدار تو گناهكار هستي. كه دوست داري يك جنايتكار زنده بماند.
در حديث داريم كه اگر ظالمي دست در كيسهاش كرد به فقير پول بدهد، اگر اين فقير همين مقدار راضي باشد كه اين ظالم زنده بماند كه اين پول را بدهد، بعد بميرد همين يك ثانيه هم كه راضي هستي، همان مقدار هم گناه كردي....
براي شركت در مسابقه كليك كنيد
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-24 آذر 90
تاريخ پخش: 24/09/90
در جنگ جمل حضرت علي از ياران پيغمبر بود. طلحه و زبير هم از ياران پيغمبر بود. عايشه هم زن پيغمبر بود. در يك جبهه طلحه و زبير و عايشه، در يك جبهه هم علي. همه هم از اصحاب پيغمبر. يك نفر گيج شد. گفت: اوه...! اينها خودشان هم به جان هم افتادند. اينها همه از ياران پيغمبر هستند. خودشان به روي هم شمشير ميكشند. حضرت علي فرمود: شك نكن. تو چه كار به مردم داري؟ ببين حق چيست؟ حق را بشناس. حق قرآن است. حق قرآن است. قرآن به زنان پيغمبر گفته: «وَ قَرْنَ في بُيُوتِكُن» (احزاب/33) در خانه قرار بگيريد. اگر زن پيغمبر آمد سوار شتر شد، جنگ راه انداخت. اين با «قَرْنَ» تطبيق... بگوييد... ندارد. قرآن ميگويد: من عربي ميخوانم ببينم شما ميتوانيد ترجمه كنيد. چون دبيرستاني هستيد. «لا تَنازَعُوا» (انفال/46) ميدانيد يعني چه؟ «تنازع» يعني چه؟ نزاع... «لا تَنازَعُوا» يعني نزاع نكنيد. حالا بنده ميخواهم رئيس جمهور شوم، آن آقا هم ميخواهد رئيس جمهور شود، ميآييم در تلويزيون با هم نزاع ميكنيم. قرآن ميگويد: «لا تَنازَعُوا» با هم نزاع نكنيد. پس شما از قرآن دور شديد. قرآن گفت: با هم نزاع نكنيد. بگو: من رئيس جمهور شوم ميخواهم چه بكنم. او هم بگويد: من رئيس جمهور شوم ميخواهم چه بكنم؟ سياستهايتان را بگوييد، مردم به هركس خواستند رأي ميدهند. اينكه ميآييد يقهي همديگر را پاره ميكنيد، مچ ميگيريد، قرآن گفته: «لا تَنازَعُوا» نزاع نكنيد، شما نزاع كرديد. از قرآن دور شديد. ...
جوابها در ادامه متن...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-17 آذر 90
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
يك خاطره من از يك زن مخلصه سراغ دارم. يا نگفتم بشنويد خيلي مهم است يا اگر هم گفتم دو بار بشنويد. پيرزني است وقتي ميخواهد بخوابد دو ركعت نماز ميخواند و ميخوابد. به او گفتند: اين دو ركعت نماز چه نمازي است؟ نماز شب يازده ركعت است. پنج تا دو ركعتي، يك يك ركعتي. اين دو ركعت چيست كه ميخواني و ميخوابي؟ گفت: نميدانم، فقط ميدانم امروز روز خدا بوده يك عده مردند. گفتند: خوب بميرند. گفت: آخر شب اول قبر سخت است. گفتيم: خوب سخت باشد. گفت: من نميدانم چه كسي كجا مرده، دو ركعت نماز ميخوانم ميگويم: خدايا، هركه امروز مرده، امشب، شب اول قبرش است، شب اول قبر سخت است. خدايا رحمش كن. ببينيد اين اضافهكار است؟ نه. ميشناسد طرف را؟ نه، فاميلش است؟ نه. مأموريت دارد؟ نه. نذر كرده؟ نه. همسايهاش است؟ نه. شرق است يا غرب؟ نميدانم. پير بوده يا جوان؟ نميدانم. همشهري بوده، هم لهجهاي بوده، اين را ميگويند مخلص. فقط دلش ميسوزد براي شب اول قبري كسي كه مرده است. اصلاً كار به لهجه ندارد. ترك است، فارس است، عرب است، عجم است، محلهي پايين است، محلهي بالا است، به نام او است، به نام او است، اصلاً كار به هيچ كدام از اينها ندارد. ...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-10 آذر 90
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
موضوع: نشانههاي اخلاص
تاريخ پخش: 10/09/90
خدا اموات را رحمت كند. به پدرم گفتم: چرا من را آخوندي فرستادي؟گفت: ميخواهم تو مثل آقاي بروجردي مرجع تقليد شوي. گفتم: حالا اگر مرجع تقليد نشدم تو غصه نخوري، شما ثواب پدر آقاي بروجردي را داري. پدر يك مرجع، حالا من فكر ميكنم براي بچهها كلاس بگذارم نيازش بيشتر است. براي مرجع تقليدي مخم نميكشد درس بخوانم. توانم نيست، يا توفيقم نيست، يا احساس ميكنم اين كار فعلاً به درد من ميخورد. اين زمينش خالي است. بنابراين شما اجرت را داري. غذا ميپزي مهمان نميآيد. اَه... بشكند اين دست! بابا چرا بشكند؟ براي خدا پختي، نيامدند نيامدند. خودت ميخوري و ثوابش هم داري. اصرار نكنيد. حتماً كه بيايد و حتماً كه برود. مداح نيامد، چه خاكي بر سرمان كنيم. چرا بر سرت ميزني؟ نيامد، خودت بگو يا حسين! اصرار به چيزي نكنيد. من حتماً بايد با اين دختر ازدواج كنم. حتماً بايد با اين پسر ازدواج كنم. حتماً بايد شغل من اينطور باشد. حتماً بايد هيچي هيچي! هرچه خدا راضي است. .....
برای پربار شدن مطالب این وبلاگ حتما نظر یادتون نره
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-3 آذر 90
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
موضوع: كيمياي اخلاص (3)
تاريخ پخش: 03/09/90
در حرم امام رضا، قصه براي بيست سال پيش است. زيارت ميخواندم و به قول امروزيها يك حالي هم داشتيم و به قول امروزيها سيم وصل شده بود. يك كسي كنار من گفت: حاج آقا اين پول را به فقير بده. گفتم: من زوار هستم. غريب هستم. فقير سراغ ندارم. باز شروع كرديم سيم وصل شد. خوانديم، خوانديم، خوانديم، دومرتبه گفت: حاج آقا ؟ گفتم: بله. گفت: اين پول را به فقير بده. گفتم: شما يكبار ديگر هم گفتي. من زوار هستم. غريب هستم. كسي را نميشناسم. دوباره سيم وصل شد. يك چند دقيقه شد. گفت: حاج آقا؟ گفتم: بله. گفت: اين پول را به فقير بده. دفعه سوم من ناراحت شدم. گفتم: پدرجان ولم كن. اين پول را هم تا كرده بود كوچولو اندازهي يك بادام، آبي بود. من فكر كردم بيست تومان است. آن زمان بيست تومان آبي بود. اسكناس بيست تومان آبي بود. گفتم: يك بيست تومان تا كردي هي ميگويي: به فقير بده. گفت: حاج آقا بيست تومان نيست. هزار تومان است. خوب باز هزار تومان آن زمان پول بود. من تا ديدم هزار تومان است آرام شدم. (خنده حضار) گفتم: اينجا يك مؤسسه ايتامي هست. گفت: به هركس ميخواهي بدهي بده.
وقتي رفت ديدم اين پيام امام رضا بود. گفت: قرائتي گول خودت را نخوري. دو ليتر هم گريه كني. مادامي كه فشار خونت با پول پايين و بالا ميرود، نمرهات صفر است. آنوقت مفاتيح را كنار گذاشتم، منقلب شدم. گاهي انسان لحظه مرگ ميفهمد كل عمرش صفر است.
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-26 آبان 90
موضوع: كيمياي اخلاص (2)
تاريخ پخش: 26/08/90
سختي كار مهم نيست نيت كار مهم است. سختترين كارها جان دادن است. قرآن هرجا ميگويد جهاد كنيد و جان بدهيد، ميگويد: اگر خدا هست. «في سَبيلِ اللَّه» حتي اگر آدم جان بدهد ولي در راه خدا نباشد، ارزش ندارد. سختي كار هجرت است. «هاجَرُوا وَ جاهَدُوا في سَبيلِ اللَّه» (بقره/218) يعني سختي كار مهم نيست. نيت كار مهم است. 70 حديث در جلد 65 بحار از صفحهي 67 به بعد مرحوم علامه مجلسي(ره) براي شادي روحش يك صلوات بفرستيد. (صلوات حضار) اينقدر مجلسي كتاب نوشته كه قويترين وزنه بردارهاي ما از ورق زدن كتابهاي او مچشان درد ميگيرد. همان مچهايي كه وزنههاي سنگين بلند ميكند، ورق نميتوانند بزنند. الآن دكترهاي ما، فوق ليسانسهاي ما يك پايان نامه مينويسند دويست صفحه. مگر ميشود اين همه آدم كتاب بنويسد؟ چطوري عمرشان با بركت بوده است؟ 70 حديث راجع به نيت آورده كه چند تا اصل است.
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-19 آبان 90
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
موضوع: كيمياي اخلاص
تاريخ پخش: 19/08/90
اخلاص بالاترين درجهي ايمان و نهايت ايمان است و ملاك عبادت است، بالاترين مقام است، سر الهي است، اگر دنيا را يك لقمه كنند در دهان مخلص بگذارند، حديث داريم خدا ميگويد: حديث قدسي است، من حق اين را انجام ندادم. چون اخلاص خيلي مشكل است. انسان ممكن است در هزار تا كار يك كار خالص داشته باشد. بنده ميآيم سخنراني ميكنم، خوب اگر پولت نميدادند سخنراني ميكردي؟ ممكن است بگويم بله، به من پول هم ندهند سخنراني ميكنم. اگر دوربين نبود سخنراني ميكردي؟ ميگويم: بله دوربين هم نباشد، من سخنراني ميكنم. اگر پول نبود، پز هم نبود، جمعيت كم بود ميآمدي؟ براي دو نفر حاضر هستي سخنراني كني؟ براي دو نفر، ميايستم. حالا اگر عوض اين دو تا بزرگها دو تا بچه بودند حاضر بودي براي بچهها قصه بگويي؟ نه، اگر دانه درشتها بودند حرفي نبود، اما بچهها بگويند: آقاي قرائتي براي ما يك قصه بگو، من... اگر اين مكان نباشد مثلاً بگويند آقا برو آفريقا اين كار را بكن. حاضر هستي؟
اگر وقتي آمدي برپا نگفتند، اصلاً نشستند و تكان نخوردند. اذيت نميشوي؟ نميگويي...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-12 آبان 90
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
موضوع: نهضت علمي امام باقر(عليهالسلام)
تاريخ پخش: 12/08/90
توليد علم به اين ميگويند كه اجتهاد بر تقليد غلبه پيدا كند. تحقيق بر ترجمه غالب شود. فهميدن بر حفظ غالب شود. ما الآن بچههايمان حفظ ميكنند، نمره هم ميگيرند. حتي گاهي وقتها بعضي از اقليتهاي مذهبي در مدرسه نمره تعليمات دينيشان بيست است. عقيده ندارد، مثل مرده شور ميخواهد مرده بشويد كاري ندارد اين جهنمي است يا بهشتي. آموزش ماشيني، آموزش حفظي، اين حوزهي امام باقر بركتش اين بود كه پژوهشها و تحقيقاتشان... خيلي از علومي كه مؤسساش اسلام بوده آنها از ما گرفتند. الآن ما حرفهاي آنها را ترجمه ميكنيم. امام جواد به دو نفر فرمود: «شرقا أو غربا» به شرق برويد يا به غرب برويد، هرچه علم حقيقي است ما داريم. چون علم ما از علم الهي است. علم ما از علم الهي است. علم الهي حدس نيست. فرضيه نيست. خيال نيست. رد نميشود. توليد علم يعني كشف راههاي نرفته، كار جديد، جسارت تحقيق، اختراع، اكتشاف.
اينطور نيست كه انرژي هستهاي فقط در طبيعت باشد. در سر هر انساني هست. ...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-5 آبان 90
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
|
موضوع: سيره و سخنان امام جواد(عليهالسلام) تاريخ پخش: 05/08/90 |
امام جواد فرمود: هركس گوش به حرف كسي بدهد بندهي او است. شما بندهي من هستي، اگر حق گفتم، بنده حق هستي. اگر باطل گفتم، بندهي باطل هستيد. به حرف هركس گوش بدهيد، بندهي او هستيد. آقا ارشاد گفته موسيقي حلال است. بالاخره اين يك خواننده است، تو حاضر هستي مثلاً بندهي يك خواننده شوي. اين حرفهايي كه ميزند چرا به حرفهايش گوش ميدهي، بلند شو برو. آخر يك نوار كاست به تو بدهند كه هر صدايي را روي آن ضبط نميكني. آخر مخ تو از نوار كاست كه بيشتر ارزش دارد. چرا اعصاب و مخت را در اختيار اين ميگذاري؟
ما گاهي ميبينيم در ماشين يك آهنگهايي ميگذارند هرچه فكر ميكنم اصلاً كاري به حلال و حرام ندارم، كيف هم ندارد... [با بيان حركت و صدا] من فكر ميكنم خدا ميگويد يك آدمها، آدمهايي هستند گناه ميكنند خدا حلال را از اينها كم ميكند، حرام قسمتشان ميكند. آيهاش اين است. «فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذينَ هادُوا حَرَّمْنا» (نساء/160) چون اين يهوديها ظلم كردند حلال خدا را به آنها حرام ميكنم. عاشق يك آهنگي ميشود كه جز اعصابكشي بهرهاي ندارد. با كسي رفيق ميشود جوانياش را از دست ميدهد. سلامتياش را از دست ميدهد. حيف نيست تو مغزت را در اختيار اين ميگذاري؟...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-28 مهر 90
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
موضوع: حق الناس
تاريخ پخش: 28/07/90
ما هنوز دينمان را باور نكرديم. يعني با دين پخته نشديم، بعضيها داغ شديم، در حدي كه بخشي از دين را عمل ميكنيم. اما هنوز «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِل» (بقره/285) باور كنيم كه رزق ما از حلال اندازهگيري شده، اگر فكر كردي دو تا باقلوا بخوري زرنگ هستي، زرنگ نيستي. دكتر ميگويد قندتان بالا رفته ديگر خانهي خودت هم نبايد قند بخوري. چرا؟ براي اينكه در آن مهماني نگاه كردي كسي نيست، دو تا باقلوا خوردي. چون زرنگي كردي دو تا باقلوا خوردي، دكتر ميگويد: قندتان بالا رفته خانهي خودت هم ديگر قند نبايد بخوري. به زرنگي نيست. زرنگ نباشيم.
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-21 مهر 90
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
موضوع: زيبايي در اسلام
تاريخ پخش: 21/07/90
يك وهابي قبرستان بقيع يك شيعه را گرفته بود. ميگفت: چه ميگويي: يا حسن يا حسن! حسن مات! امام حسن مُرد! خاك شد خلاص! توسل به مرده شرك است. اين وهابي براي اينكه اين شيعه را بكوبد، قلمش را روي زمين انداخت. گفت: ببين اين قلم من است. هان! روي زمين انداخت. گفت: يا حسن، قُم! امام حسن بلند شو اين قلم را به من بده! ديدي قلم را نداد. مُرد! تمام شد. اين شيعه هم يك خرده نگاه كرد و به اين وهابي گفت: حالا تو قلمت را به من بده. قلم را از اين وهابي گرفت، روي زمين انداخت. گفت: يا الله! قلم را به من بده. ديدي خدا هم قدرت ندارد. مگر هركس زنده است و قدرت دارد بايد نوكر تو باشد.
يا بوسيدن ضريح را ميگويند شرك است. علامه سيد شرف الدين مهمان شاه سعودي شد، يك قرآن به او داد. تا لاي قرآن را باز كرد ديد قرآن است بوسيد. تا بوسيد علامه گفت: تو مشركي، گفت: چرا؟ گفت: جلد قرآن چرم است، چرم هم پوست گاو است. پوست گاو را بوسيدي مشرك هستي. گفت: بابا كفش من هم چرم است. من هر چرمي را كه نميبوسم. اين چرم كه... گفت: ما در خانهمان هم آهن است. هر آهني را نميبوسيم. اين آهن كه ضريح حضرت معصومه است، ضريح امام رضا است ميبوسيم. استدلالهاي اينها پوك پوك پوك است. ...
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات-14 مهر 90
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
موضوع: بركات اخلاص
تاريخ پخش: 14/07/90
معناي اخلاص اين نيست كه پول نگير، براي پول كار نكن. بارها من اين مثل را زدم. شما اينجا كه آمديد هيچ كدام براي اكسيژن نيامديد. آمديد حرفهاي مرا گوش بدهيد. اما خوب از اكسيژن هم استفاده ميكنيد. يك كسي كه ميرود صله رحم، عمو و عمه و خاله و دايياش را ببيند، نيتش ديدن عمه و عمو است. ديدن خاله و دايي است. اما راه كه ميرود غذايش هم هضم ميشود. يك ورزشي هم ميكند. نيت ما خدا باشد ....
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
متن درسهایی ازقرآن به همراه پاسخ سوالات
موضوع: علم، جهاد، عبادت
تاريخ پخش: 31/06/90
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
عزيزاني كه پاي تلويزيون بحث را ميبينند در آستانهي زماني بحث را ميبينند كه سه مناسبت است، ما هم اين نيم ساعت، 28 دقيقه را تقسيم بر سه ميخواهيم بكنيم، اگر بشود. يكي به مناسبت اول مهر، راجع به علم ميخواهم صحبت كنم. يكي به مناسبت شهادت امام صادق(ع) چندجملهاي راجع به امام صادق(ع) ميخواهم صحبت كنم، يكي به مناسبت هفتهي دفاع مقدس كه راجع به دفاع مقدس ميخواهم صحبت كنم. چون از هيچ كدام نميشود گذشت. نه ميشود از دفاع گذشت، و نه ميشود از امام صادق(ع) گذشت، و نه ميشود از حدود 20 ميليون دانشجو و مدرسهاي كه ميروند مدرسه و يك ميليون معلم و استاد، از آنها هم نميشود گذشت. پس....
