همراه با علی ابن الحسین علیه السلام در  ۴۰ حدیث ازآن بزرگوار

1.      حق استاد تو اين است كه بزرگش دارى و محضرش را محترم شمارى و با دقّت به سخنانش گوش بسپارى .

2.      خدايا ! مرا در تربيت و نيكى به فرزندان يارى فرما .

3.      قريشى و عرب را افتخارى نيست مگر به فروتنى ، و هيچ كرامتى نيست مگر به تقوا .

4.      من پسر كسى هستم كه فرشتگان آسمان بر او گريستند . من پسر كسى هستم كه جنّيان در زمين و پرندگان در هوا بر او نوحه‏سرايى كردند .

5.      هشدار كه منفورترين مردم نزد خداوند كسى است كه سيره امامى را برگزيند ولى از كارهاى او پيروى نكند .

6.      خوددارى از آزار رساندن ، نشانه كمال خرد و مايه آسايش دو گيتى است .

7.      صدقه ، قبل از اين‏كه به دست نيازمند برسد ، در دست خداوند قرار مى‏گيرد .

8.      هرگاه نماز مى‏گزارى ، [چنان باش كه گويى]نماز آخرين را به جاى مى‏آورى .

9.      مؤمن سكوت مى‏كند تا سالم ماند و سخن مى‏گويد تا سود برد .

10.  از قدرت خداوند بر خويش بترس و از نزديكى‏اش به خود شرمگين باش!

11.  فرمان خدا و طاعت او و طاعت كسى را كه طاعتش را واجب كرده است ، بر همه چيز مقدّم بداريد .

12.  مؤمن از دعاى خود يكى از سه نتيجه را مى‏گيرد : يا برايش ذخيره مى‏شود ، يا در دنيا برآورده مى‏شود و يا بلايى كه مى‏خواست به او برسد از او برگردانده مى‏شود .

13.  من دوست دارم كه در كار پيوسته باشم ، اگر چه اندك باشد .

14.  پيامبر وقتى به خانه خويش مى‏رفت ، اوقاتش را سه قسمت مى‏كرد : بخشى براى خدا ، بخشى براى خانواده و بخشى براى خود .

15.  حقّ مادرت بر تو اين است كه بدانى او تو را در جايى حمل كرده است كه هيچ كس ديگرى را حمل نمى‏كند و از ميوه دلش آن به تو داد كه هيچ كس به ديگرى نمى‏دهد .

16.  فاطمه ، دختر اسد ، در حال طواف بود كه درد زايمان او را فرا گرفت ؛ پس وارد كعبه شد و اميرمؤمنان را در كعبه بزاد .

17.  عمّه‏ام ، زينب ، با وجود همه مصيبت‏ها و رنج‏هايى كه در مسيرمان به سوى شام به او روى آورد ، حتّى يك شب اقامه نماز شب را فرو نگذاشت .

18.  هر كس مردم را به دليل چيزى كه در آنان هست ، وانهد ، او را به دليل چيزى كه در او نيست ، وا مى‏نهند .

19.  نگاه مؤمن به چهره برادر مؤمن خود از روى دوستى ومحبّت به او عبادت است.

20.  آخرين سفارش حضرت خضر به حضرت موسى اين بود كه : هرگز كسى را به سبب گناهش خوار نكن .

21.  تو را يارى خدا همين بس كه مى‏بينى دشمنت به قصد تو خدا را نافرمانى مى‏كند .

22.  همه خوبى‏ها را در بريدن طمع از آنچه در دست مردم است ، ديدم .

23.  واى به حال كسى كه يكانش (گناهان) بر ده‏گانش (نيكى‏ها) چيره شود .

24.  همنشينى با صالحان ، به سوى صلاح رهنمون مى‏شود .

25.  حق كسى كه بر تو نيكى مى‏كند ، اين است كه او را سپاس بگويى و نيكى‏اش را به زبان آورى و از وى به خوبى ياد كنى و ميان خود و خداوند برايش خالصانه دعا كنى .

26.  منتظران ظهور امام مهدى عليه‏السلام برترين اهل هر زمان‏اند .

27.  آن گاه كه قائم ما قيام كند ، خدا آفت را از شيعيان ما بزدايد و دل‏هايشان را چون پاره‏هاى آهن [استوار] سازد .

28.  اى آن كه بر ناله دردمند رحمت مى‏آورى ، و اى آن كه به آنچه در دل زارى‏كننده نهفته است دانايى ، مرا از كسانى قرار ده كه در پناه تو ايمن‏اند و دشمنان را به آن جانْ‏پناه دسترسى نيست .

29.  حقّ حجّ [بر تو] آن است كه بدانى حجّ، به ميهمانى پروردگارت رفتن است . و از گناهان به سوى او گريختن، و سبب قبولى توبه، و گزاردن فريضه‏اى كه خداوند آن را بر تو واجب كرده است .

30.  حجّ و عمره به جاى آريد تا بدنتان سالم و روزيتان فراخ شود .

31.  خداوند از آن كس خشنودتر است كه خانواده خود را بيشتر در رفاه و نعمت قرار دهد .

32.  حقّ زن اين است كه بدانى خداوند او را مايه آرامش و انس تو قرار داده است و بدانى اين نعمتى است كه خداوند به تو داده ؛ پس بايد او را گرامى دارى و با وى نرمى كنى .

33.  چنان‏چه وارد بازار شوم و درهمى داشته باشم و با آن براى خانواده‏ام گوشتى بخرم كه بدان رغبت كرده‏اند ، براى من محبوب‏تر است از اين‏كه بنده‏اى را آزاد كنم .

34.  خداوند هر قلب محزون و هر بنده شكرگزار را دوست دارد.

35.  خداوندا، دل‏ها جز با ياد تو آرام نمى‏گيرد و جان‏ها جز با ديدن تو، به آرامش نمى‏رسد.

36.  حق كسى كه به تو نيكى كرده ، اين است كه از او تشكر كنى و نيكيش را به زبان‏آورى و از وى به خوبى ياد كنى و ميان خود و خداى عزّوجلّ برايش خالصانه دعا كنى ، هرگاه چنين كردى بى‏گمان پنهانى و آشكارا از او تشكر كرده‏اى . سپس اگر روزى توانستى نيكى او را جبران كنى ، جبران كن .

37.  خدايا به دست من براى مردم خير و نيكى جارى ساز و آن را با منّت‏گذارى من تباه مكن، و مرا اخلاق والا عطا فرما و از فخرفروشى نگاه‏دار.

38.  گناهانى كه باعث تغيير نعمت‏ها مى‏شوند، عبارت‏اند از: تجاوز به مردم، ترك نمودن عادت‏هاى كار خير و خوب و كفران نعمت و ترك شكر، زيرا خداوند عزّوجلّ مى‏فرمايد:«خداوند سرنوشت هيچ ملتى را تغيير نمى‏دهد، مگر اين‏كه خودشان تغيير روش دهند... ».

39.  پروردگارا بدبخت كسى است كه دستش را نگيرى و از فردايش ايمنى ندهى وخوشبخت كسى است كه در پناه نعمتت جايش دهى و با ستايش، او را به جايگاههاى رحمتت منتقل كنى.

40.  بار خدايا! سپاس تو را بر آن حسن تقديرى كه بهره من گردانيدى و آن بلا كه از مندور ساختى، پس بهره مرا از رحمتت تنها عافيتى كه اكنون بخشيده‏اى قرار مده، كه درنتيجه به خاطر آنچه دوست دارم (اما به صلاح من نيست) بدبخت شوم و ديگران به خاطر آنچه دوست نمى‏دارم (اما صلاح من در آن است) خوشبخت گردند.